برهان و مکاشفه در نگاه احسایی
کوتاه . خواندنی
بهائیت در ایران برداشت شده از پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب: خواب گرایی و اعتقاد به مکاشفه و شهود، مشرب شیخ احمد احسایی و دیگر مشایخ شیخیه بوده است. این امر سبب انحراف ایشان و پیروان این فرقهی انحرافی گردید و پیامدهای سوئی را در جامعه بر جای گذاشت. در این مقاله به خواست خداوند متعال به این موضوع خواهیم پرداخت.
شیخ احمد احسایی از همان کودکی برای خود کراماتی را نقل میکند که در عالم خواب دیده است. وی از ارتباط خود با اهل بیت (علیهم السلام) در عالم رؤیا سخن میگوید که ایشان وی را مورد اکرام ویژه قرار دادهاند و علم الهی را به او آموختهاند.[۱] نه تنها احسایی، بلکه دیگر مشایخ شیخیه دارای مسلک خوابگرایی بودند و از اتصال خود با اهل بیت (علیهم السلام) و اخذ معارف الهی از ایشان سخن میگفتند.[۲] این مشرب پیامدهای ناگواری برای وی و پیروان این فرقهی انحرافی به دنبال داشته است. گرایش به باطن شریعت داشتن، برداشت خاص از مفاهیم دینی، نفی برهان و استدلال در مباحث علمی و اعتقاد به کشف و شهود در اثبات مباحث اعتقادی از جملهی این انحرافات است. به عبارت روشنتر وی ادعاهای خود را در مباحث اعتقادی، بدون ارائهی دلیل نشر میداد و هرگاه در مباحث علمی بر این ادعاها ایرادی وارد میشد که قادر به پاسخگویی نبود، میگفت: «در طريق من، مكاشفه و شهود است نه برهان و استدلال...».[۳] در واقع بزرگترین دلیل احسایی در مباحث علمی و ادعاهایی که مطرح میکرد، همان چیزی بود که به گمان خودش در خواب از طریق اهل بیت (علیهم السلام) به او الهام شده و برایش مکاشفه شده است. همین مسأله سبب انحراف وی گردید. حكيم متأله حاجی سبزواری در حواشی بحث «اصالت وجود» مینويسد: «از معاصران ما، [مانند شیخ احمد احسایی] برخی قواعد حكمت را قبول ندارند و به «اصالت وجود و ماهيت» قائل شدند و در بعضی از تأليفات آوردهاند: «وجود»، منشأ كارهای خير و «ماهيت»، منشأ كارهای شر است و همهی اين آثار، اصيلاند. پس منشأ صدور آنها، به طريق اولی اصيل خواهد بود؛ در حالی كه شر، عدم ملكه است و علة العدم، عدم و ماهيت اعتباری را توليد میكند». علامه حسن زاده آملی در تعليقه بر اين سخن، آورده است: «شيخ احمد احسايی كه قائل به اصالت وجود و ماهيت است و قواعد فلسفی را معتبر نمیداند، بدون آنكه متوجه باشد، در گرداب ثنويت افتاده است كه قائل به يزدان و اهريمن هستند و سهمی از توحيد ندارند...».[۴]
حاصل اینکه احسایی و دیگر مشایخ شیخیه با تکیه بر کشف و شهودی که در عالم رؤیا بر ایشان آشکار میشد، زبان استدلال و برهان را کوتاه کردند و همین امر سبب شد تا برداشت خاصی از مفاهیم دینی داشته باشند و در نهایت خواسته یا ناخواسته در منجلاب شرک و کفر گرفتار آیند.
پینوشت:
[۱]. هانری کربین، مکتب شیخی از حکمت الهی شیعی، ص ۲۴-۱۹؛ جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به مقالهی: بررسی انتقادی خوابهای شیخ احمد احسایی
[۲]. ابوالقاسم ابراهیمی، فهرست، ج ۱، ص ۶۵ به بعد؛ جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به مقالهی: بررسی انتقادی خوابهای کریمخان کرمانی
[۳]. محمد بن سلیمان تنکابنی، قصص العلما، تهران، بینا، ۱۳۸۹ش، محمد صالحی مجرد، ص ۳۵.
[۴]. ملا هادی سبزواری، شرح منظومه، ج ۲، ص ۶۵.