×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

بهائيت , مذهب استعمار ساخته براي مقابله با اسلام-10

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائيت , مذهب استعمار ساخته براي مقابله با اسلام-10

بهائیت در ایران:  تا کنون 9 بخش از این مطلب ارائه شده است بخش پایانی به عنوان عوامل و زمينه هاي تاثيرپذيري و آشوب آفريني پيروان بهائيت جهت بهره برداری کاربران گرامی ارائه میگردد .

هتاکی عاشورای 88 با مدیریت شبکه بهائیان

سران بابيگري و بهائي گري در جلب و جذب اقشاري از توده هاي مردم و به اطاعت و فرمانبرداري محض و مطلق درآوردن آنها موفق بودند و بسيار سهل و سريع هواداران خود را براي تحقق اهداف و برنامه هاي استعماري خويش به حركت درمي آوردند , به گونه اي كه پيروانشان با اشاره سران و رهبران بابيه و بهائيه به سوي قتل و غارت و ستم به مردم مسلمان شتاب مي گرفتند و به راحتي فتنه و آشوب و آتش سوزي به پا مي كردند و اين اعمال و حركات جنون آميز را مايه افتخار خود مي دانستند و عبادت و عمل صالح مي پنداشتند!

موفقيت سريع سران بابيه و بهائيه در گردآوردن هواداران و تحريض و تهييج آنان براي حركات و عملكردهاي شنيع و جنايت بار , معلول زمينه ها و عواملي است كه به بررسي آن مي پردازيم .

1 ـ سران و عناصر رده هاي بالاي بابيت و بهائيت براي نيل به اهداف و برنامه هاي استعماري خويش حضور در ميان عوام و تبليغ و ترويج تعاليم گمراهي آفرين خود براي افراد تهي مغز و جاهل و سطحي نگر را بسيار موثر و راهگشا مي يافتند و به همين دليل براي القاي افكار و عقايد كفرآميزشان از جهل و حماقت و قشري گري گروههايي از مردم حداكثر بهره برداري را به عمل مي آوردند و در اين كار موفق بودند.

اين سياست قبل از آن كه مورد توجه علي محمدباب و حسينعلي نوري و قره العين و ساير عناصر رهبري كننده و تبليغ گر قرار گيرد , از شيوه هاي جاسوسان و ماموران گسيل شده از جانب قدرتهاي استعماري به ايران براي اجراي مقاصد شومشان در معارضه با اسلام محسوب مي شود و در واقع توسط آنان به عوامل و دست نشاندگان داخلي همچون علي محمدباب و ساير سران بابيه و بهائيه ابلاغ مي شد.
همان طور كه در مباحث گذشته اشاره كرديم يكي از ماموران انگليسي به نام « ادوارد براون » در آثار مكتوب خويش اشاره مي كند كه مدتهايي از عمر خود را در ميان ايرانيان سپري كرده و در حالي كه عبا و ردا به تن داشته و سجاده براي نماز ظاهري و فريبكارانه با خود حمل مي نموده , دقت و مراقبت لازم مبذول مي داشته كه براي تبليغ « بابيگري » درايران حتما به ميان مردم عوام و سطحي نگر و فاقد بينش و آگاهي حاضر شود تا به سهولت بتواند القائات استعمار انگليس را تحت عنوان بابيگري و بهائي گري در ايران گسترش دهد!
اكثريت قاطع كساني كه به عنوان پيروان باب در تشكيلات فرقه ضاله بهائيت جمع مي آمدند و به فعاليت هاي تخريبي عليه اسلام و وحدت مسلمانان اشتغال داشتند , همين سبك مغزان جاهل و سطحي نگران تهي از بينش و آگاهي بودند و سران و عناصر اصلي اين فرقه با علم و يقين به جهالت وقشري گري و تعصب پذيري آنان , هر طور كه مي خواستند از وجودشان بهره برداري مي كردند.
حضور پيروان متعصب و سبك مغز بابيه در جنگ و كشتارها و فتنه هايي كه سران اين فرقه به وجود مي آوردند , از مهمترين عرصه ها و صحنه هاي بهره برداري هاي مورد نظر محسوب مي شد. جهل و تعصب و قشري گرايي اين افراد موجب مي شد كه اولا بسيار سريع و با كوچكترين اشاره به ميدان هاي جنگ عليه مسلمانان بشتابند. ثانيا در مقابله با مردم در اوج قساوت و بي رحمي به كوچك و بزرگ و زن و مرد رحم نكنند و در مسيرهاي خود همه چيز را به آتش بكشند و نفوس انساني را به قتل برسانند و اموال را به غارت ببرند. ثالثا نه تنها بر عقايد كفرآميز و ضدالهي خود اصرار ورزند , بلكه حضور در ميادين نبرد و معارضه با اسلام و مسلمانان را براي خويش يك امر مقدس تلقي نمايند!

2 ـ بابيان و بهائيان در عناصر و نيروهاي اصلي خود در سطوح بالا « شخصيت كاذب » به وجود مي آوردند تا بدين وسيله از يافتن « حقيقت » غفلت ورزند و آنقدر در تمايلات و هواهاي نفساني فرو روند و به شهوت « تشخص طلبي » گرفتار آيند كه به هيچ وجه به اصول و مباني عقايد بابيه و بهائيه و فروع عملي آنها كه سراسر كفر و شرك و انحراف و انحطاط بود نينديشند , از اين بالاتر آن كه كوركورانه و چشم بسته به تبليغ و ترويج آنها بپردازند و خود را به اين به هم بافته هاي جنون آميز و استعمار ساخته مقيد و پايبند سازند!
اين عناصر سطوح بالا عبارت بودند از داعيان و تبليغ گراني كه به شهرها و روستاها گسيل مي شدند. همچنين فرماندهان نظامي و سركرده گروههاي فتنه گر , از عناصر اصلي و سطح بالا به شمار مي رفتند.

يكي از شيوه هاي ايجاد شخصيت كاذب در اين عناصر عبارت بود از دادن « القاب بزرگ » كه در ظاهر بسيار چشم پركن و اغواگر و در باطن از واقعيت تهي بود. اين القاب باعث مي شد كه عناصر مزبور احساس غرور و بزرگي و جلالت كنند و خود را در حال پرواز در آسمانها بيابند!

يكي ديگر از شيوه هاي ايجاد شخصيت كاذب در اين افراد القاي احساس قدرتمندي و توانايي و مديريت كارآمد در آنان به منظور حكومت بر شهرها و كشورهاي بزرگ جهان بود! رهبران بابيه و بهائيه پس از آن كه اين احساس را در عناصر اصلي وابسته به خود به وجود مي آوردند , شروع مي كردند به دادن وعده ها و بشارت هاي شيرين درباره به دست گرفتن حكومت هاي بزرگ ! مثلا برخي را به حكومت بر ولايات و شهرهاي ايران , بعضي را به حكومت مصر و حجاز , و گروهي ديگر را به تصاحب كشورهاي اروپايي بشارت مي دادند!

اين شخصيت پروري هاي كاذب و دروغين باعث مي شد كه داعيان و تبليغ گران بهائي اصول و فروع اين فرقه ضاله را عين حقيقت بدانند و در اوج تعصب و جانبداري در شهرهاي مختلف وارد شوند و الواح و نوشته هاي علي محمدباب را به اين و آن عرضه بدارند و از هيچ تهديد و دستگيري و زندان و تبعيد و قتلي بيم به دل راه ندهند!

تعصب و اصرار اين داعيان و تبليغ گران آنچنان افراطي و محكم و استوار بود كه حتي گروهي از آنان وقتي در جمع حكام و واليان دولتي منتصب در شهرها وارد مي گشتند و درباره اصول و مباني و فروع فرقه ضاله بهائيت و الواح و نوشته هاي علي محمدباب مورد سئوال واقع مي شدند , با شجاعت و بي باكي عقايد باب را اعلام مي كردند و الواح و دست نوشته هايي كه در دست داشتند را « وحي » نام مي نهادند و علي محمدباب را « پيامبر » معرفي مي كردند!

همچنين ايجاد شخصيت كاذب در فرماندهان نظامي و سركرده هاي فتنه و آشوب موجب مي شد كه آنان در مواجهه با مسلمانان و نيروهاي دولتي در اوج قساوت قلب و درندگي به هيچ كس رحم نكنند و به قتل و غارت و آشوب و آتش افروزي در شهرها و روستاها بپردازند و حتي اجساد كشته شدگان را در شعله هاي آتش بسوزانند و به شكنجه و قطع اعضاي بدن اسيران جنگي بپردازند!
3 ـ سران و رهبران بابيت و بهائيت براي عامل تاثيرگذار « فساد و بي بند و باري » اهميت خاص و ويژه اي قائل بودند و براي جلب و جذب هواداران و بهره برداري هاي مختلف سياسي و نظامي از آنان در مسير تعارض و تقابل با تعاليم مقدس اسلام و ايجاد آشوب و بلوا در ايران , استفاده هاي به موقع و كثير از اين حربه مي نمودند , همچنان كه قدرتهاي استعماري براي مذهب سازي و شكار رهبران بهائيت از همين شيوه و سياست شيطاني بهره جستند , و در كار خويش به موفقيت كامل دست يافتند!

سران بابيت و بهائيت و داعيان و تبليغ گران اين فرقه ضاله براي اين كه بهتر و بيشتر بتوانند براي خود مريد و هوادار مطيع و آماده براي اجراي هرگونه فرمان گردآورند از همان ابتداي كار همه محدوديت هاي شرعي و عقلي و انساني و وجداني را درباره ارتباط دختران و پسران و زنان و مردان مرتفع ساختند و هرگونه فساد و بي بندوباري جنسي را آزاد اعلام نمودند. آنان در اين فرهنگ سازي باطل تا آنجا پيش رفتند كه حتي مردان را اجازه دادند كه با زنان ديگران به هم آميزند و همسر خود را با همسر ديگران معاوضه كنند و شگفت انگيز اين كه براي اين آزادي جنسي لجام گسيخته و جنون آميز محمل و توجيه شرعي و ديني به وجود آوردند و اعلام كردند تا زماني كه علي محمد باب تمام اقاليم و سرزمين هاي كره خاكي را فتح نكرده است احكام و تعاليم دين جديد! را تشريح و اعلان نمي كند و لذا در اين ايام همه احكام و قوانين شرع اسلام همچون نماز و روزه و ازدواج و احكام مربوط به آن باطل و ساقط مي باشد و زنان و مردان بايد در آميزش جنسي راه « اشتراكيت » در پيش گيرند و به طور رها و آزاد و بدون رعايت هيچ قاعده و ضابطه شرعي و عقلي و قانوني به هم بياميزند و آنان را از جانب خداوند به خاطر اين اعمال هيچ بازخواست و عذابي نيست !

اين القائات و تعاليم شيطاني و ساخته و پرداخته قدرتهاي استعمارگر بسيار سريع و آسان « عقل » و « دين » را از انسان هاي متزلزل و ضعيف الايمان و آماده براي فساد و تباهي مي ربود و آنان را در دام شهوت و بي بندوباري مطلق جنسي اسير مي ساخت و براي انجام هر فرماني از جانب سران بهائيت مهيا و مطيع مي نمود!

4 ـ احكام و قوانين اسلام در ابعاد فردي و عبادي و اجتماعي و سياسي , به دليل « انسان سازي » و « جامعه سازي » همواره مورد كينه و عداوت دشمنان بشريت بوده است . مخالفان احكام و تكاليف و قوانين جامع اسلام ـ چه در محدوده هاي سرزمين هاي اسلامي , و چه در سطح ساير جوامع و كشورهاي دنيا ـ انسان هاي پرورش يافته در دامان اسلام را با موجوديت و اهداف و عملكردهاي جنايت بار و مطامع تمام نشدني خود در تضاد و تعارض مي يافتند و از همين رو براي تحكيم پايه هاي ستم و سيطره و حاكميت خويش , مقابله مستقيم و غيرمستقيم و پيدا و پنهان با احكام و تكاليف و قوانين ديني همچون نماز , روزه , جهاد , امربه معروف و نهي ازمنكر و ساير عبادات فردي و اجتماعي و سياسي را لازم مي دانستند.

ايجاد فرقه هاي گمراه و منحط در جوامع اسلامي توسط قدرتها و حكومتهاي داخلي و خارجي يكي از سهل ترين و كم هزينه ترين شيوه ها و راهكارهاي معارضه با احكام و قوانين اسلام و جلوگيري از نقش بسيار عميق و سازنده و تاثيرگذار آنها محسوب مي شود. اين روش و راهكار با اقدامات فكري و فرهنگي باطل و به صورت حركت هاي خزنده و همراه با تبليغات فريبنده به ظهور و عينيت مي رسد , به گونه اي كه در متن جوامع و سرزمين هاي اسلامي يكباره فرقه هاي منحط و گمراهي آفرين سربرمي آورند و به نشر و ترويج افكار و عقايدي مي پردازند كه در نهايت جامعيت و تاثيرهاي شگرف و حركت آفرين احكام و قوانين اسلام را به زير سوال مي برد و در مسلمانان فاقد بنيان هاي مستحكم اعتقادي و محروم از مطالعات ژرف در معارف دين , تزلزل ايجاد مي نمايد و آنان را به رها كردن احكام و تكاليف ديني كه خار چشم دشمنان داخلي و خارجي سرزمين هاي اسلامي است ترغيب مي نمايد!

 

به نقل از روزنامه جمهوري اسلامي

خواندن 678 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی