در شرایطی که دولت آمریکا به فرقهی بهائیت برای تبلیغ خود چراغ سبز نشان داده بود؛ عباس افندی به دنبال فردی که به زبان آمریکایی آشنا باشد، برای اعزام به این کشور بود. آنچه رهبران بهائی به دنبال آن بودند، از عهدهی افرادی که کمترین تعصب و غیرتی نسبت به ناموس و خانواده داشتند، بر نمیآمد؛ از اینرو آنها همواره به دنبال بیبندوبارترین افراد بودند که از ناموس خود نیز، در راه اهداف بهائیت بگذرد و بیغیرتی آشکار و لاابالیگری شدید داشته باشد (همانند برخی از سران بهائی).[2] از اینرو فردی به نام «ابراهیم خیرالله» را برای این منظور انتخاب کرده تا به ترویج بهائیت بپردازد.
ابراهیم خیرالله، اهل شام، مسلط به زبان انگلیسی و دارای تحصیلات غربی و از نظر مالی به شدت نیازمند بوده است. از آنجا که بهائیان در کمین اینگونه افراد بودند، او را به مرام بهائیت دعوت کردند؛ او نیز از این پیشنهاد استقبال نمود و بهائی شد و به پیشنهاد عباس افندی، به آمریکا سفر کرد. مأموریت او در این سفر، تبلیغ آئین بهائیت در آمریکایی بود که مردمش پایبندی چندانی به آموزههای مسیحیت نداشتند.[3]
با توجه به عدم پایبندی مردم آمریکا به مسیحیت، عباس افندی، با فرستادن خیرالله، منتظر بود که مرام او در آمریکا، از استقبالی شایانی برخوردار باشد. او در این سفر مأموریت داشت با استفاده از احکام بهائیت و با همکاری همسرش که زنی زیبا بود، در جلب جوانان به بهائیت مشغول شود.
خیرالله که در ازای گرفتن پول، به این کار راضی شده بود، هرگز دربارهی اطاعت از آنها و دادن اختیار و آزادی ارتباط به همسرش، برای جلب جوانان به بهائیت، عمل نکرد. بهائیان از این کار مطلع شده و در فکر قطع حقوق و مستمری او برآمدند و از عمل او پرده برداشتند که خیرالله از زنش، به سود تبلیغ جریان بهائیت استفاده نکرده است. مشخص شدن این قضیه، بیشتر به زیان عباس افندی و هوادارانش شد؛ چرا که بر تمام مردم، آشکار گشت که سران بهائیت تا چه میزان رفتارهای ضداخلاقی داشته و برای پیشبرد خود، تمامی شئون اخلاقی را زیر پای گذاشته و ناموسفروشی را ترویج میکنند.[4]
پس از عدم همکاری خیرالله با عباس افندی، عبدالبهاء، برای تبلیغ بهائیت در آمریکا، میرزا اسدالله اصفهانی را عازم سفر به آمریکا نمود. وی نیز به محض رسیدن به آمریکا، در پی کسب منافع خود برآمد و پرده از رسواییهای اخلاقی بزرگان بهائیت برداشت.[5] عدم پایبندی او نیز به این آئین، حکایت از پوچی ماهیت این فرقه دارد.
آری، اینست مرامی که امپریالیسم از آن حمایت میکند و به وسیلهی او، درصدد حریمشکنی و عفتزدایی اخلاقی از خانوادههاست.[6] دولت آمریکا نیز، حامی بهائیتی است که انحرافات اخلاقی ضد اسلامی در آن، به وضوح وجود دارد.[7]
پینوشت:
[1]. نمایندهی سیاسی انگلیس در گزارش خود، دربارهی انحرافات اخلاقی و جنسی این گروه مینویسد: «هرج و مرج جنسی، از ویژگیهای این گروه است». اسماعیل رائین، انشعاب در بهائیت پس از مرگ شوقی ربانی، تهران: مؤسسه تحقیقی رائین، چاپ مرو، بیتا، ص 44.
[2]. م. ع، جمال ابهی، تهران: چاپ حکمت، 1348، ص 158.
[3]. ر.ک: ال. شوئل فرانک، آمریکا چگونه آمریکا شد (تاریخ ایالات متحده آمریکا)، ترجمه ابراهیم صدقیانی، تهران: امیرکبیر، 1363، صص 40-50.
[4]. ر.ک: م. ع، جمال ابهی، تهران: چاپ حکمت، 1348، صص 155-158. عبدالحسین آیتی، کشف الحیل، به کوشش علی امیر مستوفیان، تهران: راه نیکان، 1389، صص 198-541.
[5]. م. ع، جمال ابهی، تهران: چاپ حکمت، 1348، صص 158 و 165.
[6]. سیداحمد کسروی، بهائیگری، تهران: بنگاه مطبوعاتی فرخی، 1344، چاپ دوم، ص 4.
[7]. عبدالحسین آیتی، کشف الحیل، به کوشش علی امیر مستوفیان، تهران: راه نیکان، 1389، ص 199.