سناریوی تکراری برای حمایت از بهائیت ( بخش اول )

سه شنبه, 04 آذر 1399 06:53 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

سرکار خانم وسمقی بعنوان یک کارشناس حوزه ادیان و حقوق اسلامی کمی تاریخ بخوانید  

آذر 99

بهائیت در ایران : چند سال پیش بود که فائزه هاشمی در زندان با احدی از رهبران زندانی بهائی ملاقات کرده و این تعاملات بعد از آزادی ایشان و مرخصی رفتن آن خانم بهائی ادامه می یابد که در دوران خودش سر و صدائی بر پا کرد و حتی منجر به موضع گیری مرحوم هاشمی رفسنجانی هم شد اما خانم فائزه از رفتار خود دفاع کرد و طرف مقابل را غیر دمکراتیک و ... خواند و حالا نوبت یکی دیگر از زندانیان آزاد شده است که با همان سناریو در زندان با خانم بهائی آشنا و جالب است در همان زندان کتب مرجع بهائیان را مطالعه و بعد از آزادی از به اصطلاح حقوق بهائیان دفاع میکند و در گفتگوئی با ایقان شهیدی  که خود از پیروان آئین بهائی است و فعالیت رسانه ای دارد مصاحبه کرده و این مصاحبه دریکی از سایت های معاند منتشر شده است  .

خانم وسمقی اینطور خودش را معرفی میکند :

من مقدمات علوم دینی را در حوزه خواندم و سپس به دانشگاه رفتم. لیسانس الهیات و فوق لیسانس و دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی را از دانشکده‌ی الهیات دانشگاه تهران گرفتم و در همان دانشکده نیز عضو هیئت علمی شدم. اطلاعات جسته و گریخته‌ای از آیین باب و بهائیت داشتم تا اینکه در سال ۹۶ مدتی به زندان اوین رفتم. در میان هم‌بندی‌ها چهار بهائی بودند، از جمله خانم فریبا کمال آبادی که نام ایشان را از قبل شنیده بودم. از آنجا که به مطالعه‌ی ادیان علاقه‌مندم و در واقع حوزه‌ی تخصصی مطالعات مرا تشکیل می‌دهد، از ایشان درخواست کردم که درباره‌ی آیین بهائی برایم سخن بگوید. ایشان خانم فرهیخته و بامطالعه‌ای است. فریبا خانم گفت یکی دو روز به من فرصت دهید تا مطالبی را دسته‌بندی کنم. شب سوم ورودم به اوین اولین جلسه‌ی معرفی آیین بهائی را فریبا خانم برگزار کرد. جلسه‌ی مفصل دوم نیز شب بعد برگزار شد. «کتاب ایقان» و «هفت وادی» را نیز در زندان با همراهی یکی از دوستان عزیز بهائی مطالعه کردم. «مثنوی» بهاءالله را نیز خواندم. اگر نمی‌دانستم سراینده‌ی آن کیست، آن را متعلق به عطار می‌دانستم. از زندان که بیرون آمدم، به موازات سایر مطالعاتم، کتاب‌هایی مانند «اقدس»، «بیان»، «مطالع الانوار» و برخی دیگر از کتب بهائی را خواندم. هنوز هم کتاب‌هایی از این دو آیین در فهرست مطالعاتم قرار دارد که امیدوارم هر چه زودتر فرصت خواندن آنها را بیابم.

 و در موضوع علت حمایت از بهائیت چنین بیان میکند :

مبنای من برای دفاع از حقوق بهائیان، انسان بودن آنان است. همه‌ی انسان‌ها بی‌گمان دارای حقوق انسانیِ برابرند. هر حقی که به یک انسان به دلیل انسان بودن تعلق می‌گیرد، به همه‌ی انسان‌ها بدون توجه به ویژگی‌های خاص آنها مانند دین، ملیت، قومیت و جنسیت تعلق می‌گیرد. برابری انسانها در حقوق انسانی را یک اصل عقلی میدانم. 0000

اگر اصل عقلی و انسانی و اخلاقی را در برابر یک قرائت از دین کنار بگذاریم، نتیجه‌اش نامعقول شدن دین و آموزه‌های آن است. به نظرم، دینی که آموزه‌هایش نامعقول و مخالف حقوق انسانی است نباید مورد پیروی قرار گیرد. 000

زن مسلمان خواستار برابری است. از سویی اسلام سنتی تبعیضات علیه زن را برآمده از احکام اسلام معرفی می‌کند. زن مسلمانی که به قرائت سنتی وفادار باشد، نمی‌تواند این تعارض و چالش را حل کند. بازنگری در مبانی قرائت دین به ما کمک می‌کند که این تعارضات را به خوبی حل کنیم. 000

تبعیض علیه اقلیت‌های دینی از جمله بهائیان نیز با تجدیدنظر در مبانی قرائت دین به گونه‌ای حل می‌شود که با اخلاق و حقوق انسانی شایسته‌ی انسان امروز سازگار باشد. من تبعیضات را نه زاییده‌ی اسلام بلکه زاییده‌ی اختلاط نامیمون سنت و دین می‌دانم، زاییده‌ی گره زدن حقوق و قوانین به دین. 000

00000

ایقان شهیدی با زیرکی خاصی سوال میکند :

به نظر شما چگونه می‌توان زمینه‌ی گفتگویی میان نواندیشان دینی و بهائیان را فراهم کرد؟ 000

و خانم وسمقی پاسخ میدهند :

نواندیشان دینی این اصل را پذیرفته‌اند که بهائیان به عنوان شهروندان ایران باید دارای حقوق برابر با دیگر شهروندان باشند و هرگونه تبعیضی علیه آنان باید برچیده شود. این گام بزرگ و مؤثری محسوب می‌شود. این نکته را با توجه به شرایط دینیِ ایران عرض می‌کنم. در اوج جنبش بابی و بهائی، نواندیش دینی به معنای امروز نداشتیم. به همین جهت از سوی روشنفکران و متدینین اعتراضی نسبت به سرکوب بابی‌ها و بهائیان نشد.

در کل مصاحبه خانم وسمقی تاکید میکند که حقوق بهائیان در نظام جمهوری اسلامی تبعیض آمیز بوده و باید اصلاح شود و بعد هم گفتگوی نواندیشان دینی و بهائیان روی موضوعاتی همچون الهیات و... شروع شود .

اما چند نکته در مورد اظهارات سرکار خانم وسمقی :

اول آنکه تاریخ بهائیت را نه در منابع بهائی بلکه از منابع غیر بهائی هم باید مطالع کرد . پیشنهاد ما به خانم وسمقی مطالعه کتاب بهائیت در ایران جناب عبدالله شهبازی میباشد که به نظر میرسد خانم وسمقی با ما در رابطه با اینکه جناب شهبازی خود بنوعی یک نواندیش دینی است موافق باشند .

دوم اینکه سرکار خانم وسمقی باید در چگونگی ظهور و بروز بهائیت بیشتر تحقیق کنند  . شرایط جامعه آنزمان ایران و اینکه به چه دلیل وچگونه و با چه حمایتی جریان بابیت  در جامعه ایران مطرح و رشد پیدا کرد . در هیچکدام از کتب تاریخی حمایت دولت روسیه تزاری از علی محمد باب و بعدها حسینعلی نوری تکذیب نشده است . سرکار خانم وسمقی میتوانند به کتاب خاطرات کنیاز دالگورکی مامور سرویس اطلاعاتی روسیه و بعدها سفیر کبیر این کشور در ایران  مراجعه و در این مورد مطالعه نمایند . البته ایشان بدقت در مورد راهبرد روسیه در ایجاد این فرقه در ایران تحقیق کنند . نتیجه خواهند گرفت که جریان بابی در مقابل جریان مذهبی حاکم بر جامعه ایران برای ایجاد شکاف ودر نتیجه تسلط روسیه تزاری بر منابع و نظام ایران شکل گرفته است .

خانم وسمقی فقط به دوره صدارت آقا خان مراجعه کنند خواهند فهمید که این جریان فکری چه مصیبتی بر نظام حاکم ایران ایجاد کرد .

البته به دورتر که برویم  به اجتماع بدشت عناصر بابی بر میخوریم سرکار خانم وسمقی بعید است که نداند جریان فکری بابی در همان اجتماع ، نسخ اسلام  ، را اعلام نمود و اولین کشف حجاب در آنجا اتفاق افتاد . چگونه به فرقه ای که معتقد است اسلام نسخ شده میباید وارد گفتگوی الهیاتی شد  . بعید است ایشان معنای نسخ را ندانند .

در همان زمان  و بعد از برخورد با عناصر بابی چندین درگیری خونین از سوی بابی ها با قوای دولتی رقم خورد که مهمترین آن درگیری خونین قلعه طبرسی و درگیریهای زنجان و... بوده است در درگیریهای قلعه طبرسی کار بجائی رسید که از دست قوای دولتی هم کاری ساخته نبود و نهایت کار به علما و جناب سعيد العلماء مازندرانی رسید . ایشان نگاهی بیندازند به اعتقادات بهائی و احکامی که انسانی دیوانه در خصوص مخالفان خود  واعتقاداتش بیان میکند  .

جهت اطلاع سرکار خانم وسمقی : رویداد قلعه شیخ طبرسی در مازندران بود.
در این آشوب، جمعی از بابیان به رهبری ملا حسین بشرویه‌ای و ملا محمّدعلی بارفروشی، قلعه طبرسی را پایگاه خود قرار دادند و اطراف آن را خندق کندند و خود را برای جنگ با قوای دولتی آماده ساختند. از سوی دیگر بر مردم ساده‌دل که در پیرامون قلعه زندگی می‌کردند، به جرم «ارتداد» هجوم آورده به قتل و غارت ایشان می‌پرداختند، به گونه‌ای که یکی از بابیان می‌نویسد: «جمعی رفتند و درشب یورش برده، ده را گرفتند و یک صد و سی نفر را به قتل رسانیدند. تتمّه فرار نموده، ده را حضراتِ اصحاب حق، خراب نمودند و آذوقه ایشان را جمیعاً به قلعه بردند

 و چنین می‌پنداشتند که یاران مهدی موعودند و به‌زودی جهان را در تسخیر خود خواهند گرفت و بر شرق و غرب فرمانروایی می‌کنند؛ چنان‌که بابی مذکور می‌نویسد: «حضرت قدّوس (محمد علی بارفروشی) می‌فرمودند که: ماهستیم سلطان بحق و عالم در زیر نگین ما می‌باشد و کلّ سلاطین مشرق و مغرب به‌جهت ما خاضع خواهند گردید».

پس میان ایشان و نیروی دولتی جنگ درگرفت و فتنه آنان با پیروزی قوای دولت و کشته شدن ملاّ محمّدعلی بارفروشی در جمادی الثانی ۱۲۶۵ پایان گرفت.

سیّد علی محمّد در حقانیّت این آرا پافشاری نموده و نسبت به افرادی که بابی نباشند، خشونت بسیاری را سفارش کرده است، چنان‌که در الواح بیان، درباره وظیفه اوّلین فرمان‌روای بابی می‌گوید: «لن تَذَرَ (کذا) فوقَ الأرضِ إذااسْتَطاعَ أحداً غیرَالبابیّین؛

بعد از درگیریهای فراوان و البته عنایت سفرای روس وانگلیس و بعد از مناظره علمای بقول شما سنتی اسلام با علی محمد باب ایشان خطاب به شاه ایران توبهنامه نوشتنند که اینتوبه نامه سند است و در مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی نگهداری میشود .

شما میخواهید با کسانی گفتگو کنید که رهبرانشان به اعتقاد دروغین خود اعتراف داشته اند آنهم نه در جو بازجوئی و استنتاق بلکه در جو مناظره و بحث و گفتگو .

سرکار خان وسمقی اطلاع دارند که اولین تروریست ایران فردی بنام طاهره قره العین است همان که بعد از اجتماع بدشت حجاب را از خود برداشت و اعلام نسخ اسلام را کرد . اوتحت تاثیر جناب علی محمد باب بود و بدنبال تکفیر بابیت از سوی جناب محمد تقی برغانی تیم ترور را تشکیل و در هنگام نماز در مسجد این عالم بزرگوار را به شهادت رساند که به شهید ثالث مشهور است . و بعد از متواری شد .

رسیدن به مطالب این موضوعات که مطرح میشود در فضای مجازی بسیار ساده و آسان است .

کار تروریستی در فرقه بابی به همین جا ختم نشد جوخه های ترور هر روزه جان مدافعان اسلام و مخالفان فرقه ضاله را در ایران میگرفت و در نهایت در دوره حسینعلی نوری خطای بزرگ توسط جوخه های ترور بابیان با ترور  ناصرالدین شاه شکل گرفت و تحولی در این فرقه ضاله ایجاد کرد

در سپیده دم بامداد روز ۸ شوال ۱۲۶۸ هنگامی که ناصرالدین شاه از کاخ ییلاقی نیاوران عازم شکار بود، گروهی از بابیان که توسط شیخ علی عظیم مأمور شده بودند، در فاصله کوتاهی از کاخ به شاه حمله کردند. آنان عریضه به دست به موکب شاه که تنها به اتفاق چندتن ملازم رکاب پیش می‌راند، نزدیک شدند و جبران وهنی را خواستند که با کشته شدن سید علی‌محمد باب به کیش آنان وارد شده بود. به ترتیب سه تن از آنان سه تیر شلیک کردند که تیر دوم شاه را مجروح ساخت. در زد و خوردی که پیش آمد قراولان شاه یک تن از مهاجمان را کشتند و دو تن را دستگیر کردند.

بعد از این ترور دیگر ایران برای بابیان امن نبود ، لذا میبینیم باز هم وزیر مختار روس وارد معرکه شده و از دولت ایران درخواست میکند که حسینعلی و خانواده وتعدادی از بابیان را به عراق اعزام نماید .

00000

ادامه دارد

حامد محمودی آذر 99

 

خواندن 499 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

آخرین ویرایش در شنبه, 13 دی 1399 08:09

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی