سی پنجمین سالگرد
پیروزی انقلاب اسلامی بر عموم هموطنان
خصوصا نسل جوان مبارک باد
نویسنده: پویا شکیبا
باز تنطیم از بهائیت در ایران
حمایت رسانه های صهیونیستی از بهائیت
رسانه های رژیم صهیونیستی در کنار مسئولان سیاسی، قضایی و اقتصادی خود به حمایت
وسیع از این تشکیلات پرداختند. این حمایت مقطعی نبوده و در طول زمان جریان داشته و
دارد.
این امر مؤید آن است که حمایت اسرائیل از بهائیت جلوه های دیگر نیز دارد؛ از جمله
رسانه های اسرائیل با کوچک ترین بهانه ای به تعریف و تمجید از این مسلک می پردازند
و اخبار مربوط به آن را پوشش می دهند. در زیر بعضی از این موارد را از منابع بهائی
نقل می کنیم.
1. در نشریه اخبار امری از قول محفل روحانی ملی بهائیان امریکا گزارشی آمده مبنی بر
اینکه در روز 29 دسامبر سال 1952 (8 دی 1331) بخش انگلیسی زبان رادیو اسرائیل
برنامه ای پیرامون بهائیت پخش نمود و در خلال آن، روحیه ماکسول (همسر شوقی) دوبار
پیرامون تاریخچه باب و بهاء و دفن اجساد آنان در فلسطین اشغالی توضیحاتی داد. سپس
با لروی آیواس از سران بهائیت نیز پیرامون اماکن بهائی در اسرائیل گفت وگو کرد. در
ابتدا مجری برنامه ضمن اظهاراتی جانبدارانه گفت: اکنون کشور اسرائیل نه تنها مرکز
دیانت کلیمی و مسیحی است بلکه دیانت چهارمی که دیانت بهائی است نیز مرکزش در این
سرزمین است. (1)
2. لطف الله حکیم، بهائی یهودی تباری است که پیش تر در محفل ملی بهائیان ایران
مشغول بود، بعدها به اسرائیل رفت و در تشکیلات مرکزی بهائیان در بیت العدل به
فعالیت پرداخت. او به طور مرتب، اخبار بهائیت و مطالب منتشره در نشریات اسرائیل
پیرامون این فرقه را به منظور تقویت روحیه بهائیان برای ترجمه و انتشار در مجلات
بهائی به ایران می فرستاد. از جمله در مهرماه 1332 پس از کودتای انگلیسی - امریکایی
28 مرداد و سرنگونی دولت دکتر مصدق، در نشریه رسمی بهائیان ایران می خوانیم:
جناب دکتر لطف الله از ارض اقدس [= اسرائیل] چنین مرقوم داشته اند: این ایام در
اسرائیل، جراید، چه به زبان عبری و چه عربی و چه انگلیسی، مقالات مفصل راجع به
دیانت بهائی و مقام اعلی [= قبر منسوب به علی محمد باب شیرازی] درج می نمایند.
ساختمان مقام اعلی هیجان غریبی بین مردم انداخته به طوری که همه روزه صدها نفوس از
سیاحان و از اهالی اسرائیل برای زیارت آن مقام مقدس می آیند. ای کاش ممکن بود از
همه جراید برای شما ارسال می نمودم. امروز در روزنامه یومیه
jerusalem Post شرح مفصلی با عکس مقام اعلی درج شده، عجالتاً این روزنامه را برای محفل مقدس
روحانی ملی و محلی می فرستم که اگر صلاح بدانند، ترجمه نموده، انتشار دهند. (2)
سپس مجله رسمی محفل ملی بهائیان ایران، متن کامل مقاله بسیار جانبدارانه این نشریه
صهیونیستی را که در شماره 16اکتبر1953 (24مهر1332) چاپ شده (3) برای بهائیان درج می
کند.
3. و باز هم روزنامه انگلیسی زبان جروزالم پست در دو صفحه کامل به شرح و تفسیر کتاب
حسن بالیوزی (موقر) به نام عبدالبهاء می پردازد. جالب است که مقدمه این مطلب توسط
یک بهائی به نام بهیه آدمس نوشته شده است. و جالب تر اینکه مقاله دیگری نیز «که
توسط یک روزنامه نگار معروف اسرائیلی» پیرامون بهائیت تهیه شده بود به همراه «عکس
های جالبی» در همین شماره درج می شود. و از همه جالب تر آنکه «بعضی از روزنامه هایی
که به زبان هبرو [= عبری] نیز منتشر می شود، خلاصه ای از آن را درج کردند.» (4)
4. در کنار روزنامه یومیه جروزالم پست، نشریه هفتگی جروزالم پست
Jerusalem Post نیز به طور مرتب، به شکل مستقیم و غیر مستقیم از بهائیت حمایت می نماید. از
جمله در شماره 26آوریل1963 (7اردیبهشت1342)، انتخاب اولین دوره اعضای کادر مرکزی
بهائیان جهان موسوم به بیت العدل و اسامی منتخبین و خبر حرکت آنها برای شرکت در
کنفرانس لندن را درج می کند. این نشریه همچنین سکوت یک دقیقه ای بهائیان را به
مناسبت مرگ رئیس جمهور اسرائیل (اسحاق بن زوی، همان دوست قدیمی عباس افندی) و پیام
تسلیت آنان را نیز منتشر کرده است. (5)
بهائیان نیز همواره به بهانه مناسبت های مختلف، مراسم گوناگونی برگزار می کنند که
همین امر مستمسک لازم را برای تبلیغ بهائیت در اختیار نشریات صهیونیستی قرار می
دهد. فی المثل در سال 1347 به مناسبت صدمین سال ورود حسینعلی نوری (بهاء) به فلسطین
مراسمی در اسرائیل برپا می شود. به نوشته یکی از بهائیان ایرانی به نام فریده
سبحانی که برای حضور در این برنامه به سرزمین های اشغالی سفر کرده است، «جراید
مختلف اسرائیل هر یک به نحوی با عکس و تفصیلات درباره این روز تاریخی و همچنین
درباره امر جهانی بهائی به قلم فرسایی پرداختند. از جمله روزنامه جروزالم
پست (6) مقاله مشروحی... انتشار داد و روزنامه استاندارد مقاله مشروح خود را با
عنوان «پیام امید بخش...» شروع کرد.» در این گزارش اضافه شده که به این مناسبت،
سازمان توریستی اسرائیل نیز چندین بار جشن های باشکوهی در زیباترین هتل های حیفا
برپا کرده است و از جمله «در میهمانی دیگری، مشهورترین هنرمندان اسرائیل، سرودها و
ترانه های بسیار زیبایی به افتخار دوستان بهائی خواندند.» (7)
همه این امور از هماهنگی گسترده نشریات صهیونیست برای تبلیغ بهائیت حکایت می کند و
صد البته این امر فقط به اسرائیل محدود نمی شود و به مافیای رسانه های صهیونیستی در
سطح جهان تعمیم می یابد که شرح آن در این مجال نمی گنجد.
همچنین بخشی دیگر از حمایت های اسرائیل از این مسلک را می توان در ارائه خدمات به
نشریات بهائی منتشره در ایران دانست؛ بدین معنا که این نشریات از طریق اسرائیل برای
بهائیان در سراسر جهان ارسال می شود. در این زمینه، نامه یک بهائی به نام آقای عزت
الله زهرایی ساکن فرانسه (شهر سن کلو) در آهنگ بدیع از مجلات بهائیان ایران درج شده
که در قسمتی از آن می خوانیم که: «شماره های مجله زیبای شما، مرتباً از طریق ارض
اقدس [= اسرائیل] به این جانب می رسد.» (8)
ملاقات با مسئولان طراز اول اسرائیل
ولی روابط اسرائیلیان و بهائیان به این سطوح محدود نمی شد و به صورت روزافزون،
عمق و گستره می یافت؛ آنها در سطح مسئولان رده اول با هم تعامل صمیمانه داشتند. در
منابع بهائی به گوشه ای از این روابط اشاره شده است:
1. روز شنبه 19مه1951 (29/2/1330) زمانی که بن گوریون
(صهیونیست مشهور و نخست وزیر رژیم صهیونیستی) به امریکا رفت، 4 تن از بهائیان: خانم
امیلیا کالینز (نایب رئیس شورای بین المللی بهائی) و 3 تن از اعضای محفل روحانی ملی
بهائیان امریکا به نام های خانم ادناترو و آقایان لروی آیواس و هوراس هولی به دستور
شوقی افندی در شیکاگو با وی دیدار کردند. به نوشته مجله اخبار امری امریکا، ش 245
«در این ملاقات نمایندگان بهائی مراتب امتنان جامعه را نسبت به رویه محبت آمیز
رؤسای حکومت جدید التأسیس اسرائیل و احترامی که نسبت به امر بهائی مرعی می دارند.
بیان نمودند.» این گزارش می افزاید این ملاقات به دستور افندی صورت گرفت تا
«احساسات بهائیان امریکا را نسبت به اسرائیل به معظم له اظهار دارند.» بر اساس این
خبر، بن گوریون نیز نمایندگانی بهائی را «با کمال محبت و ملاطفت پذیرفتند.» و «مسرت
خویش را نسبت به افکار عالیه و نوایای سامیه دیانت بهائی و تعالیم مقدسه آن بیان
داشتند.»
مجله اخبار امری تصریح می کند که «صحبت ها و مذاکرات به تمامه در محیطی مملو از
آزادی و صمیمیت و عاری از هرگونه تشریفات (9) صورت گرفت». نمایندگان بهائی نیز
دیدگاه خود پیرامون صدراعظم جنایتکار و بی رحم اسرائیل (بن گوریون) را این گونه
اظهار می دارند: «معظم له دارای افکار باز و نظر دور اندیش اند و به خوبی لزوم
برادری دینی و تحمل و شکیبایی را احساس می نمایند.» سپس نماینده مطبوعاتی بن گوریون
به مناسبت این ملاقات بیانیه ای مطبوعاتی صادر و تصریح کرد که نمایندگان بهائی در
این ملاقات: «مکتوبی مشعر بر مراتب تقدیر و امتنان خویش نسبت به توجهی که حکومت
اسرائیل در فهم قضایا و امور بهائی مبذول می دارد، حاوی عواطف بهائیان از برای خیر
و تقدم اسرائیل تقدیم داشتند.» (10)
2. در ژانویه1954 (حدود دی ماه1332ش)، رئیس و نایب رئیس و منشی کل هیأت بین المللی
بهائی، برای عرض تبریک، تقاضای «شرفیابی به حضور رئیس جمهور» را نمودند. رئیس جمهور
اسرائیل نیز در اول ماه فوریه (13بهمن1332) اعضای عامله هیأت را به حضور پذیرفتند.
در ضمن این ملاقات، رئیس جمهور اظهار تمایل کرد تا ضمن ملاقات با شوقی از مرکز
بهائیت نیز دیدار کند که شوقی «صمیمانه» از او دعوت کرد. (11)
3. به این ترتیب زمینه دیدار رئیس جمهور رژیم صهیونیستی از اماکن بهائی فراهم می
آید تا معلوم شود این رابطه دو سویه بوده و بر بنیاد علائق مشترک طرفین بنا شده
است. البته ملاقات مسئولان دو طرف تا قبل از دیدار رئیس رژیم صهیونیستی از تأسیسات
بهائی در آن کشور در سطوح بالا ادامه داشت. به نوشته نشریه رسمی بهائیان ایران:
سرانجام در تحقیق این وعده، روز دوشنبه26آوریل1954 (6اردیبهشت1333) اسحاق بن زوی
رئیس جمهور اسرائیل و همشرش از مراکز و مراقد بهائیان در اسرائیل دیدار کردند. او
در جهان، نخستین رئیس دولتی بود که به این عمل مبادرت می کرد.
شوقی افندی بلافاصله در 4 مه (14 اردیبهشت) ضمن بر شمردن موفقیت های اخیر جامعه
بهائیت، بشارت این خبر را نیز به همه بهائیان عالم داد: «این زیارت، اولین تشرف
رسمی است که از طرف یکی از رؤسای دول مستقله... به عمل آمده است.» (12) و لروی
آیواس، منشی کل شورای بین المللی بهائی و مسئول ارتباط تشکیلات بهائیت با دولتمردان
اسرائیل، نیز در گزارشی پر آب وتاب، این خبر را بازتاب داد. به نوشته او: شوقی و
همسرش «از رئیس جمهور و خانم، با لطف و محبت مخصوصی پذیرایی کردند» و در جریان
مذاکرات دوستانه نیز وی: «مراتب دوستی و محبت بهائیان را نسبت به کشور اسرائیل،
بیان» می کند و آرزوها و دعاهای بهائیان را «برای ترقی و سعادت اسرائیل اظهار» می
دارد. رئیس جمهور اسرائیل نیز، «هنگام تودیع، از مهمان نوازی و محبتی که از طرف
حضرت ولی امرالله [شوقی افندی] ابراز شده بود، اظهار تشکر و امتنان نموده، در ضمن
تقدیر از اقدامات و مجهودات بهائیان در کشور اسرائیل، ادعیه قلبیه خود را برای
موفقیت جامعه بهائی در اسرائیل و سراسر جهان ابراز داشتند»! (13)
دیدار یاد شده، در مطبوعات اسرائیل (نظیر روزنامه جروزالم پست) نیز انعکاس داده
شد. (14) در گزارش آن روزنامه، بخش های دیگری از مذاکرات شوقی و رئیس رژیم
صهیونیستی (افزون بر مطالب مندرج در گزارش آیواس) درج شده که میزان صمیمیت و اعتماد
متقابل آن دو به یکدیگر را بهتر ترسیم می کند: «در این ملاقات، رئیس جمهور و ولی
امر بهائی راجع به تأثیر دیانت در جامعه بشری با یکدیگر صحبت نمودند و حضرت شوقی
ربانی اظهار فرمودند: امید است مرکز جهانی بهائی در اسرائیل بتواند در ترقی و تعالی
مملکت و سعادت اهالی مستمراً متزایداً مؤثر واقع شود و نیز به این نکته اشاره
فرمودند که از ابتدای تأسیس حکومت اسرائیل، بهائیان همواره روابط صمیمانه با دولت و
بلدیه [= شهرداری ] حیفا داشته اند.» (15)
ضمناً چون دیدار رئیس جمهور اسرائیل از مرکز بهائیان و قبور سران آن با آغاز دومین
سال «جهاد روحانی» بهائیان همزمان شده بود، به همین دلیل شورای بین المللی بهائی در
روز 27 آوریل (یک روز پس از دیدار رئیس رژیم صهیونیستی) این تقارن را به فال نیک!
گرفته و می گوید: سال دوم جهاد روحانی با تشرف رئیس جمهور محترم دولت اسرائیل به
مقام مقدس اعلی [= قبر علی محمد باب]... به مبارکی و میمنت آغاز گردید. (16)
این ملاقات ها و بحث و تبادل نظرها آنقدر در سطوح بالا ادامه یافت که هماهنگی و
همدلی گسترده ای را در اهداف دو طرف موجب شد به همین دلیل هیأت بین المللی بهائی در
حیفا تصریح می کند که: «هر قدر اشخاص در دوائر دولتی [در اسرائیل] مقامشان بالاتر
است، حس ادب و احترام و اطلاعات ایشان نسبت به امر [= بهائیت] بیشتر است به همین
طریق، مقامات عالیه در انجام امور، نظر مساعدتری داشته و در موارد لازم از کمک
مضایقه نمی کنند.» (17)
4. دیدارهای سران رژیم صهیونیستی و بهائی که نقش مهمی در تسهیل و گسترش فعالیت های
فرقه بازی می کند، به همین محدود نشد و ده سال بعد در روز 18فروردین1343 ژالمان
شازار رئیس جمهور بعدی اسرائیل نیز در رأس هیئتی از مرکز بهائیان در حیفا دیدار
کرد. مشروح این دیدار و تعابیری که بهائیان برای گزارش آن انتخاب کرده اند، میزان
علائق طرفین به یکدیگر را نشان می دهد. شرح این ملاقات به نقل از نشریه رسمی
بهائیان ایران خواندنی است:
«حضرت ژالمان شازار رئیس جمهور اسرائیل به اتفاق خانمشان و شهردار حیفا و خانمش و
جمعی دیگر از اولیای امور کشور اسرائیل در تاریخ هفتم آوریل 1964 از مرکز عالم
بهائی، به طور رسمی دیدن کردند. حضرت رئیس جمهور و همراهان از طرف اعضای بیت
العدل استقبال شده... و به این مناسبت حضرت رئیس جمهور تحیات و ادعیه خالصانه خود
را برای عموم احبا [= بهائیان] در سراسر عالم ابلاغ نمودند و چندی بعد به یاد بود
این دیدار یک آلبوم عکس... به مشارالیه هدیه گردید... حضرت رئیس جمهور پس از دریافت
این هدیه در ضمن نامه ای، تشکرات قلبی خود را اظهار و مجدداً پیام دوستی و حسن نیت
خود را برای جامعه جهانی بهائی فرستاده اند.» (18)
این حسن روابط و دید و بازدیدهای متقابل، باعث سرور فراوان بهائیان شده و آنان را
چنان از مشاهده قدرت پوشالی رژیم صهیونیستی سرمست ساخته بود که بی محابا به حمایت
از آن رژیم در نشریات بهائیان می پرداختند، که به عنوان نمونه می توان به مقابله
باهر فرقانی در مجله آهنگ بدیع (سال1340، ش5، ص138) اشاره کرد.
5. در کنار این دیدارهای رسمی، بهائیان نیز به طور مرتب به دیدار صهیونیست ها
شتافته و گزارش لحظه به لحظه از تحولات امور را به آنان ارائه می کردند. فی المثل
سال 1347 اندکی قبل از جنگ اعراب و اسرائیل و اشغال بخش وسیعی از سرزمین های
اسلامی، در جریان دومین دوره انتخاب کادر مرکزی بهائیان جهان - که به بیت العدل
موسوم است و هر 5 سال یک بار در اسرائیل و با حضور نمایندگان بهائیان سراسر جهان
برگزار می شود - در روز سوم همایش، درست هنگام اعلام اسامی اعضای جدید کادر مرکزی
بهائیان جهان، یکی از سران بهائیت به نام اولینگا و چند نفر دیگر از سران فرقه به
دیدار رئیس جمهور اسرائیل (لوی اشکول) می روند که این امر از اهمیت این انتخابات
برای رهبران اسرائیل حکایت می کند. (19)
رادیو اسرائیل گزارش این اجلاس بهائیان را به شکلی وسیع، هم در بخش عبری و هم به
سایر زبان ها (من جمله عربی) پخش کرد و مطبوعات معروف اسرائیل همچون جروزالم پست
نیز شرح مفصلی پیرامون اهداف این نشست را چاپ کردند. (20)
جلوه های دیگری از سازش با صهیونیست ها
در اینجا بی مناسبت نیست که به جلوه های دیگری از روابط فرقه و صهیونیسم که
همدلی و همسویی دو طرف را در مقابل یکدیگر نشان می دهد، بپردازیم. از جمله این
تعاملات، حضور اعضای هیئت نمایندگی اسرائیل در سایر کشورها در مجامع مختلف بهائی
است که در زیر، بعضی از موارد آن را به نقل از نشریات بهائیت ذکر می کنیم:
1. هنگامی که شوقی افندی آخرین رهبر بهائیان در لندن از دنیا رفت و قرار شد در همان
شهر دفن شود، دولت اسرائیل به سفارت خود در انگلستان دستور داد در این مراسم حضور
فعال و پررنگ داشته باشد. لذا در غیاب سفیر کبیر اسرائیل در لندن، کاردار سفارت به
نام «گیرشون اولر» در مراسم تشییع شرکت جست. (21)
به نوشته منابع بهائی در طول 4 ساعت مراسم تشییع و تدفین، کاردار اسرائیل همچون یک
صاحب عزا «با قدم آهسته و سرخمیده»، پا به پای سران بهائیت حضور داشت و: «به طور
رسمی ادای احترام می نمود» و از چهره اش غم و تأثر می بارید. (22)
2. به گزارش نشریه رسمی بهائیان ایران، در ماه جولای سال 1960 (تیرماه1339) تعداد
17 هزار نفر از ساختمان بهائیان در امریکا بازدید کردند. در این گزارش به عنوان
چهره های سرشناس بازدید کننده، از موشه انتریونی ساکن اسرائیل و نماینده دولت جعلی
اسرائیل برای شرکت در یک کمیته اداری نیز نام برده می شود تا شاید حضور وی اسباب
تجدید روحیه برای بهائیان سرخورده و مأیوس باشد. (23)
3. بهائیان امریکا برای غرس نوعی گل سرخ به نام ماریان آندرسون در محوطه ساختمان
مرکزی خود در آن کشور مراسمی برگزار کردند، در این مراسم جمعی از شخصیت ها، از جمله
ژنرال کنسول اسرائیل حضور داشت و به ایراد سخن نیز پرداخت: «آقای «جاکوب بارمور»
ژنرال کنسول اسرائیل در ضمن بیانات خود آرزو کرد که گل سرخ ماریان آندرسون به زودی
در مقامات مقدسه بهائی در جبل کرمل نیز که شهرت جهانی یافته اند، غرس شود.» (24)
4. در اردیبهشت 1342 اجلاس تعیین کادر مرکزی بهائیان جهان در حیفا برگزار شد. در
این مراسم کلیه حاضران به مناسبت فوت رئیس جمهور اسرائیل اسحاق بن زوی یک دقیقه
سکوت کردند و پیام تسلیت فرستادند. نشریه جزوزالم پست همچنین تسلیت مربوطه را نیز
درج کرد. (25)
بهائیت و جنگ های اعراب و اسرائیل
1. جنگ شش روزه
در ژوئن 1967 (خرداد1346) با حمله سریع و سنگین ارتش اسرائیل، سومین جنگ میان
اعراب و اسرائیل در گرفت که به شکست ارتش های عربی منجر شد و بخش وسیعی از اراضی
اسلامی همچون صحرای سینا، ارتفاعات جولان، کرانه باختری رود اردن و بیت المقدس به
اشغال صهیونیست ها در آمد.
بهائیان در خلال این جنگ برخلاف شعارشان مبنی بر «صلح جهانی» به جای محکوم کردن
صهیونیست ها به عنوان «آغارگر جنگ و متجاوز» عملاً در کنار ارتش اسرائیل قرار
گرفتند و همه گونه حمایت را از اشغالگران به عمل آوردند و از آن جمله به گزارش
ساواک در تاریخ 10/ 5/ 46 مبلغی در حدود 120 میلیون تومان (که آن موقع رقم بسیار
هنگفتی بود) به وسیله بهائیان ایران جمع آوری گردید که به ظاهر برای بیت العدل در
حیفا ارسال شود «ولی منظور اصلی آنها از ارسال این مبلغ، کمک به ارتش اسرائیل می
باشد.» ساواک در ادامه می افزاید: «مقدار قابل ملاحظه ای از این پول به وسیله حبیب
ثابت [بهائیِ یهودی تبار] تعهد و پرداخت شده است». (26)
2. نبرد رمضان
در اکتبر سال 1973 که مقارن با ماه مبارک رمضان بود، ارتش کشورهای اسلامی در
عملیاتی برق آسا به صهیونیست ها یورش آوردند، تا اراضی خود را باز پس گیرند.
نیروهای مصری در مدتی کوتاه از کانال سوئز عبور کردند و دیوار عظیم «بارلو» را که
از سوی صهیونیست ها تسخیر ناپذیر خوانده می شد، زیر پا گذاردند. در سایر جبهه ها
نیز سوریه و اردن، صهیونیست ها را گوشمالی دادند و برای نخستین بار افسانه شکست
ناپذیری ارتش اسرائیل را باطل ساختند.
در این اوضاع، نشریات بهائیان به تکاپو افتادند و علیه جنگ و ویرانی به مبارزه
برخاستند آنان که در طول جنگ سال 1967 سکوت اختیار کرده بودند، این بار به قلم
فرسایی پرداختند و در سرمقاله نشریه رسمی محفل ملی بهائیان ایران با عنوان: «نزاع و
جدال، منفور درگاه کبریا است» به موضع گیری تلویحی به نفع صهیونیست ها و علیه
کشورهای اسلامی و عربی پرداختند و چنین نوشتند: «بشر غافل خیلی زود اثرات شدید جنگ
های گذشته را از نظر دور داشته و تحت عناوین مختلفه به بهانه جویی پرداخته و می
کوشد تا برای اطفای آتش اغراض خویش دوباره هوا را مسموم سازد و ابناء نوع خود را به
دیار نیستی و هلاکت رهسپار نماید.» (27) و در ادامه مقاله فصل مشبعی را به بیان
مذمت جنگ اختصاص دادند.
بهائیان چنان از شکست صهیونیست ها سرخورده و ناراحت شده بودند که حتی مجله ورقا،
نشریه نونهالان بهائی را نیز از مویه های خویش بی نصیب نگذاشتند؛ این نشریه در
شماره آبان 52 (اولین شماره پس از جنگ) در مقاله ای مفصل که ظاهراً یک دختر بچه
بهائی به نام سویدا معانی (از بهائیان ایرانی تبار ساکن اسرائیل) فرستاده است،
شدیداً برای خانواده های صهیونیست که فرزندانشان را به میدان های جنگ با مسلمانان
فرستادند، نوحه سرایی می کند و با استفاده از عبارات عاطفی می کوشد احساسات اطفال
بهائی را به نفع صهیونیست ها تحریک کند و این کودکان را از ابتدا با محبت صهیونیست
ها و کینه مسلمانان پرورش دهد. در بخشی از این مقاله می خوانیم:
در این چند روزه جنگ، وضع مردم خیلی رقت بار بود، مادرها و بچه هایشان نگران و
پریشان، منتظر وصول اخبار جنگ بودند... وقتی خبر قتل کشته شدگان و شماره آنها منتشر
می گردید، اشک ها سرازیر می شد و همگی داغدار بودند... و غروب ها که مادران دست
فرزندانشان را گرفته تنهایی به گردش می رفتند، حالت محزونی از چهره همگی نمودار
بود. (28)
انزوای بهائیت در جهان اسلام
دقیقاً به علت همین همسویی ها و همدلی ها میان صهیونیست ها و بهائیان، و تلاش
عناصر بهائی در کسب اطلاعات در کشورهای اسلامی، بود که اعراب و مسلمانان، سخت به
این فرقه حساس شدند و از جمله:
1. سال 1960 در خلال مجمع عمومی مؤتمر اسلامی بیت المقدس، یکی از شرکت کنندگان
ایرانی از نقش اطلاعاتی بهائیان برای اسرائیل سخن به میان آورد. (29)
2. پس از روشن شدن نقش بهائیان در کشورهای اسلامی برای کسب اطلاعات به نفع رژیم
صهیونیستی بود که اتحادیه عرب در برابر این فرقه موضع گیری کرد و موضوع بهائیت در
دستور کار «دفتر تحریم اعراب علیه اسرائیل» قرار گرفت. این دفتر مأموریت داشت که
تمام شرکت ها و مجتمع های صنعتی و اقتصادی خارجی را که با اسرائیل منافع مشترک
دارند شناسایی و نام آنها را برای تحریم در اختیار کشورهای عربی قرار دهد.
خبرگزاری رویتر در 10 ژانویه 1975 [18دی1353] از دمشق، به نقل از محمد محجوب مسئول
دفتر تحریم اعراب علیه اسرائیل اعلام کرد که در کنفرانس ماه آینده، مبارزه با گروه
بهائی از سوی این دفتر به طور جدی بررسی خواهد شد و این فرقه را یک جنبش طرفدار
اسرائیل و صهیونیسم خواند. (30) همین مضمون را خبرگزاری خاورمیانه، همان روز به نقل
از محمد محجوب مخابره کرد.
کنفرانس مزبور روز 23 فوریه [4اسفند1353] در قاهره برگزار گردید و تصمیمات آن، روز
25 فوریه منتشر شد. اجلاس مزبور پیرامون بهائیت، تصمیم مهم زیر را اتخاذ کرد:
و قرر المکتب ایضاً فرض حظر علی نشاط البهائیین فی الدول العربیه و اغلال محافلهم
بعد ان ثبت ان الصهیونیه تستر ورائهم. (31)
یعنی: همچنین دفتر [تحریم اعراب علیه اسرائیل] مقرر داشت که بایستی دولت های عربی
از تحرکات بهائی ها و تشکیل محافل آنها شدیداً جلوگیری کنند زیرا [برای اعضا مسلم
شد که] صهیونیسم پشت آنان پنهان شده است.
3. مجمع الفقه الاسلامی وابسته به سازمان کنفرانس اسلامی بالاترین مرجع دینی در
جهان اسلام است که فقهای 57 کشور اسلامی از تمامی مذاهب و فرق حتی وهابیت در آن
عضویت دارند. این مجمع در جلسات 18 تا 23 بهمن 1336/ 6 تا 11 فوریه 1988 خود طی
مصوبه ای، «ادعای رسالت بهاء الله و نزول وحی بر وی» و دیگر معتقدات بهائیان را
مصداق «انکار ضروریات دین» شمرد. (32) نیز در 26 ژانویه 1987 مطابق با 29 جمادی
الاول 1407 قطعنامه ای به امضای فقهای شیعه و سنی عضو مجمع منتشر کرد که بهائیان را
به اجماع مسلمانان، کافر و خارج از دین اسلامی شمرده و خواستار برخورد مقتضی با
آنان از سوی دولت ها و ملت های اسلامی بود. (33)
ادامه دارد...
پی نوشت ها:
1. نجفی. بهائیان، تهران، طهوری، 1357، صص 736-735. به نقل از اخبار امری، ارگان
رسمی محفل ملی بهائیان ایران، سال 1332، ش 1و 2 (اردیبهشت-خرداد). توجه شود که 4
دین را می شمرد اما مجری یهودی یا مترجم بهائی این متن، به دلیل کینه عمیق از
اسلام، نامی از این آیین مقدس به میان نمی آورد.
2. اخبار امری، سال 1332، ش7-6 (مهر-آبان)، صص17-13.
3. برای دیدن متن کامل این مقاله، ر. ک به: سید محمد باقر نجفی. بهائیان، تهران،
طهوری، 1357. صص735 -732.
4. اخبار امری، سال 1351، ش1(فروردین)، ص19.
5. اخبار امری، 1342، ش8و 9 (آبان-آذر)، ص505.
6. در متن اصلی: پست اورشلیم.
7. آهنگ بدیع، سال 1347، ش7 و8، صص235-233.
8. همان، سال 1348، ش3و4، ص103.
9. و به قول معروف: خودمانی و دوستانه
10. متن کامل خبر در اخبار امری امریکا، ش 245 و ترجمه آن توسط ذکر الله خادم در
اخبار امری ایران درج شده است.
11. اخبار امری، سال1333، ش3(تیرماه)، صص9-8.
12. همان، سال1333، ش2-1 (اردیبهشت-خرداد)، صفحات اولیه.
13. همان، ش3 (تیرماه)، صص8-9.
14. همان، ش1و2 (اردیبهشت-خرداد)، ص15.
15. همان.
16. همان، ص16.
17. همان، سال1331، ش5 (شهریور).
18. همان، آبان1343، ش8، صص406-405.
19. همان، خرداد1347، ش3، ص137 و آهنگ بدیع، سال1347، ش1و2، ص8.
20. آهنگ بدیع، سال1347، ش1و2، ص13.
21. همان، سال1339، ش10-8، ص263.
22. همان، ص268.
23. اخبار امری، سال1340، ش3و4، ص178.
24.آهنگ بدیع، سال1344، ش2، ص60.
25. اخبار امری، 1342، ش8و9 (آبان-آذر)، ص505.
26. جواد منصوری، همان، 1/ 332 و سند 2/96.
27. اخبار امری، سال1352، ش13، سخن ماه ( نزاع و جدال منفور درگاه کبریاست)،
صص380-377.
28. ورقا، نشریه نونهالان بهائی ایران، سال1352، ش8 (آبان)، صص22-20.
29. سید محمدباقر نجفی، بهائیان. تهران، نشر مشعر، ص711. البته کشورهای عربی در آن
مقطع این هشدار را جدی نگرفتند.
30. محمدرضا نصوری، «پیوند و همکاری متقابل بهائیت و صهیونیسم». مندرج در: فصلنامه
انتظار موعود، ش18، ص247. به نقل از بولتن خبری سازمان رادیو-تلویزیون ملی ایران،
دفتر مرکزی، خبر232، 21دی1353.
31. همان.
32. مجمع فقه اسلامی، مصوبه ها و توصیه ها: از دومین تا پایان نهمین نشست. ترجمه
محمد مقدس، قم، 1418 ق. صص85-84.
33. مع مؤتمرات مجمع الفقه الاسلامی (المؤتمرات الفقهیه)، محمد علی تسخیری، دار
احیاء التراث العربی، بیروت، 327-326/1.
منبع: فصلنامه تاریخ معاصر ایران، شماره 49