بهائیت از منظر افسران جنگ نرم ( بخش دوم )
برخورداري از بنيهي خوب مالي
حزب بهايي از بدو شکل گيري در دورهي «ميرزا حسين
علي نوري» تا زمان شوقي افندي، زير نظر دولت استعماري انگلستان به تشکيلاتي قوي و
منسجم و برخوردار از حمايت همه جانبهي جريان شوم فراماسونري مبدل شد و به خوبي
توانست بهاييان را اداره و از نظر بنيهي مالي و اقتصادي تقويت نمايد. اين حزب
استعماري افزون بر دريافت کمک هاي کلان مالي از استعمارگران، احکام فرقهي ضالهي
بهاييت را طوري طراحي نموده که موجب تقويت دفتر مرکزي حزب يعني بيت العدل مي گردد.
فرقهي ضالهي بهاييت يک حزب بسيار بزرگ است که به واسطهي گستردگي در سراسر جهان،
مخارج بسياري دارد. تشکيلات اين حزب استعماري که شامل بيت
العدل در اسراييل، شش مشرق الاذکار، چندين محفل قاره اي و منطقه اي و محافل ملّي،
شهري و روستايي در کشورهاي متعدد است، منابع مالي متعددي دارد که عبارتاند از:
*کمک
هاي مالي کلان سرمايه
داران يهودي و جريان شوم فراماسونري از آغاز فتنهي باب شروع شده و هم چنان ادامه
دارد.کمک
هاي مالي و خدماتي مؤسسههاي اقتصادي، آموزشي و استعماري نظير کمک
هاي بعضي کارخانهها و شرکت
هاي نفتي و کمک
هايي که «دانشگاه کمبريج» و مؤسسههاي موقوفهي «اود» و «گيپ» در اختيار «بابيت» و
«بهاييت» و قبل از آن در اختيار «شيخيه» قرار ميدادند:
*کمک
هاي مؤسسههاي وابسته به سازمان ملل، نظير آنچه در طرح «روحي» در قالب سواد آموزي
در آفريقا و پس از آن در ايران به بهاييان پرداخت شد.
*انحصار
صادرات و واردات بعضي محصولات توسط کمپاني
هاي غربي به بهاييان واگذار ميشد.
*واگذاري
بعضي پروژه
هاي اقتصادي نان و آب دار به بهاييان در کشورهاي جهان سوم نظير آنچه در دوران
قاجار و پهلوي عمل مي شد. به اين نحو که مستشاران غربي، استخدام بهاييان را در
اولويت قرار مي دادند.
*عايدات
حزب بهايي از ارثيهي بهاييان؛ چون 19 درصد ارثيهي بهاييان و تمام ارثيهي افراد
بلاوارث به بيت العدل مي رسد.
*عايدات
حاصل از زکات، کفارات و ديات که بايد به بيت
العدل پرداخت شود.
*جريمهي
گناهان از گناهان کوچک مثل محزون کردن افراد تا گناهان کبيره مثل زنا که بايد به
بيت
العدل پرداخته ميگرديد.به عنوان مثال، مرتکب زنا بايد 9 مثقال طلا به بيت
العدل بپردازد و در صورت تکرار، جريمه مضاعف شده و با تصاعد هندسي ترقي مي کند؛
يعني اگر يک بهايي، 10 بار مرتکب زنا شود، بايد 4608 مثقال يعني بيش از 20 کيلو طلا
به بيت
العدل بدهد.
*هدايا
و مبالغي که در ضيافتهاي 19 روزه جمع ميشود.
حمايت قاطع مادي و معنوي مستشرقين و سازمانهاي جاسوسي غربي از فرقهي ضالهي
بهاييت
به جرأت مي توان ادعا کرد اگر تلاش هاي «گوبينو» و «نيکلاي» فرانسوي، «ادوارد
براون»، «لرد کروزن»، «نيکلسون»، «سر ادوارد دنيسراس»، «ژوزف رابينو»، «جرج چرچيل»،
«الن چارلز ترات» و «جان فرابي» انگليسي نبود. بهاييت نيز مانند شيخيه و اسمـاعيليه
کم رونق و مباني سست بهايي ها به افسانه و حکايات بچه
گانه تبديل ميشد.
به طور کلي فعاليت هاي مستشرقين ياد شده به خصوص «نيکلا»، «گوبينو» و «ادوارد
براون» در خصوص بابيگري و بهاييگري، نشانگر اين مطلب است که استعمارگران، آنان را
به عنوان احياگر فرقهي ضالهي بهاييت به عنوان ديني که پيامبر آن ايراني است و
براي ايرانيان بهترين مسلک است، به ايران فرستاده اند. آن چه از نوشته هاي براون
استنباط مي شود، اين است که او و بسياري از مأموران انگليسي فکر کرده اند بهاييت مي
تواند با حمايت هاي استعمارگران و جريان شوم فراماسونري به دين جديد ايرانيان مبدل
شود، از اين رو سعي نمودند ضمن تبليغ اين فرقه، متون آنان را نيز تصحيح و باب طبع
استعمارگران تدوين و منتشر نمايند. بنابراين جمع آوري کتب بابيان و بهاييان توسط
براون و چاپ و انتشار آن ها و اعزام «جانفرابي» به «حيفا» به عنوان يکي از اياد
يامرالله و نوشتن کتاب «خلق جديد و صنع بديع» او در همين راستا قابل تحليل است.
انگلستان علاوه بر کمک هاي مستقيم مالي و تأمين امنيت سران فرقهي ضالهي بهاييت،
براي رونق اين فرقه تلاش
هاي بسياري انجام داده است که يکي از موارد آن جمع
آوري متون بهاييت به منظور تصحيح، چاپ، تدوين و انتشار آنها توسط براون مي باشد.
به
نحوي که هر بهايي کتابي مينوشت، براي ادوارد براون در دانشگاه کمبريج ميفرستاد و
براون با کمک مالي سازمان جـاسوسي انگـليس اين کتب را چاپ و منتشر مي کرد.
به قدرت رسيدن رضاخان توسط ماسونها و بهاييان و بهره برداري بهاييت از استبداد
داخلي
در حالي که عباس افندي مخالف مشروطيت بود ولي پس از پيروزي مشروطه خواهان به توصيه
و کمک انگلستان در ميان آنها نفوذ نموده و زمينهي ظهور ديکتاتوري رضاخان را فراهم
ساخت. رژيم پهلوي نيز متقابلاً در تقويت و حمايت بهاييت تلاش زيادي به خرج داد. به
نحوي که در دوران «محمد رضا» بهاييان با نفوذ در بدنهي اجرايي کشور و ارتش، به
موقعيت ممتاز مالي و اجتماعي دست يافتند. به جرأت ميتوان حمايتهاي مالي و اقتصادي
رضا خان و محمد رضا از بهاييت را يکي از رازهاي توسعه و ماندگاري اين فرقه در ايران
دانست.
نویسنده : فرزاد فکوری