ثبت ميراث فرهنگي با چه مشخصه ای ؟
نوشته شده توسط آزاده صادقي
بروز رسانی و باز نشر بهائیت در ایران :
اگر تا همين ديروز براي پيدا كردن نشاني هر خانهاي در اين تهران بزرگ، يك جفت كفش آهنين و يك عدد پوست كرگدن لازم بود، امروز ديگر با يك جستجو در فهرست سايت اينترنتي اداره ميراث فرهنگي، نشاني هر خانهاي به آساني يافت ميشود. آن طور كه از ظاهر امر برميآيد ، اداره ميراث فرهنگي از سال 1385 ، ثبت خانههايي با بافت قديمي را در دستور كار خود قرار داده است، بدون توجه به اينكه اين خانهها متعلق به چه كساني است ، بنابراين خانه های قدیمیو به اصطلاح تاريخي بدون توجه به تاریخچه آن به عنوان جزئي از آثار ملي به ثبت رسانده می شوند . يكي از همين ثبتهای بدون تحقیق ، ثبت خانه ميرزا بزرگ نوري، پدر ميرزا حسينعلي نوري يا همان بهاءا....، سركرده فرقه تشكيلاتي بهائيت است.
در سال 1233ق، حسينعلي نوري در خانهاي در خيابان پانزده خرداد كنوني، خيابان پامنار، كوچه صوفياني، پلاك 58 متولد شد و تا سنين جواني در اين خانه اقامت داشت. در كتاب نبيل زرندي، از كتابهاي بهائيان آمده است:
« در زمان ادعاي بابيت سيد علي محمد شيرازي ، در جمادي الاول 1260، او جواني 28 ساله و ساكن تهران بود كه در پي تبليغ نخستين مبلغ بابیت (ملاحسين بشرويهاي معروف به« باب الباب» ) او و برادرش ، ميرزا يحيي معروف به «صبح ازل» درشمار نخستين گروندگان به باب درآمدند.»
با يك حساب سرانگشتي ميتوان فهميد كه اين خانه مركزي بوده است براي رشد و تبليغ فرقه بابيت در تهران و البته مجالي براي حسينعلي كه خود، فرقهاي در ادامه بابيت راه بياندازد و انحرافي درست كند كه مدتي بعد از آن، قيل و قالهاي دشت بدشت و نسخ اسلام را به همراه دارد، انحرافاتي كه بعد از گذشت 171 سال هنوز هم خواه ناخواه گريبانگير عدهاي است.
سهل انگاري سازمان ميراث فرهنگي
سازمان ميراث فرهنگي در تاريخ 28/5/1385 اين خانه را بازسازي و در آثار ملي ثبت كرده است. بازسازي اين خانه هم در نوع خود ديدني است. اگر دليل بازسازي اين خانه، قدمت آن است كه كوچه صوفياني يدطولاني در تحمل كردن خانههاي با قدمت چند صد ساله دارد. چگونه است كه خانههاي مجاور با همان كاهگلهاي سه قرن پيش باقي ماندهاند اما اين خانه پدري حسينعلي نوري كه روزي محل رشد فرقه بهائيت بوده، به چنان قدمتي در ظاهر رسيده است كه درآن كوچههاي تنگ و قديمي يكه تازي ميكند! ديوارهاي بلند اين خانه هم كه قطعا در اين بازسازي به آن اضافه شده، قامت رعناي اين خانه را تكميل ميكنند.
گزارش دیل از مراجعه گزارشگر مجله شفافیت از حضور در این مکان برداشت شده است :
در مراجعه به این اثر ملی !!! با يك آيفن سه زنگه براي اين خانه يك طبقه روبه رو شد. البته اين خانه سرايداري داشت كه گويا به او ديكته شده بود:« ورود هر انساني ممنوع!» آنچه از گفته های اهالی محل و سرایدار می توان برداشت کرد این است که در اين خانه، فقط يك خانواده چهارنفري زندگي ميكنند وهيچ رفت وآمدي در آن صورت نميگيرد اما به گفته يكي از كسبه محل، حدود 15 كارگر مشغول بازسازي داخلي در خانه هستند. وي ادامه داد:« مالك اين خانه يكي از اهالي استان اصفهان است كه گويا قصد دارد خانههاي اطراف را هم بخرد، مورد بازسازي قرار داده و به اين مجموعه اضافه كند.»
همچنين يكي از همسايههاي مجاور اين خانه گفت: « اهالي اين خانه هيچگاه مزاحمتي براي ما نداشته اند و آدمهاي مهرباني هستند . البته ما خودمان هم هنوز نميدانيم كه اينها واقعا سرايدار اين خانه هستند يامستأجر؟»
وباز هم اين حرفها ترديد ما را در مورد اين مسئله بيشتر كرد كه چگونه خانهاي كه به ثبت ملي رسيده است، مالكي شخصي دارد و آن مالك هم قصد وسيع كردن اين به اصطلاح ميراث ملي را دارد!
يكي ديگر از همسايگان درباره محوطه دروني خانه چنين گفت :« من فضاي داخل خانه را شخصا ديدهام، محيط بسيار وسيعي دارد و معلوم است هزينه بسياري هم براي تعمير داخل آن صرف شده است.»
تصاویر کاملا گویا ست عملیات احیا در حال انجام است :
سازمان ميراث فرهنگي در سایه سکوت اجازه داده بازسازی محل انجام و البته اگر سخنان اهالی درست باشد طرح توسعه هم در دست اقدام مالک مجهول ؟ قرار گیرد . اما این این نهاد نظام مقدس جمهوری اسلانی ایران باید این سوال را پاسخ دهد که :
چرا بايد ملكي كه خانه سركرده فرقه بهائيت در تهران بوده،بازسازي شود؟ خانهاي كه گمان ميرود هماكنون هم چه به صورت مخفيانه و چه آشكارا از مكانهاي تبليغي براي اين تشكيلات به شمار ميرود و يا دست كم نمادي است براي زنده داشتن هر چه بيشتر تشكيلات بهائيت در ايران!
دوستان عزیز از دولتمردان کشور همسایه عراق یاد بگیرید ، ژوئن 2013 در یک چشم بهم زدنی بیت اعظم ، خانه بها در شمال بغداد نزدیکی کاظمین که البته گفته میشود دومین مکان مقدس آنها هم بشمار می رود را با خاک یکسان کرد . یک هیاهو و مظلوم نمائی در همان ایام توسط تشکیلات بیت العدل و مرتبطین با جامعه بهائی براه افتاد اما تخریب انجام شد . لطفا تامل کنید در این مورد بخصوص به نظر میرسد باید از عراقیها کسب تجربه کنیم. .