چگونه بهائیت زمینه را برای ورود آمریکا به ایران مهیا نمود .
عباس افندی : " از برای تجارت و منفعت ملت آمریکا، مملکتی بهتر از ایران نه؛ چه که مملکت ایران مواد ثروتش همه در زیر خاک پنهان است. امیدوارم ملت آمریکا سبب شوند که آن ثروت ظاهر شود "
بهائیت در ایران : بیتردید میتوان دولتهای استعمارگر را مهمترین عامل تأسیس و ترویج فِرَق ضالّه در ممالک اسلامی به ویژه ایران اسلامی به شمار آورد. دولتهای انگلیس و روسیه تزار، از پیشقراولان این عرصه محسوب میشوند که سالها سرمایههای ملی کشورهای مظلوم را به تاراج بردهاند و در این عرصه، گوی سبقت را از هم ربودهاند. گرچه دولت ضد انسانی آمریکا، در ابتدا نقش کمرنگی را در این عرصه داشته است، اما با تأسیس تشکیلات بهائیت در ایران، آمریکا نیز برای رقابت با رقیبان استعمارگر خود به فکر افتاد، که وارد این وادی شود. در واقع میتوان گفت که هرچند در ابتدا دول استعمارگر زمینه تأسیس و حمایت از بهائیان را بر عهده داشتند، اما بعد از مدتی این خدمات متقابل شد و هر یک برای دیگری خدمتی را انجام میداد.
رفتارهای عباس افندی، معروف به عبدالبهاء در ایجاد روابط حسنه بین ایران و آمریکا بیتأثیر نبوده است. یکی از رویدادهای مهم زندگی افندی، سفر تبلیغی او به آمریکا و اروپا بوده است، که در نطقهای متعدد، از آمریکا جانبداری کرده است. وی در یکی از سخنرانیهایش اینگونه اظهار کرده است: «قطعهی آمریکا نزد حق، میدان اشراق انوار است».[۱] از جمله سخنانی که باعث تحریک و تشویق این دولت ضد انسانی، برای ورود به ایران و شروع استعماری جدید در این کشور کرد، این بود که وی اظهار کرد: «از برای تجارت و منفعت ملت آمریکا، مملکتی بهتر از ایران نه؛ چه که مملکت ایران مواد ثروتش همه در زیر خاک پنهان است. امیدوارم ملت آمریکا سبب شوند که آن ثروت ظاهر شود».[۲]
نقش علیقلیخان نبیلالدوله، یکی از رؤسای بهائیان آمریکا و منشی عباس افندی، را نیز نباید نادیده گرفت؛ چرا که وی نقش مهمی در انتخاب مورگان شوستر، مستشار آمریکایی، و اعزام او به ایران داشت و همین شخص بود که برای اولین بار، پای کمپانیهای نفتی آمریکا را به ایران باز کرد[۳] و محفل بهائیان ایران به اشارهی همین «علیقلیخان» بود، که در فرودگاه مهرآباد تهران، استقبال گرمی از شوستر به عمل آوردند.[۴]
در اثر چراغ سبزهای بهائیان به آمریکا بود، که این کشور استعمارگر تصمیم گرفت چتر خود را برای تسط بر کشورهای مشرق زمین، علی الخصوص ایران، بگستراند.
در مقابل زحمات عباس افندی برای دولت آمریکا، آنها نیز حمایت خود را از او اعلام کردند. مجلهی آهنگ بدیع، که یکی از مجلات بهائیان به شمار میآید، در خصوص سفر عباس افندی به آمریکا مینویسد: «زمانی که عباس افندی وارد نیویورک شد «تئودور روزولت»، رئیسجمهور فقید آمریکا، مقدمش را گرامی داشت و محضرش را مغتنم دانست و با آن حضرت مصاحبه نمود... «مستر لی مک کلانگ»، وزیر دارایی ممالک متحده آمریکا، پس از تشرف به حضور مبارک، هنگامی که برای دوستان توصیف تشرفش را مینمود، گفت: «چنین احساس میکردم، که در حضور یکی از انبیاء هستم، در حضور حضرت مسیح، این هم درست نیست، حقیقت این است، که در حضور پدر آسمانیم بودم».[۵]
این ارتباط تنگاتنگ بین بهائیان و دولت آمریکا، منجر به خدمات متقابلی در عرصههای سیاسی، فرهنگی و... شد، به گونهای که آمریکا در دوران نفوذ خویش در ایران، عرصه را برای تکاپوی بهائیان بازتر کرد تا جاییکه حتی بسیاری از بهائیان جایگاهها و مقامهای ارشد کشوری را به دست آوردند.
حاصل اینکه رؤسای بهائیت و افراد وابسته به این جریان شوم و نامبارک، با رفتار و گفتار خود زمینه را برای ورود این دولت استعمارگر، به داخل خاک کشور عزیزمان ایران اسلامی فراهم آوردند و در مقابل، آمریکا هم زمینهی رشد بیشتر بهائیت را فراهم میکرد.
پینوشت:
[۱] مجلهی آهنگ بدیع، سال هشتم (۱۳۳۲)، ش ۶ و ۷، ص ۱۰۳.
[۲] خطابات عـبـدالـبـهـاء، فرج الله ذکی الکردی، چـاپ مـصـر، ۲ / ۳۳.
[۳] بررسی مناسبات ایران و آمریکا (۱۸۵۱ تا ۱۹۲۵ میلادی)، انتشارات وزارت امور خارجه، ص ۱۵۵.
[۴] اخـتـناق ایران، مورگان شوستر، ترجمهی ابوالحسن موسوی شوشتری، ص ۱۰-۱۱.
[۵] مجلهی آهنگ بدیع، سال ۱۷، ۱۳۴۱ش، ش ۹، ص ۲۰۶.