بهائیت در اوگاندا ، بهائیت و کرنش به دیکتاتورها
بهائیت در ایران : پس از جنگ دوم جهانی که دنیا به دو بلوک شرق و غرب به رهبری امریکا و شوروی تقسیم شده بود، ابر قدرتها برای حفظ رژیمهای متمایل به خویش در کشورهای مختلف از هیچ کوششی دریغ نداشتند و حکام این کشورها نیز برای حفظ خود، از اهرمهای خشونت و جنایت و سلب آزادیهای فردی و اجتماعی و تحمیق مردم به راحتی و وفور بهره می گرفتند.
در این شرایط، بهائیت در این کشورها وارد شد و تحت حمایت دستگاههای حاکم، با آزادی و امکانات فراوان به تبلیغ پرداخت، چرا که آن رژیم ها می دانستند که با دو شعار بهائیان: « عدم دخالت در سیاست» و «اطاعت از حکومت»، هر فرد که بهائی شود، از میدان مبارزات آزادیخواهانه خارج گردیده و به صف طرفداران دیکتاتوری حاکم می پیوندد.
بهائیت در این زمینه کارنامه عبرت انگیزی دارد که این مشکلات را در نظر آزادگان جهان در حد عمال رژیمهای دیکتاتوری پایین می آورد. تا کنون در دو مطلب همکاری بهائیان با حاکمان دیکتاتور چاد و بولیوی را در این سالها به کاربران محترم تقدیم نموده ایم . در این مطلب در قاره افریقا به حضور بهائیان برای کمک به دیکتاتور کشور اوگاندا (1) می پردازیم .
این کشور تا سال 1962 مستعمره انگلیس بود و پس از استقلال ظاهری تا سال 1983 تحت الحمایه انگلستان به شمار می رفت. اسلام در این کشور رشد سریعی داشت لذا استعمارگران مسلمان را به عنوان دشمن تلقی کرده و با ترفندهای مختلف همچون تقویت میسیونهای مسیحی، عدم اعطای هرگونه پست سیاسی به مسلمانان پراکنده ساختن مسلمین در سراسر کشور و قتل عام آنان، می کوشیدند پیروان اسلام را نابود کنند. (2)
در این کشور، اسرائیل نیز نفوذ فراوان داشت؛ فی المثل سال 1963 چند ماه پس از استقلال، ابوته نخستین رئیس کشور اوگاندا به اسرائیل رفت و به دنبال آن مقامات صهیونیست همچون گلدامایر وزیر خارجه ( 1963)، اشکول نخست وزیر( 1966) و آباابان وزیر خارجه ( 1969) از اوگاندا دیدار کردند.
سال 1971 یک گروهبان ارتش به نام ایدی امین که در اسرائیل تعلیم دیده بود، با کمک رژیم صهیونیستی دست به کودتا زد. (3) مردم اوگاندا که از دیکتاتورهای کودتاگر این کشور جز غارت، چپاول، تجاوز به زنان، شکنجه و قتل، خاطره ای نداشتند به امین هم خوشبین نبودند. این سوء ظن صحیح بود زیرا در دوران ایدی امین 200 هزار نفر از مردم کشته شدند. (4)
حال با این وضعیت که از اوگاندا ترسیم شد به بررسی وضعیت و موقعیت بهائیان در این کشور می پردازیم:
در ژانویه سال 1961 یعنی در اواخر حضور مستقیم استعمار انگلیس در اوگاندا، ساختمان بهائیان در کامپالا افتتاح شد که مرکزیت این تشکیلات در آفریقا را نیز عهده داشته و دارد؛ این امر از اهمیت اوگاندا برای بهائیت حکایت می کند. همچنین این مطلب با توجه به سیاستهای اسلام ستیزانه انگلیس و اسرائیل- به عنوان دو کشور با نفوذ در اوگاندا- بسیار قابل تأمل و دقت می باشد؛ به ویژه آنکه در مراسم افتتاح این مرکز، برادر سلطان محل و نمایندگان رسمی دولت و مقامات عالیه کشور اوگاندا نیز حضور داشتند. (5)
در سال 1971 ( 1350) ایدی امین پس از کودتا و به دست گرفتن قدرت، از مذاهب بزرگ اوگاندا درخواست کرد که هر یک دو نماینده به مقر فرماندهی او بفرستند. در این جلسه از فرقه بهائیت نیز به عنوان یک دین، برای حضور در جلسه دعوت به عمل آمد. شایان ذکر است که با اینکه نمایندگان ادیان بزرگ همچون اسلام و مسیحیت در جلسه حضور داشتند به نوشته نشریه رسمی بهائیان ایران: « بعد از اتمام نطق رئیس جمهور فقطاز یک نفر بهائی تقاضا شد بیاناتی ایراد نماید. » آن بهائی نیز فرصت را مغتنم شمرده و:«با صدای بلند یک رساله بهائی را قرائت کرد که متن آن اطاعت از حکومت بود» و رژیم کودتایی ایدی امین نیز این حسن سلیقه بهائیان به وجد آمده و: « بعداً این متن از رادیو به تمام زبانهای جاری یوگاندا نیز ترجمه و اعلام گردید. »(6)
در 12 نوامبر 1971 مراسم جشن تولدی حسینعلی بهاء در مرکز بهائیان کامپالا برگزار شد و از ایدی امین برای حضور در این مراسم دعوت به عمل آمد که او پاسخ مثبت داد و در مراسم شرکت کرد. به نوشته نشریه رسمی بهائیان ایران در این مجلس: « وزیر امور دینی و وزیر اطلاعات، هر دو عظمت بیانات و تعالیم حضرت بهاء الله را تمجید و تحسین نمودند. »(7)
بنا به همین گزارش در ادامه مراسم، جناب ایدی امین به «تمجید و تحسین» بهائیان پرداخت «و به پیروان سایر ادیان در اوگاندا نیز توصیه کرد که آنها نیز مانند بهائیان در یبن خود متحد و متفق شوند. »(8) بدیهی است رئیس بهائیان اوگاندا نیز که رمز این همه توجه آقای ایدی امین به این فرقه را نیک دریافته بود: « بعد از اظهار تشکر از مراحم ریاست جمهور، به ایشان اطمینان داد که بهائیان اوگاندا در نهایت وفاداری به دولت و رئیس جمهور، به این مملکت خدمت می کنند.... »(9) و مطابق روال معمول دولت اوگاندا: «نطق رئیس جمهور و مراسم این جشن توسط تلویزیون و رادیو در سراسر مملکت پخش شد. »(10)
با این حمایتها بهائیان در اوگاندا به راحتی به تبلیغ مشغول بودند و از حمایتهای سیاسی و به ویژه رسانه ای دولت نیز کاملاً بهره مند می شدند. از جمله به نوشته مجله اخبار امری یکی از سران بهائیت به نام ایناک اولینگا در غرب اوگاندا به «سیر و سفر پرداخت در این حال، خبر مسافرت ایشان به زبان انگلیسی و زبانهای محلی از رادیو اعلام شد و رؤسای قبائل از طرف حاکم، نامه ای دریافت داشتند و در تشکیل مجامع و احتفالات، برای ملاقات ایشان همکاری و اشتراک مساعی کردند. »(11)
پی نوشتها :
1. اوگاندا، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، 1374، صص 9- 10.
2.همان.
3. همان، ص 44.
4. همان، ص 46.
5. آهنگ بدیع، سال 1339، ش 11، صص 359- 355.
6. اخبار امری، سال 1350، ش4، ص 139.
7. همان، ش 17، صص 595- 594.
8. همان، صص 595- 596.
9. همان، ص 596.
10. همان.
11. همان، سال 1355، ش 1، صص 8- 7.