×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

ایران پهلوی در قبضه‏‌ی بهاییت (1)

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

 

ایران پهلوی در قبضه‏‌ی بهاییت (1)

دهه فجر عیدی است که یک تاریخ سرتا پا ظلم و طغیان را قطع کرد

ایت الله العظمی خامنه ای

دهه فجر پیروزی انقلاب اسلامی بر امت اسلامی مبارک

ایران پهلوی در قبضه‏‌ی بهاییت (1)

نویسنده: سید حبیب الله تدینی 
باز تنظیم توسط پایگاه بهائیت در ایران :
مدت‌ها پیش از وقوع کودتای انگلیسی رضاخان در سال 1299 بهاییان با سران کودتا یعنی «سیدضیاء» و «رضاخان» مرتبط بودند. اسناد و مدارک تاریخی حاکی است که محفل بهاییت توسط عوامل خود در کشف و معرفی رضاخان به دولت انگلیس نقش فعال داشت. رضاخان نیز رابطه ‏ی حسنه‏ ای با بهاییان داشت به نحوی که برای تربیت «محمد رضا» و «اشرف» معلم بهایی استخدام کرده بود و در تعهداتش به انگلستان قول تقویت و آزادی عمل بهاییان را داده بود. در واقع پدر «هویدا» (عین ‏الملک بهایی) که با «اردشیر جی» (ریپورتر) رابطه‌ی نزدیکی داشت. رضاخان را به سر دسته‌ی جاسوسان انگلیس و طراح کودتای 1299 شمسی معرفی نمود.
با روی کار آمدن رضاخان سیاست اسلام ‏زدایی و روحانیت ستیزی توسط انگلستان آغاز گردید وبهاییت در اجرای این سیاست شوم نقش برجسته‏ ای داشت. انگلستان در این دوره تا توانست بهاییان را در دستگاه ‏های اجرایی و ارتش نفوذ داد به نحوی که آجودان مخصوص محمدرضا در دوران ولی‏ ‏عهدی یک عنصر بهایی بود. در موضوع کشف حجاب، بهاییان تبلیغات شدیدی را به نفع رضاخان آغاز کردند و او را به لقب «کبیر» مفتخر نمودند به این ترتیب دشمنی بهاییان با حکومت مرکزی از بین رفت و به همکاری گسترده‏ای در زمینه‌ی فرهنگی و سیاسی مبدل شد که در زیر به دو نمونه اشاره می شود:
«میرزا یحیی دولت‏ آبادی» از رهبران فرقه‌ی بابی ازلیه با خواهرش صدیقه که قبل از کشف حجاب رضاخانی، کشف حجاب کرده بود؛ رابطه‌ی بسیار نزدیکی با رضاخان داشتند. یحیی دولت ‏آبادی در مجلس تلاش زیادی برای تحکیم سلطنت پهلوی نمود و رضاخان نیز او را سفیر سیّار در کشورهای غربی و نهادهای بین ‏المللی قرار داد. صدیقه خواهر یحیی، بعداً از فرقه‌ی ازلیه جدا گشته و بهاییگردید. وی از مبلغین این فرقه و هوادار سرسخت رضاخان بود.
نمونه‌ی دیگر از فعالان بهایی در عرصه‌ی فرهنگی زمان رضاخان «فرخ  دین پارسا» و همسرش «فخر آفاق پارسا» می‏ باشند که هم‏زمان با کودتای انگلیسی رضاخان وارد عرصه‌ی فرهنگ کشور شدند. فرخ دین پارسا کار خود را در کابینه‌ی سیدضیاء شروع می‏ کند و اداره‌ی ممیزی و سانسور مطبوعات را تشکیل می‏ دهد و همسر او فخر آفاق با انتشار مجله‌ی مبتذل «جهان زنان» جاده صاف کن کشف حجاب رضاخانی شده و قبل از اجرای این طرح غیراسلامی مقالاتی برضد شرع مقدس و رواج بی‏ حجابی و حمله به پوشش ملی و فرهنگ عفاف اسلامی منتشر می ‏نمود.
به ‏طور کلی رضاخان به بهاییان اعتماد کامل داشت. رضاخان نخست وزیری را به «مجید آهی» که از اقوام بها بود، پیشنهاد کرد ولی مجید آهی نپذیرفت ولی در کابینه‌ی «فروغی» وزیر دادگستری و همه کاره‌ی دولت شد. «علی محمدخان موقرالدوله» از دیگر بهاییانی است که درکودتای رضاخان به سمت وزارت تجارت و فلاحت منصوب شده است.
او در گذشته حاکم بوشهر و نوکر حلقه به گوش قشون انگلیس بود. وی در سرکوب مبارزان وطن دوست جنوب ایران هم‌چون «سالار اسلام» (حسین خان چاه‌کوتاهی) نقش اساسی داشت. وی از اقوام نَسبی علی محمد باب و از اقوام سببی عباس افندی بوده است، «حسن موقر بالیوزی» مدیر بهایی بخش فارسی «بی.بی.سی» که مدتی در زمان شوقی از ایادی امرالله بوده است نیز پسر موقرالدوله است. فرزندان این مهره‌ی خبیث در حال حاضر نیز محبوب انگلستان و شاغل در بنگاه خبرپراکنی بی.بی.سی هستند.
نقش بهاییان در عرصه‌ی سیاسی کشور در دوره‌ی رضاخان به واسطه‌ی حضور در حوزه ‏های دیپلماتیک چه به صورت سفیر و کاردار در خارج از کشور و چه به‏ صورت کارمند و جاسوس در سفارتخانه ‏های غربی در ایران نقش برجسته ‏ای است که از تشریح آن خودداری می ‏شود و به این موضوع مهم اکتفا می کنیم که انگلیس سعی نمود با اهرم هایی رضاخان را به‏ طور کامل کنترل نماید و بهاییت یکی از مهم ترین اهرم ‏های آموزش دهنده و کنترلی روی رضاخان بود. هنگامی که رضاخان تا حدودی از کنترل غرب خارج شد توسط همین فرقه‌ی خبیث تضعیف گردید.
پس از برکناری رضاخان، بهاییان به حضور فعال در صحنه‌ی فرهنگی و سیاسی اکتفا نکردند و با حرص و طمع مثال زدنی در حوزه‌ی اقتصاد فعال شدند. در این دوره اکثر پروژه ‏های نان و آب‏ دار به ‏دست آنان افتاد و عده‌ی زیادی از آنان به توصیه‌ی انگلیس در وزارت نفت که سیستمی انگلیسی داشت، استخدام شدند و انحصار واردات و صادرات بعضی اقلام اساسی را به تملک خود درآوردند.
در دوره‌ی محمدرضا، بهاییان با جمعیت ناچیز خود به بالاترین مقام‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و امنیتی کشور دست یافتند. آنان بر قوای مجریه و بعضاً مقننه مسلط شدند و در حساس ‏ترین رده ‏های ارتش شاغل بودند. در قوه‌ی مجریه افزون بر این که بیش از 13 سال ریاست این قوه به‏ عهده‌ی هویدای بهایی بوده است، بسیاری از نخست وزیران نظیر اسدالله علم، حسین علاء و حسنعلی منصور در خدمت بهاییت و بهاییان بوده‏ اند. «ارتشبد فردوست» در خاطرات خود می ‏نویسد:
«در واقع بهاییت جهانی، این تصور را داشت که ایران همان ارض موعودی است که باید نصیب بهاییان شود. لذا شعار عدم مداخله در سیاست را کنار گذاشته و برای تصرف مشاغل مهم سیاسی در این کشور منعی نداشتند. بهاییانی که من دیده‏ ام واقعاً بی ‏وطن بودند و احساس ایرانی بودن نداشتند و جاسوس بالفطره بودند. به همین دلیل آمریکا و انگلیس سعی کردند تمام مناصب کلیدی حتی دادگستری و اوقاف که در کشورهای اسلامی صبغه ‏ای کاملاً مذهبی دارند در دست جاسوسان آنان یعنی بهاییان قرار گیرد.»

 مهم‌ترین مهره ‏های نفوذی بهاییت در دوران محمدرضا پهلوی

 1- سپهبد عبدالکریم ایادی
پزشک مخصوص شاه که صاحب 80 شغل کلیدی و پول‏ ساز بود. ‌وی از سال 1340ه.ش. که «ارنست پرون» (محرم اسرار و رفیق فاسد محمدرضا) درگذشت، جایگزین وی شد. «فردوست» او را فردی فاسد و منحرف جنسی می داند. او فرزند «میرزا محمد تقی ابهری» (ابن ابهر) از ایادی عباس افندی است،‌ پدر بزرگ مادری او «علی اکبر شهمیرزادی» نیز از ایادی عباس افندی بود، ‌به این جهت نام خانوادگی او را «ایادی» گذاشتند. ابن ابهر و منیره مادر ایادی برای رواج بی حجابی در تهران بسیار فعال بودند. ایادی در افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی بهاییان در ارکان اجرایی حکومت پهلوی نقش اول را داشت. «هژبر یزدانی» (کلان سرمایه دار بهایی) توسط وی رشد یافت.
2- امیرعباس هویدا
فرزند «عین‏ الملک» بهایی و از نوادگان «یعقوب کلیمی بغدادی» است. او بهایی، روتارین و عضو سازمان شوم ماسونی بوده و بیش از 13 سال در رأس قوه‌ی ‏مجریه قرار داشت. وی از سال 1343ه.ش. تا سال 1357ه.ش. که دستگیر و زندانی شد دولت‏مرد طراز اول رژیم پهلوی بوده است. او بیش از 13 سال نخست وزیر یک کشور شیعه بود و تا توانست وزیر و معاون وزیر بهایی با توصیه‌ی آمریکایی ‏ها وارد دولت نمود. هویدا و نخست‏ وزیر قبل او «حسنعلی منصور» مهره‏ های مطلوب آمریکا بودند که در نهایت هم فدای فضای باز سیاسی حزب دموکرات آمریکا شدند و به دست انقلابیون مسلمان زندانی و اعدام گردیدند. هویدا در سال 1298 شمسی در یک خانواده‌ی سرشناس بهایی متولد شد.
پدر بزرگ او «میرزا رضا قناد» از نزدیکان و خواص حسینعلی نوری و عباس افندی بود. پدرش «حبیب
الله عین‏ الملک» در جوانی منشی و کاتب آثار عباس افندی بود. عین‏الملک در سال 1314 شمسی از دنیا رفت و جسد او در کنار قبر «میرزا رضا بهایی» در عکا دفن شد، از این رو در نسبنامه‌ی بهایی هویدا هیچ شک و تردیدی نیست. در ضمن عین‏ الملک کارمند وزارت خارجه بود و مدت طولانی کنسول ایران در سوریه و لبنان بوده و در آنجا آشکارا به تبلیغ بهاییت میپرداخته است، از این‏رو امیرعباس هم قبل از خدمت سربازی در سال 1322ه.ش. به استخدام وزارت خارجه درآمد و در سال 1324ه.ش. وابسته به سفارت ایران در پاریس و سال بعد کارمند سفارت ایران در آلمان شده است. او در سال 1330ه.ش. مأمور سازمان ملل شد.
او در 5 سالی که در کمیساریای پناهندگان سازمان ملل بود، به وسیله‌ی رییس کمیساریای عالی پناهندگان که استاد اعظم لژ بزرگ فرانسه بود، به عضویت لژ بزرگ فرانسه و لژ مستقل ایران در فرانسه در می ‏آید و از این به بعد رشد و ترقی هویدا در وزارت خارجه و شرکت نفت ایران چند برابر می
شود. هویدا در سال 1338ه.ش. به ساواک وصل میشود و در سال 1343ه.ش. وزیر دارایی کابینه‌ی حسنعلی منصور شده و 11 ماه بعد پس از مرگ حسنعلی منصور، از بهمن سال 1343ه.ش. تا مرداد 1356ه.ش. به نخستوزیری محمدرضا منصوب میشود.
با توجه به اینکه او جاسوس سازمان سیا، عضو چند لژ فراماسونری و یک بهایی سرشناس و مورد اعتماد انگلیس و فرانسه است، مدتی طولانی در این سمت می ‏ماند. هویدا برای بقای سلطه‌ی شیطانی خود گاهی با بوسیدن قرآن، رفتن به حج و بقاع متبرکه‌ی ائمه‌ی شیعه سعی داشت تا خود را مسلمان معرفی کند. ولی تبار بهایی و عملکرد جانب دارانه‌ی او از بهاییت و وارد کردن بهاییان به ارکان نظام شاهنشاهی مانع پذیرش ادعای او می
شد. در ضمن نسب هویدا به یهودیان بغدادی یعنی «یعقوب کلیمی بغدادی» می‏ رسد و مثل سایر بهاییان با صهیونیسم بین‏ الملل رابطهای عمیق داشت و فردی فاسدالعقیده و فاسدالاخلاق بود.
وزرای بهایی کابینه‌ی هویدا عبارت‌بودند از: سرلشکر ارفع (وزیر راه)، عباس آرام (وزیر خارجه)، منصور روحانی (وزیر کشاورزی)، عطا خسروانی (وزیر کشور)، منوچهر شاه قلی (وزیر بهداری-، منوچهر گنجی (وزیر آموزش و پرورش)، اسدالله صنیعی (وزیر جنگ)، فرخ‏رو پارسا (وزیر آموزش و پرورش)، منوچهر تسلیمی (وزیر بازرگانی)، نصرت
الله معینیان (وزیر اطلاعات)، ناصر گلسرخی (وزیر منابع طبیعی)، منوچهر پرتو (وزیر دادگستری)، سپهبد خسروانی (معاون نخست وزیر و رییس تربیت بدنی) که سه نفر اخیر با تشکیل بزرگ‌ترین باند زمین خواری به ثروت انبوهی دست یافتند، هم‌چنین تعداد زیادی از معاونین وزرا بهایی بودند.
3- عباس آرام
فرزند ملاعلی‏رضا بهایی از سال 1338 تا 1345 وزیر امور خارجه بوده است. او عامل برقراری ارتباط بااسراییل است و پدرش در راه تبلیغ بهاییت کشته شده و از مبلغان فعال یزد، تبریز، فارس و از فراماسونرهای معروف و وابسته به لژ «ستاره سحر» و «کیوان» زیر مجموعه‌ی لژ بزرگ آلمان بوده است. آرام تحصیلات بالایی نداشت و خانواده
اش هم اسم و رسمی نداشتند ولی حمایت اساتید اعظم ماسون «عبدالکریم ایادی» و «شریف امامی» او را ترقی داد.
4- اسدالله صنیعی
فردی بود که از دوران ولیعهدی محمدرضا به عنوان آجودان مخصوص در کنار او بود. رضاخان با علم به بهایی بودن اسدالله او را که درجه‌ی سرگردی داشت، آجودان مخصوص محمدرضا قرار داد و تا درجه‌ی سپهبدی رشد کرد. او در دوران محمدرضا وزیر جنگ و وزیر کشاورزی شد و از حامیان اعطای حق کاپیتولاسیون به اتباع آمریکایی بود. صنیعی از نظامیان و دولت‏مردان نادرست و خائن بود که سابقه‌ی چندین فقره اختلاس کلان را در پرونده‌ی خود دارد.
5- سرلشگر ضرغام
از بهاییان متعصب فعال در ارتش بود ولی راز بهایی بودن خود را پنهان نگه می داشت اما زمانی که به ریاست بانک «اصناف و نونهالان بهایی» و عضو هیأت مدیره‌ی «شرکت امناء» منصوب شد، بهایی بودن وی افشا گردید. او در زمان نخست وزیری دکتر «منوچهر اقبال» به وزارت گمرکات و انحصارات و مدتی هم به عنوان وزیر دارایی منصوب شد. سرلشکر ضرغام به سبب بهایی بودن از دوران جوانی به ریاست ادارات و سازمان هایی که امکان سوءاستفاده‌ی مالی در آن‌ها وجود داشت، منصوب می شد.
6- منصور روحانی
فرزند علی‌محمد از وزرای بهایی کابینه‌ی منصور و هویدا بود. منصور به شدت از افشای نسب نامه‌ی خانوادگی خود پرهیز و خود را از تبار روحانیت قزوین معرفی می‏کرد، ولی به استناد اسناد ساواک پدرش از مبلغان فعال بهایی در تهران بوده است. احتمالاً مادر وی شیعه بوده ولی خود وی از ماسون‏ها و عضو شاخص کلوپ روتاری بوده است. او وزیر آب و برق، کشاورزی و سرپرست منابع طبیعی در کابینه
های منصور و هویدا بوده است.
7- غلامرضا کیان پور
در سال 1353ه.ش. وزیر اطلاعات و در سال 1356ه.ش. وزیر دادگستری کابینه‌ی هویدا بود. او از وزرای بهایی غارتگر بیت
المال است که در دهه‌ی 40 هنگامی که معاون وزارت اقتصاد بود، متهم به اختلاس میلیونی شد. هم‌چنین وی متهم به هم جنس ‏بازی و فساد اخلاقی است. مادر فرح می‏نویسد:
«من خودم دیدم که کیان پور لباس زنانه می ‏پوشید و می‏ رقصید.»
8- منوچهر تسلیمی
مدتی معاون وزارت اطلاعات بود و مشاغل متعددی داشت که عمدتاً آموزشی و رسانه ای بوده و یک دوره نیز وزیر بازرگانی دولت هویدا بوده است. پرویز تسلیمی از همین خاندان رییس دانشگاه علوم «جندی شاپور» شیراز و داماد سرلشگر «عزت‌الله علایی» بهایی است.
9- منوچهر فرهنگ مهر
بهایی زرتشتی تبار از دولت
مردان عصر محمدرضا پهلوی است که عضویت چند لژ ماسونی را داشت و به شدت مورد علاقه‌ی اسدالله اعلم، منصور و هویدا بود. وی معاون نخستوزیر در کابینه‌ی هویدا و معاون وزارت دارایی در زمان حسنعلی منصور بود. او مدتی رییس دانشگاه پهلوی شیراز و از دوستان صمیمی «شاپور ریپوتر» (سرجاسوس انگلیس) بود. «مِئیر عَزْری» (نماینده‌ی اسراییل در ایران) او را چهرهای دوستدار اسراییل و ضد اسلام معرفی می‏ کند. وی به شدت مورد محبت شاه و فرح بود و نشان‏ های متعددی از آن‌ها دریافت کرده بود.
10- منوچهر شاه قلی
وزیر بهداری و علوم آموزش عالی و از بهاییان متعصب و فرزند سرهنگ «شاه قلی» مؤذنِ بهاییان می باشد.‌ او پزشک مخصوص هویدا بوده و متهم به فساد مالی است. شاه قلی از جمله کسانی است که پس از انقلاب در دوران سازندگی با وساطت «مهاجرانی» به ایران بازگشت.
11- هوشنگ نهاوندی
وزیر علوم کابینه‌ی شریف امامی و وزیر مسکن دولت منصور و هویدا بوده است که در کارنامه‌ی او فساد اخلاقی، فساد مالی و جنسی، عضویت در لژهای ماسونی و تبلیغ بهاییت به چشم می خورد.
12- فرخ رو پارسا
وزیر آموزش و پرورش دولت هویدا، ماسون، ‌روتارین [1]‌ و از رهبران حزب ایران نوین بود، ‌همسر وی تیمسار «احمد شیرین سخن» نیز از دوستان صمیمی سپهبد صنیعی و بهایی بود.
13- شاپور راسخ
رییس برنامه و بودجه و از ماسون های نشان دار دوران هویداست. او در مقاله ای بهاییت را دینی ایرانی و جهان گیر معرفی کرد که جلال آل احمد وی و افکارش را مورد انتقاد قرار داده است. راسخ نزد ایادی و هویدا بسیار چاپلوس و متملق بود.
14- پرویز خسروانی
رییس تربیت بدنی و معاون نخست وزیر در کابینه‌ی هویداست. او به عنوان فرمانده‌ی ژاندارمری تهران در کشتار 15 خرداد نقش اساسی داشت که به واسطه‌ی این جنایت تقدیرنامه ای از بهاییت دریافت نموده است.
15- پرویز ثابتی
معاون ساواک در سال 1337ه.ش. به استخدام ساواک درآمد و در فرم استخدام به تبار بهایی خود اشاره می کند. پدر و مادر او بهایی بودند و پرویز هیچ گاه به طور رسمی از بهاییت تبری نجسته است. وی آجودان مخصوص شاه و نوکر حلقه به گوش ایادی و هویدا بود، از سال 1350ه.ش. به ریاست ستاد کمیته‌ی مشترک ضدخرابکاری که از مخوف ترین شکنجه گاه های ساواک بود، برگزیده شد و در سال 1352ه.ش. ریاست اداره‌ی سوم ساواک را نیز به عهده گرفت. ثابتی 10 روز قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به آمریکا گریخت. او قبل از انقلاب گاهی ادعای مسلمانی می کرد ولی هیچ کس به واسطه‌ی تبار بهایی و خدمات او به بهاییان این ادعا را جدی نگرفت.
16- سپهبد علی محمد خادمی
مدیر عامل بهایی «هما» از جمله فراماسون ها و روتارین‌های معروف دوران محمدرضا است. وی نیز به علت فعالیت در دفتر محمدرضا پهلوی رابطه‌ی بسیار نزدیکی با دربار داشت.
17- ارتشبد جعفر شفقت
رییس ستاد ارتش و فرمانده‌ی گارد شاهنشاهی بود. این فرد بهایی در کابینه‌ی 37 روزه‌ی «بختیار» وزارت جنگ را به عهده داشت که با لغو قراردادهای خرید نظامی ایران ضربات زیادی به ارتش وارد ساخت.
18- محمدحسن احمدی
رییس اوقاف در زمان هویداست. او فرزند یکی از مبلغان بهایی و اهل بشرویه استان خراسان بود. این کارمند شهرداری و آموزش عالی از جمله افراد مورد علاقه‌ی هویدا بود که در سال 54 به ریاست اوقاف منصوب شد و این انتصاب از طرف علما مورد انتقاد شدید قرار گرفت.
19- حبیب یا ایرج ثابت، معروف به ثابت پاسال
از بهاییان یهودی تبار و ماسون های معروف است که کمک های زیادی به اسراییل می نمود. وی از یهودییان همدان است که در دوران محمدرضا صاحب 70 شرکت تجاری، 20 کارخانه و کارگاه بزرگ وکوچک، مالک شبکه‌ی 3 تلویزیون ملی زمان طاغوت و یکی از کلان سرمایه داران دوران پهلوی است. وی از رانندگی شروع کرد و با استفاده از رانت های دولتی و از مجاری غیرقانونی به همه چیز رسید. در جریان کودتای 28 مرداد از حامیان با نفوذ محمدرضا بود که با اوج گیری انقلاب اسلامی به آمریکا گریخت.
20- هژبر یزدانی
کلان سرمایه دار بهایی است. وی متولد 1313 شمسی و از بهاییان سنگسر سمنان است که از چوپانی به واسطه‌ی کمک های «عبدالکریم ایادی»، «شمس»، «اشرف پهلوی» و «هویدا» به یکی از کلان سرمایه‌داران کشور مبدل شد.
هژبر با تبانی و هم دستی سپهبد «نعمت الله نصیری» و کمک همشهری ساواکی خود، «پرویز ثابتی» برای سرقت اموال بیت المال و اختلاس های کلان ساواک جهنمی را نیز در خدمت گرفته بود. او می گفت:
«عبدالکریم ایادی پدر من، نعمت الله نصیری برادرم و منصور روحانی نوکرم است.»
«منصور روحانی»، «هرمز قریب» و «محمد یگانه» (ریاست بانک مرکزی ایران) شرکای وی در سرقت های کلان او بودند. او وام های کلانی دریافت می کرد ولی به لطایف الحیل از پرداخت اقساط آن شانه خالی می‌کرد.
هژبر، سهام دار عمده‌ی بانک «ایرانیان» و بانک «صادرات» بود. او علاوه بر دامداری، کشت و صنعت، صنایع کشاورزی، بانک داری، در قاچاق طلا و جواهر و زمین خواری سرآمد مفسدان اقتصادی بود. اسناد زیادی موجود است که وی کمک های چندین میلیون دلاری به تشکیلات بهاییت و صهیونیست ها نموده است.
21- ذبیح الله قربان
رییس دانشگاه شیراز از جمله بهاییانی است که از زمان رضا شاه در خدمت رژیم منحوس پهلوی بوده و قبل از انجام کشف حجاب توسط رضاخان در بهبودستان شیراز پرستاران را مجبور به کشف حجاب کرده بود. او جاسوس سازمان اطلاعاتی انگلیس، فرماسونر و یکی از روتارین های معروف است.
22- هوشنگ سیحون
رییس دانشکده‌ی هنر و از بهاییان یهودی تبار و عضو کلوپ روتاری بود که رابطه ای صمیمی با اسراییل داشته و به صورت علنی به تبلیغ بهاییت و ترویج فساد می پرداخت.
23- مهدی میثاقیه
سرمایه‌دار و فیلم ساز صاحب نامی است که استودیوی «میثاقیه» را برای ساخت فیلم های مبتذل تأسیس نمود.
24- علی محمد ورقاء
یکی از ایادیان بهاییت و مبلغین این فرقه در سطح دانشگاه های کشور بوده است که مدتی مدیریت گروه جغرافیای دانشکده‌ی تربیت معلم را به عهده داشت.
25- فتح الله ستوده
از ارکان حزب ایران نوین، روتارین و وزیر پست و تلگراف منصور و هویدا بوده است. این وزیر بهایی نیز در آغاز شکل گیری انقلاب اسلامی در سال 57 مقادیر زیادی ارز از کشور خارج نمود.
ادامه دارد...

پی نوشت:
[1] نخستین باشگاه روتاری در سال 1905م. توسط یک حقوقدان به نام «پل هریس» در شیکاگو به وجود آمد. پل هریس به همراه سه تن از بازرگانان شیکاگو به نام‌های «سیلوسترایل»، «پیرام شوری» و «گوستاو لوپر» اولین جلسه‌ی  رسمی روتاری را در روز 23 فوریه ی سال 1905م. تشکیل دادند و موجودیت تشکیلاتی به نام کلوپ روتاری را اعلام داشتند. روتاری بنا به تعریف مؤسسان آن به مفهوم چرخ های دوّار یک کارخانه‌ی  به هم پیوسته است که با چرخش هر دنده، چرخ دنده‌ی دیگر نیز به حرکت در می‌آید و در نتیجه کل سیستم متحرک می‌شود. با این تعبیر کلوپ روتاری بین‌المللی به دنبال ایجاد یک نظام به هم پیوسته و متشکل جهانی است که با اراده و حرکت دندانه های کلوپ مادر تمام این سیستم جهانی در جهت منافع غرب به حرکت در می آید.

منبع : حرف آخر

 

خواندن 1436 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی