×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

شیوه مدرن برده داری در فرقه ها

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

 شیوه مدرن برده داری در فرقه ها

فرقه پژوهی :

مهمترین مرحله در جذب افراد به فرقه ها :

اعضا توسط سرکردگان فرقه ها مغزشویی می شوند

امروزه فرقه در سطح بین الملل به یک پدیده تبدیل شده، بگونه ای که میلیون ها خانواده را در سراسر جهان درگیر خود کرده است. ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده است، به خصوص در دو دهه اخیر رشد فرقه ها و تأثیرات آنها بر روی زندگی افراد و خانواده ها معنا و مفهوم پیدا کرده تا آنجا که امروزه شاهد نفوذ فرقه ها در عرصه های مختلف  اقتصاد، سیاست، اجتماع و... هستیم.

سرکردگان فرقه ها برای رسیدن به آرزو های خود، به شیوه استعماری با برنامه هایی، سعی در جذب و کنترل افراد برای سوء استفاده از آنان و اموالشان دارند، که به آن فریب روانی یا شستشوی مغزی می گویند.

موفقیت سرکردگان در گرو این است که اولاً تعداد اعضای فرقه را افزایش دهند و ثانیأ بتوانند اعضای را در ناآگاهی نگاه دارند، بطوریکه اعضای فرقه هیچگاه سیر تغییراتی را که بر اساس برنامه های تنظیمی و از سوی سرکرده، در حال اجرا است و گاهاً شاید به ضرر خود آنها باشد، درک نکنند.

درخصوص افزایش جمعیت فرقه، سرکردگان از شیوه های گوناگون فریب ذهنی استفاده می کنند. برای آگاهی از شیوه جذب فرقه ها، تا آنجا که مجال این مقاله اجازه می دهد به آن اشاره می شود.

راه کارهای عضوگیری

سرکردگان فرقه، افراد سودجوی مدرنی هستند که برای مجاب ساختن اشخاص و جذب آنها به فرقه از ترفندها و فریب های ذهنی یا همان شستشوی مغزی، ماهرانه استفاده می کنند. با این شیوه است که می توانند افراد را مانند بردگان به خدمت بگیرند. به عبارتی دیگر سرکردگان فرقه ها با استفاده از شیوه مغز شویی نظام برده داری مدرن را رقم زده اند.

یکی از شیوه های جذب افراد مستعد برای جذب به درون فرقه، جهت مواجه با اعضای باهوش و بااستعداد و موفق حاضر در فرقه است، از سویی افراد مستعد و تازه وارد به شدت تحت تأثیر این افراد قرار گرفته و به عضوی متعهد تبدیل می شوند. اعضای دارای سابقه درخشان علمی, ورزشی, فرهنگی و... نه تنها برای شکار انسان های ناآگاه بلکه برای پایبندی اعضای قدیمی نیز مؤثر هستند.

به هر حال در مناسبات درون گروهی فرقه، اعضا می آموزند که برای جذب افراد مستعد هرگونه حس منفی نسبت به فرقه را در درون خود سرکوب کرده و از اصل بمباران محبت استفاده شایانی برده و همچنین می آموزند افرادی را که مستعد جذب هستند، با نگاه روانشناسانه واکاوی کرده و به گونه ای او را مجذوب فرقه کنند که وی شیفته فرقه گشته و حتماً وارد شود.

ناگفته نماند که سرکردگان فرقه ها به اعضای قدیمی فرقه، که مسئولیت جذب اعضای جدید را دارند به مانند شکارچیان انسان می نگرند.

به آنها می آموزند از سه تاکتیک برای جذب استفاده کنند:

الف) عزت نفس فرد را مخدوش کنند.

ب) تغییر در جهان بینی وی به وجود آورند.

ج) و در نهایت فرد را به تشکیلات وابسته کنند.

همچنین می آموزند که چگونه اشخاص را با شیوه روانشناسی به زیر گروه های متفکر و آینده نگر، احساسی، کاری و اعتقادی دسته بندی کنند؛ زیرا آن دسته از افراد که اهل اندیشیدن و تفکر و تعقل هستند از طریق ذهن و مطالعه با زندگی برخورد می کنند و به همین راحتی به القائات واکنشی نشان نمی دهند، بنابراین ابتدا به باورهای این دسته حمله کرده و آن را مخدوش می سازند و سپس از طریق استدلال و وا داشتن افراد به تفکر در موارد مطروحه، زمینه جذب آنها را فراهم می آورند. به عنوان مصداق می توان به یکی از شیوه های جذبی که اخیراً تشکیلات بهائیت برای جذب افراد مستعد بکار می بندد اشاره کرد:

اخیرا تشکیلات بهائیت دستوری به اعضای خود داده است که به جذب جوانان و نوجوانان مسلمان بنمایند در این پروژه از شیوه ایی نوین که تاکنون سابقه نداشته بهره گرفته اند به این صورت که با ترتیب دادن نمایش های تأتر گونه اقدام به تخریب باورهای افراد صید شده می پردازند. در این تأتر هر شخص بهائی مسئولیت ایفای نقشی را برعهده دارد. به طور مثال یک نفر کامله مرد نقش آدمی مثبت، دیگری استاد دانشگاه، آن یکی با پوشیدن لباس روحانیت می بایست در این نقش پنبه اسلام را بزند و... . به این ترتیب به باورهای فرد حمله می برند. یکی از شروط ورود صید به صحنه نمایش انفرادی وارد شدن به این بازی است تا بدین وسیله صیاد بتواند باورها و هویت فردی صید را درهم شکسته و وی را کاملاً منقلب و آماده جذب کنند. حال در این بین هرچقدر فرد مورد نظر مقاومت کند حملات گستاخانه تر شده و جلسه ادامه می یابد تا فرد تسلیم شود.

افراد احساسی نیز چون در افکار و احساسات خود تعادل ندارند از این رو نمی توانند کنترل درونی خویش را به راحتی در دست گیرند به همین خاطر عوامل خارجی تأثیر بیشتری بر روی این افراد می گذارند. به خاطر وجود این ویژگی است که سرکرده فرقه ها راحت تر از دیگر گروه ها بر روی این دسته از افراد جامعه تأثیر گذاشته و آنها را جذب فرقه خود می کند. به عنوان مثال می توان به جمعیت خانم هایی که توسط پیمان فتاحی فریب داده شده و جذب فرقه رام الله شده اند اشاره کرد.

افراد کاری به دلیل پیش فعالی و علاقه وافر به فعالیت های فیزیکی، از دسته دیگری از افراد جامعه هستند که در صورت مستعد بودن برای جذب، مورد هدف فرقه ها قرار گرفته و با فشارهای روانی حساسیت آنها را برمی انگیزند تا بتوانند پس از جذب از نیروی قابل ملاحضه آنها بهره گیری کنند.

افراد اعتقادی چون معتقد به معنویات هستند و گرایش به آن دارند و بدنبال ایجاد فضای معنوی در زندگی خویش هستند بنابراین سعادت و خوشبختی خود را از خدا می طلبند. جذب این افراد برای برخی فرقه ها آسان به نظر می رسد لذا کافی است که از سوی شکارچیان فرقه به آنها به گونه ای القاء شود که می توانند خواسته خود را در بین آنها بیابند. بدینوسیله این دسته از افراد جذب این گونه فرقه ها می شوند.

سرکرده فرقه ها فقط انرژی خود را به توانمندی صیادان خود معطوف نمی کنند بلکه برای جذب حداکثری از میان جامعه میزبان خود از متخصصان علم روابط عمومی و روانشناسی نیز کاملاً بهره برداری می کنند. زیرا آنان هستند که از فرقه ها و سران آن تصویری مثبت ارائه کرده و فرقه ها از فضای ایجاد شده و تصویر مثبت برای نیل به اهداف پنهانی خود استفاده مطلوب می کنند. برای مثال می توان به برگزاری سمینارها و جلسات سخنرانی-آموزشی برخی افراد که در راستای اهداف شرکت های هرمی برای جذب حداکثری در فرقه های اقتصادی نظیر گلدکوئست و شبه کوئست است، اشاره کرد.

راهکار مقابله مجاب سازی فرقه ها

به هر حال شستشوی مغزی در راستای مجاب سازی کاربرد دارد و برای بر هم زدن تعادل عزت نفس هر فرد به طور مجزا طراحی شده است که در نهایت در فرد ایجاد وابستگی به سرکرده و فرقه می کند. البته به خاطر داشته باشیم این تغییر نمی تواند دائمی و برای همیشه باشد و ماندگاری فرد در درون فرقه باز می گردد به نوع و تداوم برنامه های سشتشوی مغزی که از سوی سرکرده فرقه اعمال می شود.

به یاد داشته باشیم برای کمک به فردی که مورد هجوم واقع شده باید مانند یک بیمار رفتار کرد تا ضایعات روحی را که در او بوجود آمده، جبران کرد. نباید او را مقصر دانست و باید به او کمک کرد تا تجارب تلخی را که در گذشته داشته، فراموش کند، هرچند که بسیار سخت است.

مؤسسه مطالعاتی روشنگر معتقد است اگرمسئولان فرهنگی بستر آگاه سازی به جامعه را فراهم سازند هیچگاه شاهد ظهور فرقه های گوناگون نخواهیم بود. به عبارتی دیگر، اگر هر فردی درک صحیحی از پروسه کنترل ذهن داشته باشد هنگام مواجهه با چنین مواردی مراقب خود بوده و هرگز به عضویت فرقه ها در نخواهند آمد.

منبع : شفافیت

 

 

خواندن 1107 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی