×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

هیچ کس نمی داند !

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

 هیچ کس نمی داند !

نوشته شده توسط امیر علی کامرانی

YareJavan

بهائیت در ایران :

.... در زمان هايي نه چندان دور كه جوانه هاي سياه ظلم و فساد سر از خاك بيرون مي آورد، مردماني كه سال ها بود انتظار كسي را مي كشيدند بر گام هاي خود استوار تر شدند. كساني كه به دوري او عادت كرده بودند، دست هاي خود را تهي و نيازمند يافتند و روز به روز جاي خالي او را در جهان هستي بيش از پيش درك  كردند. اين چنين شد كه از سراسر عالم دست هاي زيادي بالا رفته و لب هاي بي شماري دعاي فرجش را زمزمه كردند.

كم كم اين زمزمه ها بالا گرفت و به فرياد هايي تبديل گشت كه دل آسمان را سوزاند و عرش پروردگار را به لرزه در آورد. آري ظهور منجي تنها روزنه ي نجات آنان بود تا خود را از اين جهان پر آشوب رها كنند و به پرتو نور رحمت پروردگار برسانند. اما وا حسرتا كه روز موعود را احدي جز پروردگار عالميان نمي دانست.

ناگهان در ميان همهمه هاي عاشقان رهايي، چندين مهدي موعود ظهور كردند. حال ديگر منتظران وامانده بودند كه كدام منجي را بپذيرند. آنان نمي دانستند كه سرنوشت خويش را به دست كدام موعود رقم زنند. پس هر كدام روزنه اي را برگزيدند تا شايد چشمانشان به نورحقيقت روشن گردد و جهان زيباي رؤياهايشان را در پنجه ی قدرتمند او ببينند.

ميرزا علي محمد باب در اول محرم 1235 ه.ق زاده شد. پدرش محمد رضا بزاز و مادرش فاطمه بيگم نام داشت. او كه تحت تعليم سيد كاظم رشتي قرار داشت در سال 1260 ه.ق ابتدا خود را باب معرفي كرد يعني كسي كه رابط بين مردم و امام زمان علیه السلام است. بعد از آن خود را به عنوان همان قائم موعود به مردم شناساند و فرقه اي جديد به نام بابيت را پديد آورد و عده اي را به دور خود جمع كرد.  كساني كه سال ها منتظر منجي بودند به او گرويدند و پنداشتند كه روزنه اميد خود را پيدا كرده اند و نتيجه ی سال ها رنج و اميد خود را در او مي ديدند. اما اين منجي خيلي زود از ادعاي خود بر گشته و مجبور به توبه شد. وي قبل از ايجاد كوچك ترين تغييري در جهان غبار گرفته، دستان خود را از آن كوتاه ديد تا بار ديگر نوميدي بر سر پيروانش سايه افكند.

مريدان سرگردان باب با ادعاي ميرزاحسينعلي نوري به عنوان موعود مرادشان «باب» به تبعيت از او پرداختند تا شايد جهان گلستان شده موعود را اين بار به عينه ببينند. جناب ميرزا حسينعلي نوري با تعاليمي كه از اديان قبل بر گرفته بود[1] عده اي را به دور خود جمع كرد و انسان هايي به اميد دميده شدن روح حيات در جهان پر از ظلم به او پيوستند. كمي كه گذشت آنان به خود آمدند و دريافتند كه هنوز كه هنوز است تحفه اي از اين فرقه جديد نصيبشان نگشته است. اين چنين شد كه دريافتند جهاني كه منتظر تغيير يكباره آن بوده اند دست نخورده سر جايش باقي مانده است و مرادان عزيز هيچ گلي به سرشان نزده اند. اما بهائيت با مسكني، عجز و لابه ها را آرام كرد و دوباره اميد را به قلب هاي نيمه جانشان بازگرداند. بهتر شدن روز به روز دنيا ادعايي بود كه چشمان خسته مردم را به كورسوي سخن تازه ی بهائيت جذب كرد تا شور و اشتياق را در وجودشان جاري سازد و دوباره آنان را به رقص و پاي كوبي بكشاند.

ناگهان شور و اشتياق دست از پاي كوبي بر كشيد و با بدني لرزان به گوشه اي خيره ماند. حرفي نا اميد كننده پندارهاي آنان را مانند سكه اي تقلبي بر دهان هاي نيمه بازشان كوبيد و لب هاي آوازه خوانشان را مهر و موم كرد و اثر مسكن را از جان هاي خسته شان پاك كرد تا دوباره از درد به ناله درآيند. دنيا دارد از مسير مستقيم دورتر مي شود!

اين گفته ی شوقي افندي وصي دوم بهائيان تمام اميد مردم را نا اميد كرد. كساني كه انتظار جهان گلستان شده را داشتند دل سرد شدند؛ آن قدر كه قلب هايشان از تپيدن ايستاد. آنان دريافتند كه منجي عالم بشريت هنوز ظهور نكرده است و كما كان بايد منتظر باشند كه زمان ظهور را هيچ كس جز پروردگار عالم نمي داند.

«جهان را ملا حظه مي نماييم كه در مسيري افتاده كه بالمره از صراط مستقيم منحرف و روزبه روز از ميزان الهي دور و دورتر مي گردد»[2]

پی نوشتها :  

[1] خطابات يك صفحه 18 و 19

[2] شوقي افندي صفحه 80 بديع

 

 

خواندن 1440 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

محتوای بیشتر در این بخش: « هزارتو بخشش لازم نیست ! »

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی