فتنه باب و بها ء
بهائیت در ایران : کتاب فتنه باب و بهاء تالیف دانشمند معظم ایت الله حاج شیخ محمد حسن رمزی طبسی « قدس سره» در موضوع بهائیت و فرقه اسماعیلیه در قطع رقعی و در244صفحه به رشته طبع آراسته و توسط انتشارات قاف مشهد در سال 1387 چاپ و منتشر شده است . این کتاب در پنج فصل به موضوع بهائیت پرداخته است :
1- پیدایش و موسس این آئین
2- فتنه باب از دیدگاههای مختلف
3- شرح حال اجمالی باب و بهاء و سایر سردمداران بهائیت
4- فرق مختلف بهائیت
5- معتقدات بهائیت
در ادامه کتاب با یک موضوع مستقل بنام فرقه اسماعیلیه از نگاه نویسنده آشناء می شویم .
پایگاه بهائیت در ایران بخشهائی از این اثر ارزشمند را جهت بهره برداری کاربران محترم در کتابخانه پایگاه درج مینماید.
در مقدمه کتاب معرفی نویسنده درج شده است
مختصري از زندگينامه حضرت آيه الله رمزي طبسي رحمه الله عليه : [1]
الف: تولد
استاد در 29 شوال 1350 قمري مطابق با فروردين ماه 1310 شمسي در شهرستان طبس[2] از پدري با ايمان و متّقي، و مادري پارسا و با عفّت ديده به جهان گشود. پدر و مادر با جديّت تمام و مراقبت تامّ به تربيت او پرداخته و او را قبل از بلوغ با مسائل ديني آشنا، به نحوي كه قرآن كريم را به اندك زماني فرا گرفت.
ب)ورود به حوزة علميه
وي در سال 1325 شمسي در حالي كه تنها 15 بهار از عمر شريفش گذشته بود به خاطر علاقه شديد به تحصيل علم و كسوت روحانيت در حوزه علميه طبس به تحصيل علوم ديني پرداخته، با جديّت تمام ادبياتِ صرف و نحو را در اندك زماني به پایان رسانيده و پس از آن كتاب معالم و شرايع الاسلام و قسمتي از شرح لمعه را به ترتيب نزد اساتيد بزرگوار آن حوزه آيات عظام: حاج شيخ محمد علي مدرس و حاج شيخ غلامرضا نمايي و حاج شيخ ابراهيم مجتهد نجفي فرا گرفت.
ج) هجرت به حوزة علميه مشهد مقدس
آنگاه در سال 1329 شمسي جهت ادامه تحصيل به حوزه علميه مشهد مقدس مهاجرت كرده ادامه لمتعين و قسمتي از قوانين الاصول را از محضر درس آيهالله حاج ميرزا احمد مدرّس يزدي استفاده برد، پس از سطوح عاليه «رسائل و مكاسب و كفايه» را نزد استاد عظيم الشأن مرحوم آيهالله حاج شيخ هاشم قزويني رحمه الله كه به فرموده ايشان «استادي كم نظير بلكه بينظير بود» به اتمام رسانيد. بعد از تكميل سطوح عاليه و عزيمتِ حضرت آيهالله العظمي ميلاني (رحمه الله) از كربلا به مشهد مقدس، حدود چهار سال در درس خارج فقه ايشان« كتاب الصلاه» شركت كرده و تقريرات درس آن بزرگوار را به صورت منقّح مكتوب فرمود.
د) هجرت به حوزه علميه نجف اشرف
وي در سن 29 سالگي به پيروي از سنت نبوي (ص) با همسري عفيف و پاكدامن ازدواج نمود و در حدود سال 1341 به منظور تكميل تحصيلات حوزوي و استفاده از انوار قدسيّه مولاي متقيان حضرت اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (ع) به مركز علم شيعه، نجف اشرف هجرت نموده و يك دوره كامل خارج اصول را در مدت حدود چهارده سال از محضر استاد اعظم حضرت آيه الله العظمي خويي (رحمه الله) استفاده نمود و تقريرات درس آن استاد فرزانه را در دو جلد به صورتي زيبا و منقّح تنظيم فرمود.
در تمام اين مدت نيز در بحث فقه، از محضر اساتيد بزرگوار و آيات عظام: حضرت امام خميني رحمه الله، آيهالله العظمي سيد محمود شاهرودي و آيه الله العظمي سيد علي سيستاني كسب فيض نمود.
ه)مراجعت به ايران
پس از تكميل تحصيلات در سال 1354 شمسي هم زمان با آشفتگي وضع عراق و فشارها و محدوديّت هايي كه از طرف دولت عراق بر جامعه روحانيّت و ... اعمال ميشد به حكم آيه شريفه نفر [3] به ايران مراجعت نموده و مدت سه سال در زادگاه خويش (طبس) به ارشاد و هدايت مردم پرداخت.
پس از زلزله سال 1357 شمسي در طبس، به اصرار بعضي از علما به مشهد مقدس عزيمت كرده و به درخواست مرحوم آيه الله حاج سيد ابراهيم حجازي طبسي بعد از تجديد بناي مدرسه علميه سليمان خان (سليمانيه) مسئوليت سرپرستي و اداره آن را به عهده گرفته و بعد از آن در مدرسه علميه اهل البيت (ص) مدت حدود 18 سال با كوشش و بذل وسع، به تربيت شاگردان مكتب حضرت امام صادق (ع) پرداخت.
پس از آن بنا به دلايلي از اداره مدرسه صرف نظر كرده و عليرغم اصرار بعضي از طلاب مبني بر شروع درس خارجه فقه و اصول، از اين امرخودداري نموده و تاپايان عمر شريفش به تدريس سطوح عاليه اشتغال داشت.
و) سجاياي اخلاقي و فردي
سجاياي اخلاقي و روحيّات معنوي مرحوم استاد زياده از آن است كه ذكر گردد، اما به اختصار ميتوان گفت: در شب زندهداري و تهجّد و نماز شب التزام تام داشت به طوري كه به فرموده خود مرحوم، نماز شبش از سن 13 سالگي تحت هيچ شرايطي ترك نشد، و در سنين جواني، موفق به قرائت دعاي ابوحمزه ثمالي در قنوت نماز وتر خود بود. در فروتني و تواضع شهره خاص بود، و حلم و بردباريش زبانزد همگان، زيارت همه روزة آقا علي بن موسي الرضا(ع) از او ترك نشد و اصرار فراوان بر آن داشت، از فرصتها كمال استفاده را مينمود و به نوشتن احاديث اهميت فوق العاده ميداد، به طوري كه دو بار كتاب نفيس بحارالانوار را دور نمود و احاديث منتخب آن را نوشت.
احترام خاصي براي سادات بني الزهراء قائل بود وهيچ گاه برآن ها مقدم نميشد حتي اگر شاگرد او باشد.
در پرورش گل وگياه و تكثير آن بين دوستان و علاقمندان تلاش فراوان داشت، در خياطي ماهر و لباسهاي خود را شخصا ميدوخت، كتابهاي فرسوده خود و دوستان را نيز به خوبي صحافي مينمود.
در افتادگي و ساده زيستن او همين بس كه با تمام مراتب علمي و اشتغال، اكثرا خريد خانه را خود انجام ميداد، گاهي براي خانوادهاش غذا طبخ مينمود، در مواقعي كه وسيله نقليه فرزندانش در اختيار نبود با اتوبوس شهري رفت و آمد ميكرد به گونهاي كه رانندگان اتوبوس او را ميشناختند. و به طور كلي تمامي كارهاي شخصي خود را علي رغم اصرار فرزندانش بر خدمتگذاري او شخصا انجام ميداد و حاضر نبود براي كسي حتي همسر و فرزندانش تكلّفي ايجاد كند.
ز) آثار قلمي
مرحوم استاد در تمام مدت عمر شريفش دست از قلم نكشيده و در موضوعات متعدد فقهي، اصولي، اعتقادي، حديثي و اخلاقي مكتوبات فراواني از خود به جاي گذاشت كه به بعضي از آن ها اشاره ميكنيم:
1-تفصيل الحقوق، شرح روائيً علي رساله الحقوق للامام السّجّاد(ع).
«لازم به ذكر است اين كتاب در فروردين ماه 1387 توسط انتشارات يوسف فاطمه (عج) به چاپ رسيد اما مرحوم استاد به علت درج عنوان آيه الله بر روي جلد اين كتاب از پخش آن ممانعت كردند.»
2-فتنة باب و بهاء، كتاب حاضر.
3- منتخب – معجم موضوعي روائي- در سه جلد (عربي)
4-آيات التبشير والتنذير(عربي)
5- فضائل اميرالمؤمنين (ع) (عربي)
6- تقريرات الاصول (دوره كامل اصول آيه الله العظمي خوئي) (عربي)
7- تقريرات الفقه (تقريرات درس فقه آيه الله العظمي خوئي) عربي)
8- كتاب الصلاه (تقريرات درس آيه الله العظمي ميلاني) (عربي)
9- شرح كفايه الاصول (با استفاده از درس آيه الله حاج شيخ هاشم قزويني) در سه جلد (فارسي)
10-انيس الليل(آداب و ادعيه سحر و نماز شب)
11-التفسير الموجز (تفسير جزء سيام قرآن كريم) (عربي)
12-رسالهاي پيرامون فرقه اسماعيليه (فارسي) –اين رساله جهتِ سهولت استفاده در پايان كتاب حاضر آمده است.
13- رسالهاي در علم امام(فارسي)
14- رسالهاي در برزخ (فارسي)
15- رسالهاي در تربيت اسلامي (فارسي)
16- رسالهاي در خلاصه كتاب اخلاقي آداب المتعلمين (فارسي) و ده ها رساله و نوشته ديگر.
ه)ارتحال
سرانجام اين استاد فرزانه در غروب دوشنبه دوازدهم جمادي الثاني 1429 هجري قمري مطابق با بيست وهفتم خرداد ماه 1387 شمسي در شب وفات حضرت امّ البنين (ع) در حال وضو جهت فريضه مغرب و عشاء به علت عارضه قلبي، روحش به ملكوت اعلي پيوست. آن گاه بستگان و آشنايان و جمع كثيري از تلاميذ، اهل علم، علماي اعلام و .... در فقدان او با اظهار تاثر و تأسف و دلي پراندوه و چشمي گريان اجتماع نموده با احترام تامّ پيكر مطهرش را تغسيل و تكفين و تشييع، و پس از اقامه نماز بر او، چون گنجي او را در كُنجي از حرم مطهر ثامن الحجج(ع) به خاك سپردند. [4]
روحش شاد و قرین رحمت
[1] برگرفته از كتاب سخن دل، اين كتاب وصيت نامه اخلاقي مرحوم استاد ميباشد كه به اهتمام فرزندانش در تير ماه 1387 به مناسبت چهلمين روز درگذشت اين عالم فرزانه توسط انتشارات قاف مشهد الرضا عليه السلام چاپ شده است.
[2] از توابع استان خراسان بوده كه در تقسيمات كشوري سال 1383 جزو استان يزد قرار گرفت.
[3] « وَما كانَ المُومنوُنَ لِيَنفِرُوا كافًهَ فَلَولَا نَفَر مِن كُلً فِرقَهٍ مِنهُم طائِفهٌ لِيَتَفَقًهُوا فِي الدًينِ و ليُنذِروا قَومَهُم إذا رَجَعُوا إلَيهِم لَعَلَهُم يَحذَرُون. » توبه/122
[4] صحن جمهوري اسلامي، بلوك 375.