بخش دوم ) اولين زن مفسد وزير بهائي در آموزش و پرورش
فرخ رو پارساي که در خانواده اي بهايي به دنيا آمده و نشو و نما پيدا کرده بود، در
پناه نخست وزيري امير عباس هويدا نخست وزير بهايي شاه به مقام وزارت آموزش و پرورش
رسيد.
فرخ رو پارساي در مجموعه عظيم دستگاه فاسد پهلوي و در کنار ساير نام آوران عرصه
افساد جامعه به ويژه جامعه زنان کشور نقش فعالانه اي داشت و در واقع وزارت آموزش و
پروش يکي از عرصه هايي بود که وي از طريق آن در صدد به فساد کشاندن دختران جامعه
بود و علاوه بر آن داراي اتهامات فراوان ديگري از قبيل فسادهاي ملي و غارت بيت
المال بود که به دليل همانها نيز محاکمه و اعدام شد.
فرخ رو پارساي که در خانواده اي بهايي به دنيا آمده و نشو و نما پيدا کرده بود، در
پناه نخست وزيري امير عباس هويدا نخست وزير بهايي شاه به مقام وزارت آموزش و پرورش
رسيد.
از رموز پيشرفت روپارساي وابستگي به کانونهاي وابسته به بيگانگان نظير کلوپ روتاري
و انجمن تسليح اخلاقي(زيرمجموعه فراماسونري) بود. او هر وقت فرصت مييافت به کلوپ
روتاري تهران سر ميزد و آنجا براي اعضاء آمريکايي آن به سخنراني ميپرداخت.(۱)
از جمله فعاليتهاي ديگر وي شرکت در اجراي مراسم جشنهاي
۲۵۰۰
ساله شاهنشاهي بود. در سند مربوط به انتخابات اعضاي شوراي مرکزي بانوان جشنهاي
شاهنشاهي ايران نام او به عنوان يکي از اعضاء کميسيون فرهنگ به چشم ميخورد.( بزم
اهريمن، تهران، مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات،
۱۳۷۷،
چاپ اول، ج۱،
ص۲۷۷.
.نقل
از فرخ رو پارساي ، معصومه جمشيدي به نقل از سايت پژوهشکده باقر العلوم) در مورد
جشن مهرگان نيز نامهاي از روپارساي به هرمز قريب رييس کل تشريفات در مورد زمان و
مدت اجراي برنامه نوشته شده است.(
۲)
طبق گزارشي از ساواک وي که متهم به بهاييگري بوده، به لحاظ ترس از نفوذ روحانيت در
آموزش و پرورش و اوجگيري مخالفت با او سعي داشته قضيه برملا نشود.(جشن تاجگذاري به
روايت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات،
۱۳۸۵،
چاپ اول،ص۷۲.
نقل از فرخ رو پارساي ، معصومه جمشيدي به نقل از سايت پژوهشکده باقر العلوم) بررسي
برخي اقدامات وي در دوران وزارتش مهر تأييدي است بر مقابله وي با ارزشهاي ديني و
اخلاقي و نشان از اهدافش و محافل استعماري در جهت تهيکردن و بيگانگي نوجوانان و
جوانان با هويت ديني و ملي خويش و تشويق آنان به بيبندوباري بود که به موازات خرج
تراشيهاي او براي ملت، رژيم امتيازاتي را در اختيارش ميگذاشت. وي به خاطر خدمت به
رژيم نشانهاي درجه سوم همايون، اول کار، اول همايون، و(نشان درجه يک) پيشاهنگي
دريافت داشته است.
مقابله با مظاهر ديني
در جلسهاي برخي از معلمان در جهت حذف درس عربي در مدارس اعترض کردند. گزارش آن به
خانم وزير انتقال داده شد و روز بعد در يک سالن عمومي که عدهاي از محصلين نيز دعوت
شده بودند، فرخ روپارساي به اتفاق يک نفر آمريکايي پشت تريبون قرار گرفتند. شخص
آمريکايي مرتباً محاسن و مزاياي برنامه جديد را برميشمرد و خانم وزير سخنان وي را
براي حاضران ترجمه ميکرد. معلمي در اعتراض بيان داشت: خانم وزير، کشور ما که
۲۵۰۰
سال سابقه باستاني و تاريخي دارد؛ چرا بايد از کشوري که
۲۰۰
سال سابقه پيدايش دارد الگو بگيرد و اطاعتش را بنمايد؟!... .(۳)
پيش از آن نيز زماني که در کابينه علم تصويبنامه انجمنهاي ايالتي و ولايتي به جهت
اعتراض روحانيون در
۸
آذر
۱۳۴۱
لغو شد، فرخ روپارساي جزء گروه زناني بود که به لغو آن اعتراض کرده بود و در
خاطراتش نيز اقدام عدهاي از زنان را در اعتراض به لغو آن و رفتن به دفتر نخست
وزيري آورده بود.
وي در دوران تصدي خود در وزارت فرهنگ مروج فساد و بيديني بود. به دليل مذهب بهاييت
و ضديت با اسلام مدارس اسلامي بخصوص مدارس دخترانه را همواره تحت فشار و محدوديت
قرار ميداد. در چندين مورد با همکاري ساواک و هجوم به مدارس دخترانه، چادر و روسري
دختران را برداشته و هتک حرمت نمودند.(رجال عصر پهلوي به روايت اسناد ساواک (امير
عباس هويدا)، ج۱،
پيشين، ص۱۴۱.
نقل از فرخ رو پارساي ، معصومه جمشيدي به نقل از سايت پژوهشکده باقر العلوم)
انتخاب عناصر ضداخلاقي در کادر آموزش و پرورش يکي ديگر از عملکردهاي وي بود. از
جمله اينکه با پيشنهاد وي و موافقت شاه، فرخ رهرو در
۳۰/۶/۴۹
مدير کل دفتر آموزش راهنمايي تحصيلي ميشود. طبق تحقيقات ساواک فرخ رهرو فاقد حسن
شهرت و اهل رقص و پارتي و... بوده که منجر به متارکه با شوهرش ميشود. و نيز انتخاب
عناصر بهايي از جمله هوشنگ نهاوندي به عضويت شوراي عالي آموزش و پرورش است.
کار وزارت آموزش و پرورش در دوران فرخرو به آنجا رسيد که در برخي مدارس ملي به جاي
کتاب فارسي، انگليسي و به جاي شناسانيدن پرچم ايران، پرچم آمريکا را به دانش آموزان
آموزش ميدادند.
در کتاب «خانم وزیر، خاطرات و دست نوشته های فرخ رو پارسای» تألیف منصوره پیرنیا،
نگرش خانم فرخ رو پارسا را نسبت به حجاب اینگونه بیان می دارد: «چادر پوشيدن يك نوع
تنبلي است... با هر كدام از اين دخترها صحبت بكنيد، هيچ كدام مايل نيستند چادر به
سر كنند(!) ولي محيط خانواده و كوچه و پس كوچه ها طوري است كه آنها را وادار مي كند
كه چادر بپوشند(!!)... بايد دانست وضعي را كه لباس ساري براي زنان هندي دارد، چادر
براي زنان ايراني ندارد... براي تنبلي و بي نظمي و لااباليگري برخي از زن ها خيال
مي كنند كه چادر همه عيبها را مي پوشاند و حال آنكه چادر عيب ها را از بين نمي برد
بلكه فقط روي عيب را مي گيرد تا مردم آن را نبينند ولي عيبها وجود دارد و روز به
روز هم شديدتر مي شوند» و نیز در جای دیگر اینطور از ایشان نقل قول می کند: «فرخ رو
پارساي در مورد حجاب نظر روشني داشت: "چادر يك مانع روحي و مانع پيشرفت زن ايراني
شده است و حداكثر سوءتفاهم را در مورد معني واقعي عفت و نجابت براي زن ايراني به
وجود آورده است و بيشتر مردها هستند كه مانع پيشرفت زن ها مي شوند و براي چادر
تبليغ مي كنند. اگر مسئله عفت و نجابت آنطور كه عده اي فكر مي كنند فقط به چادر
وابسته بود، در اين صورت بايد بگويم كه همه مردم دنيا غير از مثلا يك ميليون زن
چادر بر سر، بي عفت و نانجيب هستند. در حالي كه بسيار مي بينيم كه چه فجايع و بي
عفتي هايي زير پوشش چادر اتفاق مي افتد"» (خود قضاوت کنید که نگرش وزیر فرهنگ نظام
طاغوت که مدرک دکترای پزشکی هم دارد، نسبت به چادر و حجاب بانوان، تا چه اندازه
ناآگاهانه است؛ چقدر جالب است کسی حجاب را نقد می کند که حتی از فلسفه حجاب غافل
است و فکر می کند حجاب به عنوان ضامن عفاف و نجابت زن، در اسلام مطرح شده است.
ایشان نیز مثل کافر، همه را به کیش خود می پندارد. بدتر اینکه ادعا می کند هیچیک از
دخترانی که چادر به سر می کنند، تمایلی به این کار ندارند!)
البته همین کتاب در جای دیگری به نقل از این خانم نقل می کند که: "من معتقدم كه هيچ
چيز جز مذهب اسلام نمي تواند ما را از گردابي كه سيستم گذشته براي همه تهيه ديده
بود و خود نيز در آن غرق شد، نجات دهد" ولی چنانکه از نقل قول او مشخص است، این سخن
او بعد از انقلاب مطرح شده است و به فعالیتهای پیش انقلاب او، ربطی ندارد و ممکن
است او بعد از انقلاب تغییر موضع داده باشد.
منابع:
۱-
سفري، محمدعلي؛ قلم و سياست از هويدا تا شريف امامي، تهران، نامک،
۱۳۷۷،
چاپ اول، ص۴۱۳.نقل
از فرخ رو پارساي ، معصومه جمشيدي به نقل از سايت پژوهشکده باقر العلوم
۲-
جشن هنر شيراز به روايت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت
اطلاعات،
۱۳۸۱،
چاپ اول، سند شماره
۹۶۴۳۰/دو
مورخ
۱۱/۷/۱۳۴۷،
ص۱۴۲
نقل از فرخ رو پارساي ، معصومه جمشيدي به نقل از سايت پژوهشکده باقر العلوم.
۳-
ترکمان، محمد؛ يادنامه دکتر يدالله سحابي، تهران، قلم،
۱۳۷۷،
چاپ اول، ص۴۶۷.
نقل از فرخ رو پارساي ، معصومه جمشيدي به نقل از سايت پژوهشکده باقر العلوم