×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

پاسخ به چند سؤال در موضوع بهائیت (بخش پنجم)

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

پاسخ به چند سؤال در موضوع بهائیت (بخش پنجم)

 

 

 

بهائیت در ایران : مدت زمانی است که از خانم رئوفی یک اثر با عنوان "بهائیت از درون " به چاپ رسیده و روانۀ بازار کتاب شده است. از ایشان در خواست کردیم بعد از گذشت تقریبا ً دو دهه از پذریرش دین اسلام به چند پرسش پاسخ دهند. بخش پنجم این مطالب جهت استفاده کاربران گرامی ارائه می­گردد.

یحیی صبح ازل برادر میرزا حسینعلی (بها)

7- آیا اوامر و احکام باب به اجرا درآمد ؟

خیر. از ابتدای ظهور تا معدوم شدن باب فقط نه سال می گذشت. که در این مدت پیروان باب فقط در حال جنگیدن با حکومت وقت و مردم بودند. بعد از اعدام، حتی وصیت او که یحیی ازل برادر بها را به جانشینی خویش انتخاب کرده بود به اجرا در نیامد و بها به جای جانشین واقعی رهبری بابیان را بر عهده گرفت و پیروانش را بهائی نامید و بسیاری از احکام صادر شده از سوی باب را منسوخ اعلام نمود. برای مثال :

بها در کتاب اقدس خود در صفحه 22 ذکر نموده است: « خداوند شما را از آنچه در بیان نازل شده که باید همه کتابها را فانی و نابود سازید معاف فرموده و ما اکنون به شما اجازه می­دهیم که آن علومی را که به حال شما مفید باشد بخوانید نه چیزی که منتهی به مجادله در کلام شود و این از برای شما بهتر است اگرمعرفت داشته باشید»

باب موضوع ازدواج را محدود نمود و فقط آن را مشروط به رضای زوجین قرار داد و رضایت ولی یا وکیل و شهود در مورد اولیا را معتبر ندانست ولی بها این حکم را نیز نسخ کرد متن عبارت اقدس این است: « ازدواج در کتاب بیان به رضایت طرفین محدود گشته و ما چون می­خواهیم دوستی و اتحاد عباد برقرار باشد آن را بعد از رضای طرفین مشروط به اذن پدر و مادر قرار دادیم تا کینه و عداوتی میان مردم حاصل نشود ما مقاصد دیگری هم در این حکم داریم و این کار مطابق قضا واقع شد.»

باب  بر پیروان خود واجب نموده که بعد از او تعداد کتاب هایش را از نوزده جلد زیادتر نسازند. خودش آنها را بدین طریق تقسیم نموده برای آیاتش سه مجلد، برای مناجاتش سه مجلد، برای تفسیرش شش مجلد، برای علوم و فنون مختلفه ای که تدوین کرده است شش مجلد.

باب مکرراً تصریح نموده که دین وی تا سال هایی به عدد حروف المستغاث (2031 سال ) باقی خواهد بود و هر کس در خلال این مدت ظاهر گردد و کتاب و آیات و احکام بیاورد هر کس باشد هرگز از او نباید قبول کرد و اگر بعد از این مدت من یظهره الله (یعنی کسی که خدا او را ظاهر خواهد کرد ) ظاهر شود، آیاتی بیاورد و امر جدید را مدعی گردد پس معارضه و ممانعت با او روا نخواهد بود، زیرا معارضه و مخالفت با وی باب را محزون می­کند.

باب مدعی بوده که تندنویس است و تندنویسی خود را یکی از معجزات خود نام برده و تندنویسی اینگونه نوشتار که نه درست معنی می­شود و نه درست می­شود آن را تلفظ کرد کار سختی نیست.

بهاء میرزا حسینعلی نوری بعد از اظهارات نبوت و الوهیت خود تصمیم گرفت نوشته های باب را از بین ببرد چرا که او را مبشر خود اعلام کرده بود و آثار باب حقانیت او را نیز زیر سؤال می­برد و خودش در نقطة الکاف صفحۀ 145 می نویسد:«لاجل الخالق قدری مطالب را تنزیل دادم تا خلق بتوانند او را ادراک نمایند و لذا این بود حکم نمودم تفسیر سورۀ مبارکۀ یوسف را با آب بشویند.»

البته از شانس بد بهاء تفسیر سورۀ یوسف مثل سایر آثار باب دیگر به دست مردم رسیده و قابل محو شدن نبود.

علی محمد شیرازی با چنین آثار خنده آور و مضحکی از قبیل «دستور از بین بردن کامل و نابود نمودن همۀ اماکن مذهبی و دینی گذشتگان دستور به حریر پوشیدن زنان و ظاهر شدن آنان بدون حجاب در نزد نامحرمان و دستور او به زنانی که همسران عقیم دارند به اینکه می­توانند در خارج از منزل باردار شوند و اینکه همۀ نجاسات با خواندن "بسم الله الاطهر الاطهر " پاک می­شوند و احکام ارث در اسلام را مخالف قانون بشر دانستن و هزاران حکم مضحک دیگر دستور داده که هیچکس حق ندارد آثار مرا تفسر نماید و سپس گفته که اگر محمد (ص) فرموده که هیچ کس از آوردن آیه ای از آیات خدا قادر نخواهد بود من می­گویم هیچکس حتی یک حرف از حروف کتابهای مرا نمی تواند بیاورد و هر کس به کتاب من ایمان نیاورد عقل ندارد.

علی محمد شیرازی در کتاب بیان عربی در خصوص تفسیر و تأویل آثار بیان جزماً تصریح کرده است که :«ما أذنت ان یفسر أحد الابمافرّت (اجازه ندادم هیچ کس را که تفسیر کند مگر آنچه را که خودم تفسیر کرده ام)[1]»

و هم چنین در کتاب بیان فارسی تأکید مجدد علی محمد شیرازی را در این باره چنین می خوانیم:« و جایز نیست در تفسیر بیان الا به آنچه تفسیر شده از نزد شجرۀ او »[2]

 



[1]-بیان عربی ،ص5.

[2]-بیان فارسی ص 21.

خواندن 758 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی