×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

مصاحبه با دکتر پژوهش در بررسی مباحث کنفرانس شیکاگو 2013 (2)

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

مصاحبه با دکتر پژوهش در بررسی مباحث کنفرانس شیکاگو 2013 (2)

بهائی پژوهی: جناب آقای دکتر پژوهش ما در سایت درباره کنفرانس شیکاگو مقاله ای داریم به نام«سونامی در شیکاگو» در قسمتی از تحلیل این کنفرانس می خوانیمآنچه در این کنفرانس اتفاق افتاد یک سونامی در تاریخ بهائیت بودچرا از این تعبیر استفاده شده؟ و در یک قسمت دیگری هم یک فرد بهائی که از مهمانان این کنفرانس بوده به نام آقای مهرداد مهاجر با اینکه خودشان بهائی هستند اما گویا منتقد به این کنفرانس و محتوا و مطالب طرح شده بودند. دلایل انتقاد ایشان و مخالفت ایشان با این کنفرانس را توضیح بفرمایید.

دکتر پژوهش: اینکه از این کنفرانس تعبیر به سونامی شده در فرهنگ بهائیت واقعا تعبیر خوبیست. سونامی در واقع یک اتفاق بسیار کوبنده است که تمام بناها را تخریب می کند . این کنفرانس همین کار را کرد. یعنی این کنفرانس که از سوی جامعه بهائی تحت عنوان انجمن دوستداران فرهنگ ایرانی در این تاریخ ،شهریور 1392 و اخر اوت 2013 و اول سپتامبر 2014 برگزار شد واقعا همه زیر ساخت های قبلی ایین بهائی را که می گفت عدم دخالت در سیاست شعار ماست و هر کس در سیاست دخالت بکند بهائی نیست. و اگر بخواهد در سیاست دخالت کند باید ارتباطش را با بهائیت قطع کند سونامی بود و بعد که شعار دادند که می بایست در سیاست دخالت کنیم و می کنیم و باید حکومت ایران را سرنگون کنیم و باید زیرساخت های حکومت را عوض کرد. زیرساخت های حکومت چیست؟قانون اساسی و نظام های رهبری است وشعار های سیاسی دادند

3000 نفر از بهائیانی که از سراسر دنیا جمع اوری شده بودند شعار دادند اما ایا فقط منتقدین متوجه این موضوع شدند یا خود بهائیان هم متوجه این مشکل شدند؟ خیر! همان روز یک عده ای از خود بهائیان که حالا در آن مجلس بودند و یا کسانی بودند که در رسانه های بهائی کار میکردند شروع کردند به انتقاد. یکی از کسانی که انتقاد کرده اقایی به نام مهرداد مهاجر هست که در یک وبلاگ بهائی به نام «بحر فنا» مطلبی را به انتقاد گذاشته بود و نوشته بود که این سخنرانی که آقای نوری علا در آنجا کرد و چند بار هم با کف و ابراز احساسات آحبا قطع شد اصلا مناسب نبود . ایشان یک اپوزوسیون انحلال طلب حکومت ایران هست که آمده به نمایندگی جامعه بهائیان حکومت ایران را اشرار خطاب کرده و حکومت بهائی هم یک حکومت سکولار معرفی کرده و از یک تریبون مجانی استفاده کرده برای شعار های سیاسی خودش.

مهرداد مهاجر در بحر فنا نگفته است که این آقا مهمان بود. خود رئیس کنفرانس که یک فرد شاخص بهائی هست آقای شاپور راسخ این حرف را زد .  بلکه قوی تر از او این حرف ها را هم در سخنرانی افتتاحیه و هم در سخنرانی اختتامیه زد . و ایشان گفت حتی اصلاحات هم در ایران به نتیجه ای نمیرسد و گفت شنیدم یک رئیس جمهور جدیدی آمده در ایران و میخواهد اصلاحاتی بکند. اصلاحات در ایران به نتیجه نمیرسد و باید بنیاد و زیر ساخت حکومت باید عوض شود. این حرف را نوری علا نزد که بگوییم این غیر بهائی بود و اینجا مهمان بود و از تریبون مجانی استفاده کرد. خیر! خود رئیس کنفرانس اقای شاپور راسخ هم در افتتاحیه و هم در اختتامیه این را گفتند. اتفاقا نوار سخنرانی ایشان هم در یوتیوب و هم جاهای دیگر پخش شده.

دکتر شاپور راسخ

یک سری دیگر از افراد بهائی هم شروع کردند نامه نگاری. نامه نوشتند هم به خود شاپور راسخ و هم به بیت العدل و هم به محفل امریکا اعتراض کردند که این چه کاری بود در انجمن فرهنگ ایرانی و بعد به مجرد اینکه ایشان مطرح کردند مخالفت خوشان را شروع کردند به فحاشی کردن به این ادم ها و تهدید کردند به طرد و اینکه شما ناقضین هستید ولی انها بهائی بودند و اعتراض می کردند به اینکه اگر شما به ما یاد دادید که در سیاست دخالت نکنیم و اطاعت کنیم از هر حکومتی، این چه کاری بود شما در این کنفرانس کردید ؟ این بود که کم کم خود شخصیت شاپور راسخ داشت میرفت زیر سوال و حتی محفل امریکا در اثر نامه نگاری که به او می شد نامه ای نوشت به بیت العدل و نظر او را پرسید.

بیت العدل گویی که اصلا خبری از این کنفرانس ندارد وجود شاپور راسخ را تایید کرد و گفت ایشان یک شخصیت مجرب و با تجربه ای هستند ولی بیت العدل این کنفرانس را برگزار نکرده است و حالا اگر شما خبر نداشتید و برگزار نکردید چرا صریحا صحبت نکردید که این کنفرانس مثل یک میتینگ حزبی شده بود و هم مهمانانی که دعوت کردند وهم رئیس کنفرانس رسما وارد مباحث سیاسی شدند و این خلاف متون بهائی بود. ایا انتقادات منتقدین درست بود یا غلط بود؟ ایا اینکه در سیاست دخالت کردند وارد خطوط قرمز شدند یا نشدند؟ اگر وارد خطوط قرمز شدند شما چرا تذکر ندادید؟ اگر وارد خطوط قرمز نشدند یعنی دخالت در سیاست مسئله ای ندارد و هر بهائی میتواند پس این متون را چی کار میکنید که میگوید هر کس وارد سیاست شد باید ارتباط خودش را با بهائیت قطع کند ؟ یا جواب این متون را بدهید که چرا بهائیت دخالت در سیاست نمی کند و یا جواب این کنفرانس را بدهید که چرا وارد خطوط قرمز شدید شما که اقای شاپور راسخ هستی و شخصیت مجربی هستی برای چه وارد سیاست شدی؟ اگر هم دخالت در سیاست چیز خوبیست پس متون بهائی را عوض کنید اعلام کنید که ازین به بعد بهائیان میتوانند در سیاست دخالت کنند. این است که تعبیر سونامی تعبیر خوبی بود و اعتراضات بهایی ها هم درست بود.

از جمله خانم هایی نامه نوشتند مثل عهدیه دارابی و فریده دوستدار برای بیت العدل یا محفل امریکا یا بهائی ها فرستادند. اما انقدر خانم فریده دوستدار مورد فشار واقع شد که وقتی یکی از تلویزیون های خارج از کشور به نام تلویزیون مردم از ایشان دعوت کرد که ما به شما فرصت می دهیم تا اعتراضت را بیان کنی ایشان گفت من امنیت ندارم! همین الان که فقط یک نامه نوشتم انقدر مورد تهدید واقع شدم حالا اگر در تلویزیون رسمی خارجی هم ظاهر شوم دیگر چقدر به من حمله می شود ولی مطالبش را فرستاد و مطالبش از تلویزیون مردم خوانده شد که این کار در واقع تخلف بوده در بهائیت و بهائیت نباید در سیاست دخالت کند و رسما کسانی مثل اسماعیل نوری علا امدند و گفتند که حکومت سکولار شود و تشکیلات ما تشکیلات حکومتی سکولار را مطالبه میکند و من رئیس حزبی هستم که شعارش حکومت سکولار هست و بهائی ها هم اگر حکومت سکولار هستند ما قبولشان داریم اگر نیستند بروند پی کارشان. یعنی شما بهائی ها اگر میخواهید نقشی داشته باشید در اپوزوسیون باید در سیاست دخالت کنید و مثل ما طالب حکومت سکولار شوید و صحبت بهائیت را هم نکنید چون اگر بهائیت بخواهد حکومت دینی بیاورد ما سکولار را نمی پذیریم و ما حکومت سکولار میخواهیم . بهائیت اگر بخواهد صحبت دین بکند درسیاست این با خواسته ما سازگار نیست وهردوتا یعنی هم رئیس کنفرانس و هم مهمانان کنفرانس که افراد اپوزوسیون بودند صحبت حکومت سکولار کردند .

به هرحال این کنفرانس بیست و سوم کنفرانس عجیبی بود و فکر نمیکنم تا سالیان سال فراموش شود در تاریخ بهائیت برای اینکه یک تغییر اساسی در عملکرد بهائی ها بود حالا نمونه هایی نشان داده می شود که در تاریخ ،بهائی ها در سیاست دخالت کردند بهائی ها جزو اعضای رژیم حکومت پهلوی بودند. اینها گفته می شد اما به هر حال اینها می گفتند که ما الان یک شرایط دیگری داریم. ما بهائی های خارج از کشور به دنبال فرهنگ ایرانی هستیم و تحت عنوان فرهنگ ایرانی کنفرانس تشکیل دادند و این حرف ها را زدند و این با اصول آنها ساز گار نبوده است.

 

خواندن 771 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی