با در نظر گیری اصل ظلمستیزی در اسلام، استعمار با به کارگیری ترفند مذهبسازی و با هدف شکستن کیان و اقتدار مذهبی، در اوایل قرن نوزدهم میلادی، دست به تحرکاتی در آسیا (خصوصاً) خاورمیانه زد و در اندک زمانی، فرقههایی وابسته به خود را به وجود آورد. سلطهطلبان که در این راه، علمای دین را بزرگترین مانع بر سر راه منافع خود دیده و دریافته بودند که اقتدار ملّت، از ناحیهی مذهب شیعه است و به این نتیجه رسیدند که برای از بین بردن این اقتدار و مقاومت، باید گامی اساسی برداشت.
چرا که حقیقتاً علمای اسلام، به فرمودهی ائمهی اطهار (علیهم السلام)، حافظان دین و ارزشهای اسلامی و پناهگاه مردم در عصر غیبت به شمار میآیند. همچنان که حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در توقیع خود فرمودند: «... وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فیها إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیکمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیهِمْ [1]؛ و اما در حوادث و رخدادهایی که پیش میآید به راویان احادیث ما رجوع کنید، زیرا آنان حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنان هستم».
بروز برخی وقایع مهم نظیر: فتواهای شورانگیز دینی (که در جنگهای دورهی قاجار، مردم را به جهاد علیه کفار و متجاوزین تحریک میکرد) [2] و رویدادهایی مانند تحریم تنباکو [3] (که سبب کوتاهی دست استعمارگران از غارت کشورمان میگشت) استعمار را بر آن داشت تا هرچه بیشتر، در برخورد با جامعهی روحانی شیعه و حذف کامل آن، گام بردارد.
لذا از یک طرف با حمایت از جریان شیخیه و اعتقاد به رُکن رابع [4]، فقهای شیعه (که نایبان عام ائمه در عصر غیبت به حساب میآمدند) را هدف تیرهای زهرآگین استعماری خود قرار دادند و از طرفی دیگر، با ایجاد فرقههای نوظهوری همچون بهائیت، اندیشههای اصیل و ظلمستیز اسلام را منسوخ اعلام کردند [5] تا هرچه بیشتر، راه نفوذ و سلطهی خود را هموار سازند.
لذاست که سرکردگان خودفروخته بهائیت و تابعین آنها از زمان تشکیل خود، در مسیر از میان بردن جامعهی روحانی شیعه بسیار کوشیده و در تبلیغات خود مکرراً اعلان میکنند: «بهائیت، به حذف کامل آخوند اعتقاد دارد لذا به قول احمد کسروی، این قشر مفت خور، آخوند جماعت به ضدّیت با بهائیت برخاست».[6]
پینوشت:
[1]. شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، تهران: اسلامیه، 1395 هجری قمری، چاپ دوم، ج2، حیث چهارم، باب ذکر التوقیعات الواردة عن القائم (علیه السلام)، ص 484.
[2]. جمعی از مستشرقین، تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ترجمه کیخسرو کشاورزی، تهران: پوشیل، چاپ اول، 1359، ص 324.
[3]. عباس قدیانی، فرهنگ جامع تاریخ ایران، تهران: آرون، چاپ ششم، 1387، ج 2، ص 432.
[4]. جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به مقالهی: رکن رابع در نظر شیخیه
[5]. نظیر مقابله با جهاد و دفاع در اسلام و منسوخ و مذموم اعلام کردن آن؛ جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به مقالهی: مقابله با حفظ تمامیت أرضی توسط بهائیت!
[6]. به نقل از خبرگزاری وابسته به تشکیلات بهائیت، موسوم به «بهائی کمپ».