تقویم
بهائی نشانی از خرافه گرایی و بی هویتی در بهائیت
«فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ
أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ »
زمر(39)،
«پس بشارت بده بندگان را آنان که (همه) سخن(ها) را می شنوند ،سپس بهترین آنها را بر
می گزینند.آنها کسانی اند که خدا هدایت شان کرده و آنها صاحبان خرد و اندیشه اند»
خرافه چیست ؟
با نگاهی به اظهارنظرهایی که از سوی اهل نظر می شود ، می توان ادعا کرد که آنان
تلقی واحدی از این مفهوم ندارند و هر یک به تناسب پایگاه فکری و فرهنگی خود،
جغرافیای معنایی خاصی برای آن درنظر می گیرند و مصادیق متفاوتی برای آن بر می
شمرند. با این حال می توان تضاد با علم و غیر عقلانی بودن را مهم ترین معیاری دانست
که در تشخیص خرافه تقریبا همه بر آن اتفاق نظر دارند. بدعتها و توسل به اسبابی که
نه آموزه های دینی و نه عقل بشری و نه علم آنها را موثر در جریان امور می داند و
تاثیر داشتن آنها ریشه در قوه وهم و خیال دارد، ازجمله روشن ترین مصادیق خرافه
گرایی است. در هر حال شاید بتوان " خرافه" را التزام قلبی و عملی به چیزی دانست که
هیچ دلیلی بر آن وجود نداشته باشد. ضعف بینش و جهالت مهم ترین عامل خرافه گرایی در
جامعه است. در این میان گاه شیادانی با سوء استفاده از احساسات و عواطف مذهبی مردم،
بر مرکب جهل آنان سوار می شوند و گاه دشمنان خارجی نیز برای انحراف جامعه از مسیر
درست به بهره گیری از روشهای نرم و خزنده روی می آورند و جریانهای انحرافی هم چون
ادعای نیابت یا ارتباط با امام زمان (عج) یا عرفانهای دروغین و ... را ترویج
می کنند که می توان بهائیت را نمونه تاریخی این فرقه سازی های استعماری دانست. اما
زمینه همین فریب خوردن ها نیز، ضعف بنیانهای معرفتی و کاستی تربیت عقلانی و نقص
خردورزی است. البته در برخی اوقات عوامل دیگری هم چون سرخوردگی های اجتماعی یا
خانوادگی نیز سبب کشیده شدن افراد به مسائل موهوم و خرافی میشود.
بهائيان عدد 19 را مقدس مي دانند، تعداد ماههاي سال نزد آنها 19 مي باشد و هر ماه
را 19 روز مي دانند. علی محمد باب که خرافه گرایی در آثار او مشهود است بسیاری از
نام گذاری ها را بر اساس حروف ابجد و اعداد تنظیم میکرد ازجمله حروف " حی " که
اولین فریب خوردگان او هستند و یا وقتی جانشین برای خود تعیین کرد فردی را که نام
او معادل با نام" وحید " است یعنی " یحیی صبح ازل " برادر حسنعلی نوری را مطرح کرد
و بسیاری موارد دیگر. این خرافه گرایی به میرزا حسینعلی بهاء هم سرایت کرده و او هم
چنین افضاتی دارد ازجمله : در كتاب اقدس ص41 مي گويد: " تجديد كردن اثاث خانه در هر
19 سال بر شما واجب است. " این خرافه گرایی در بهائیت که به شکل های مختلف رایج است
باعث شده تا نوعی بی هویتی و بی ملیتی در بهائیت شکل گیرد.
تقویم اختراعی بهائیت که بر هیچ یک از مبانی علمی و نجومی سازگار نیست از همان
خرافه گرایی هاست که توسط علی محمد باب مطرح شد و از سوی میرزاحسینعلی بهاء نیز
مورد پذیرش واقع گردید و جزئی از آموزه های بهائیت درآمده حال آنکه در
تمام اديان الهي يك سال به دوازده ماه تقسيم شده است.
خداوند در آیه 35 از سوره توبه تصریح می کند :" ان عدة الشهور عند الله اثني عشر
شهراً " شماره ماههای سال نزد خداوند، دوازده ماه است .
چرا
بعضی افراد ادعاهای باور نکردنی و خرافی را می پذیرند؟
- ضعف در نحوه درست اندیشیدن
- ضعف تعهد عقلی در پذیرش باورها
- گرفتار آمدن در بن بست اعتقاد و تسلسلها
- ارزش پائین تفکر انتقادی و عدم مهارت در به کارگیری آن
- پایین بودن ارزش دانایی و معرفت
- فقدان اراده دلیل خواهی و استفاده از دلیل
- زیستن بی خبرانه در یک پارادایم و فضای فکری بسته و تشکیلاتی
- مشوش و مغشوش بودن عرصه شناخت
- مواجهه غیرمستقیم و ورای حجابها با حقایق
- ناتوانی عمومی در سنجش باورها و معتقدات
- ترس از بازنگری و سنجش باورها و اعتقادات
- کم اهمیت شمردن باورهای موجه و صدق قضایا
در قرآن کریم از افکار موهوم و خرافی و باطل با عنوان " غل و زنجیر" یاد شده و
آمده است : " و یضع عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم " اعراف/157
پیامبران آمده اند تا فرد و جامعه را از اسارت قید و بندهای ساختگی آزاد کنند.
چنانکه در این آیه اشاره شده است، خرافه زدایی و زدودن قید و بندهای مرسوم خرافی و
افکار پوچ و باطل جاهلی، یکی از کارکردهای انبیای الهی به عنوان مصلحان جامعه بشری،
شمرده شده است. پیامبرانی که می خواستند با آموزه های وحیانی و الهامات ربانی و
سروش غیبی، غبار از رخ عقل و وجدان بشر برگیرند و قوه عقل و خرد انسان ها را شکوفا
کنند. چنانکه امام علی (ع) هم در توجیه و تعلیل رسالت پیامبران می فرماید : "
لیثیروا لهم دفائن العقول " انبیاء آمده اند تا گنجینه های خرد را شکوفا و زمینه
بروز داده های فطری و موهبت های الهی انسان را فراهم کنند. بنابراین سنگ بنای
مدنیت، توسعه و تعمق و شکوفایی خرد است و خرافات، قید و بندی است که مانع شکوفایی
ابعاد وجودی انسان ها و جوامع میشود.