غرب و
متحدانش به تنشهای فرقهای در خاورمیانه دامن میزند
بهائیت در ایران:
خاندان سعود و اسراییلیها و البته حامیان امریکایی آنها
برای بمباران منطقه با تبلیغات ضد شیعه بسیج شده و هدف از آن سعی برای افزایش
تنشهای فرقهای و خشمگین کردن اکثریت سنیها علیه شیعیان و همچنین ایجاد منزاعه
بین آنها با هدف جلوگیری از این بیداری اسلامی دموکراتیک است.»
شبکه پرس تيوي با کوين برت، از موسسان «ائتلاف مسلمانان ـ مسيحيان ـ يهوديان» مقيم
مديسون درباره مواضع اعلام شده امريکا در
مجمع عمومي سازمان ملل که قيام مردمي بحرين را «فرقهاي» خواند گفتوگو کرده است.
آن چه در پي ميآيد برگردان اين گفتوگو است.
پرس تيوي: بگذاريد نگاهي به بيانيههاي امريکا در آنجا بيندازيم و مايل هستم از با
آن چه باراک اوباما، رييس جمهور امريکا در مجمع عمومي شوراي امنيت گفت شروع کنم
مبني بر اين که قيام در آنجا (بحرين) فرقهاي است.
حال آن چه درباره آن جالب است اين است که: الف) اين که آنها رژيم (بحرين) را خشمگين
کردهاند، اما همزمان ميتواند هم مثبت باشد هم منفي، نخست اين که يک مشکلي وجود
دارد و دوم که منفي است اين که يک موضوع فرقهاي است که در خصوص موضوع بحرين صدق
نميکند. نظر شما درباره اظهارات اوباما در مجمع عمومي سازمان ملل چيست؟
برت: من فکر ميکنم بار ديگر اوباما با انتقاد از دو طرف در بحرين اشتباه کرد، درست
مثل زماني که همزمان از دو طرف در مصر با حمايت ظاهري نسبي از محمد مرسي، رييس
جمهور (برکنار شده مصر) و موافقت با کودتاي وحشيانه عليه مرسي اين کار را کرد و بعد
گذاشت بنيامين نتانياهو (نخست وزير رژيم اسراييل) و اسراييليها به وي فشار بياورند
که با ارسال کمک به رژيم وحشيانه در مصر ادامه دهد. او اين کار را در مصر انجام داد
و حال همين کار را هم در قبال بحرين ميکند.
هيچ کس در بحرين واقعا نميخواهد به اين موضوع به عنوان يک موضوع فرقهاي نگاه کند؛
خاندان آل خليفه صرفا يکي ديگر از ديکتاتورهاي استبدادي دست نشانده در خليج (فارس)
است که توسط غرب ايجاد شده؛ اين کشور توسط غرب شکل گرفته و اين شيخ نشينهاي کوچک
ثروتمند اکنون به پايان کار خود رسيدهاند، اما رژيم آل خليفه نميخواهد به خود به
عنوان يک دولت فرقهاي نگاه کند و جنبش دموکراسي نيز نميخواهد به خود چنين بنگرد.
خود را به عنوان يک جنبش عدالتخواه و اسلامي مي داند.
بنابراين فکر مي کنم وقتي اوباما اين را فرقهاي ميخواند هيچ دوستي به دست
نميآورد؛ هر چند ممکن است حقايقي در گفتههايش باشد، در حقيقت موضوع واقعي پيروزي
اسلام و دموکراسي است که يک موج اسلامي مردمي در خاورميانه طي دههها به وجود آمده
و همزمان ارتباطات و ادبيات بهتر به الهامات بالاتري در راستاي دموکراسي منجر شده
است.
بنابراين کل منطقه به سوي يک استقلال فاتح طبق شکلي از دموکراسي اسلامي حرکت ميکند
و محافظان قديمي و همه اين کشورها هر کاري را براي آويزان شدن به قدرت ميکنند.
بنابراين، بله من معتقد هستم که اين حقيقت دارد که خاندان آل خليفه و به احتمال
زياد خاندان سعود که به بحرين تجاوز کرده و از همه ابزار سرکوب استفاده کرده نگران
آنچه باشد که در آينده ممکن است با قدرت يافتن مردم منطقه و ميل به کنترل داشتن بر
سرنوشت خود پيش ميآيد و اطمينان دارم که امريکا نيز نگران است.
پرس تي وي: بسياري در سراسر جهان که از قيام بحرين مطلع هستند نگاه ميکنند به دو
کشور که ببينند اين دو کشور کاري انجام ميدهند يا خير؛ اين دو کشور امريکا و
انگليس هستند، گزارشي وجود دارد که ممکن است آن را خوانده باشيد، اين که جان ييتس،
مشاور عالي اين رژيم در امور پليس و امنيت که اساسا دستيار سابق کميسر اسکاتلند
يارد بوده در بسياري از سفرهاي مقام وزارت کشور بحرين به لندن وي را همراهي کرده و
اين که آنها در انگليس با اعضاي امآي ۵ ديدار داشتهاند.
فکر مي کنيد که انگليس به اين رژيم در سرکوب قيامي که در حال وقوع است جهت دهي
ميدهد؟
برت: فکر مي کنم که احتمال آن زياد باشد؛ دولت انگليس در حفظ اين پادشاهيهاي حاشيه
خليج (فارس) که آنها را ايجاد کرده و به مشاوره دادن به آنها ادامه ميدهد نقشي
اساسي داشته است. اساسا همه اين شيخ نشينهاي حاشيه خليج (فارس) خلقتهاي مصنوعي
امپرياليستهاي غربي هستند که توانستند منطقه را تقسيم و اين دست نشاندهها را حفظ
کنند.
و حال که اين تختهاي پادشاهي متزلزل شده و آماده سقوط هستند فکر مي کنم انگليس که
باتجربهترين امپرياليست غرب در ارتباط با خاورميانه است با مشاوره دادن به خاندان
آل خليفه هدايت در خصوص چگونگي برخورد با اين موضوع، هدايت را بر عهده گرفته است.
واضح است که امريکا نيز نقش بزرگي را ايفا ميکند؛ امريکا پنجمين ناوگان دريايي خود
را در بحرين دارد و کاملا براي انعکاس قدرت امريکا در خليج (فارس) و خاورميانه
حياتي است. امريکا به علاوه ميداند اگر دموکراسي در بحرين تحقق يابد مردم بحرين
احتمالا خواستار حفظ اين پايگاه در کشور خود نيستند.
به علاوه مردم خاورميانه نيز به طور کلي خواستار بودن پايگاههاي نظامي امريکا در
سراسر منطقه نيستند و همچنين خواستار بودن اين مستعمره نسل کش صهيونيستي در فلسطين
اشغالي نيستند.
بنابراين، اين موج دموکراتيک در خاورميانه تهديدي است در راستاي آزاد سازي منطقه از
اين يک قرن سيطره مستعمرههاي غربي است و اين موضوع واقعي است که همه اين نزاعهاي
ظاهرا فرقهاي را موجب ميشود.
من با مهمان ديگر برنامه موافق هستم، نزاعهاي فرقهاي وجود دارد، اما چرا؟ پاسخ
اين است که خاندان حاکم سعودي و متحدانش و به خصوص اسراييل با شيطان سازي از
جنبشهاي شيعه بر آتش اين تنشهاي فرقهاي هيزم ميريزند و دليل اين که آنها چنين
ميکنند اين است که جنبشهاي شيعه مانند حزب الله و البته جمهوري اسلامي ايران تا
حدودي در به چالش کشيدن سلطه غرب و صهيونيسم در منطقه و همچنين در ايجاد همبستگي با
ديگر مسلمانان با مسلمانان سني و حتي نسبتا با افراد سکولار طرفدار عدالت موفق بوده
است.
بنابراين، اين محور مقاومت تهديدي است در راستاي آزادي خاورميانه و براي متوقف کردن
آن روند، حتي خاندان سعود و اسراييليها و البته حاميان امريکايي آنها براي بمباران
منطقه با تبليغات ضد شيعه بسيج شده و هدف از آن سعي براي افزايش تنشهاي فرقهاي و
خشمگين کردن اکثريت سنيها عليه شيعيان و همچنين ايجاد منزاعه بين آنها با هدف
جلوگيري از اين بيداري اسلامي دموکراتيک است.
پرس تيوي: مي خواهم نظرتان را درباره اين گفته مهمان برنامه بدانم که انگليس هيچ
حقي براي مداخله در امور کشوري ديگر ندارد. ما مواردي داريم که امريکا و انگليس در
آن نقش داشتهاند مانند تمام تهديداتي که به عنوان نمونه از سوي امريکا، کشورهايي
مانند امريکا، مانند انگليس عليه ايران مطرح شده است، آنها ميتوانند کاري انجام
دهند اما هيچ کاري نميکنند.
برت: درباره اظهارات پاياني مهمان ديگر برنامه مبني بر اين که نميتوان انگليس را به خاطر تامين تسليحاتي اين دولت سرکوبگر سرزنش کرد، مطمئنا ميتوانيد؛ چرا کسي نميتواند آنها را سرزنش کند؟ اين کار کاملا خلاف همه قواعد حقوق بشري است، اما بله از منظر اين که اگر اين قدرتهاي غربي در اين امور دخالت نکنند نميتوانند کشورهاي منطقه را کنترل کنند، بله موافقم و اميدوارم که رهبران کشورهاي غربي نيز با آن موافق باشند.
متاسفانه همان طور که همه ما مي دانيم، اين کشورهاي غربي مدام در امور داخلي کشورهاي ديگر دخالت ميکنند که اين کار را با تجاوز، کشتن فعالان و زنان و کودکان با حملات پهپادي، تسليح دولتهاي غير مردمي انجام ميدهند، مانند عربستان سعودي که ده دقيقه دوام نميآورد اگر امريکا حمايت خود را به طور کامل از آن بردارد و حتي نميتواند هواپيماهاي خود را به پرواز درآورد يا تجهيزات نظامي خود را به کار گيرد و هنوز به خريد تجهيزات نظامي امريکا ادامه ميدهند.
اين شيوهاي که منطقه خاورميانه تسليم سلطه انگليس، امريکا، صهيونيستها و نيروهاي خارجي امريکايي اروپايي شده، واقعا غمانگيز است. بنابراين من واقعا به نوعي گيج شدهام درباره اين که مهمان ديگر برنامه از کجا آمدهاند.
از طرفي ميگويد که اين کشورها مانند امريکا و انگليس نبايد در منطقه دخالت کنند از طرفي ميگويد نبايد آنها را به خاطر تسليح خاندان آل خليفه که مردم خود را سرکوب ميکند سرزنش کنيم و اين دو با هم تناقض دارند