حسینعلی نوری خود را شریف ترین و گل سر سبد مخلوقات معرفی کرده و در نتیجه از
همچنین شخصیتی انتظار می رود که کامل ترین انسان بوده باشد و تمام سوالات مجهوله را
برای انسان ها معلوم کند. اما این پیامبر دروغین بهائیان پیروان خود را از سوال
هایی خارج از بحث دینی منع کرده است. در حالی که رهبران اسلام به هر گونه از سوالات
امت خود پاسخ صحیح می دادند.
یگانه وسیله ی ترقی، علم پرسش است.
پرسش کلید کشف مجهولات است.
کسی که از پرسش مجهولات خود خودداری می کند پیوسته در جهل و نادانی خواهد ماند.
و در روایات شریفه وارد شده است، پیش از اینکه اشخاص جاهل موظف می شوند برای پرسش
از مطالب مجهوله از دانشمندان و علماء تعهد گرفته می شود که پاسخ سوالات وارده از
داده و در کشف و بیان پرسش های مردم کوتاهی ننمایند.
آری وظیفه جاهل پرسش کردن و وظیفه عالم پاسخ دادن است.
ولی سید باب برای اینکه جهل و نادانیش پیش مردم کشف نشود
عنوان من یظهره الله را بهانه گرفته و می گوید: سوال عمن یظهره الله جایز نیست الا
از آنچه لایق به او است و اگر کسی خواهد سوال کند جایز نیست الا در کتاب (به وسیله
کتابت) تا آن که حظ جواب کما هی درک کند و آیتی باشد از محبوب او در نزد او چنان که
در بیان هم کسی این صفت (سوال بوسیله کتابت) محموده را متصف شود محبوب است. (1)
و میرزا بهاء چون به سستی و ضعف این کلام متوجه شده و مسخره آمیز بودن آن را می
فهمد، و از طرف دیگر او نیز مانند باب نمی توانست اجازه عمومی برای پرسش بدهد، کلام
باب را به رنگ دیگری (با تقیید به سوالات مفیده و سکوت از قید کتابت) نازل می کند.
در اقدس می گوید: حرم علیکم السوال فی البیان عفا الله عن ذلک لتسئلوا ما تحتاج به
انفسکم لا ما تکلم به رجال قبلکم اتقوا الله و کونوا من المتقین اسئلوا ما ینفعکم
فی امر الله و سلطانه قد فتح باب الفضل علی من فی السموات و الارضین- حرام شده بود
بر شما در کتاب بیان سوال کردن از مطالب علمی خداوند از این حکم عفو نمود تا شما
آنچه را که مورد احتیاج خودتان است بپرسید نه آنچه را که مردم گذشته مذکره نموده
اند، تقوی داشته باشند و از اشخاص پرهیزکار باشید و سوال کنید چیزی را که نفع بدهد
شما را در امور مربوط به پروردگار و در عظمت و سلطنت او خداوند باب فضل خود را به
اهل زمین و آسمان ها فتح کرده است. (2)
امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام در مقابل جمعیت مردم می فرمود: از هر چه
می خواهید از من بپرسید و از هر مطلبی که بخواهید پیش از اینکه از میان شما بروم از
من سوال کنید، ولی جناب باب می گوید: سوال کردن حرام است و جناب بهاء هم می گوید:
از آن چیزی بپرسید که به حال شما نافع باشد یا راجع به خدا باشد.
انسان بدانستن هزاران مسائل و مطالب علمی و فلسفی و طبیعی و حقوقی نیازمند
است، اگر چه در مقام عمل مورد احتیاج او نباشد و اغلب مسائل علمی جنبه تنها علمی
دارد نه عملی و اغلب دانشمندان و مخترعین و اکتشاف کنندگان از پیشرفت علوم خودشان
تنها استفاده ی علمی و فکری می نمایند نه عملی، مخصوصا این قسمت در علوم ریاضی
(هندسه و هیئت و حساب) و بعضی از قسمت های طبیعی کاملا مشهود است.
و بسی جای شگفت است کسی که دعوی مقام تکمیل علم و دانش و معرفت و کمال و تربیت مردم
را دارد، سوالات علمی را ممنوع یا محدود کرده و از جولان فکر و نظر و از فهم مطالب
علمی منع می نماید.
و بهتر این بود که می گفتند: آنچه را که می دانیم به شما باز می گوییم و به جز گفته
های ما چیزی از ما مپرسید یا اینکه فقط از مطالبی که مربوط به آداب دینی است از ما
سوال کنید!
1-
باب ثالث عشر از واحد ثالث بیان
2-
صفحه 34 سطر 4