افراد آنلاین
علي مومن دوست
هر چند بهائيت داراي ريشه هاي عميق در بين مردم نبود و طرفداران زيادي را هم در ميان شيعيان به دست نياورده بود اما فعاليت هاي سران اين فرقه و حمايت هاي خارجي عاملي بود كه باعث شد كه اين فرقه به حيات خود ادامه دهد و در زمان پهلوي جريان بهايت به خاطر تسامح رژيم بيش از پيش پايه هاي خود را در ايران محكم كند و رژيم به آنها اجازه داد تا ((محافل)) بيت العدل هاي خود را داير سازند و البته حمايت هاي خود رژيم هم به خاطر توصيه هايي بود كه از سوي انگليسي ها انجام ميشود لذا اين فرقه در آن زمان از دو كانال خارج و داخل مورد حمايت قرار مي گرفت و همين مساله باعث شده بود كه اين فرقه گستاخي را از حد بگذراند و دست به اقدامات مختلفي در برخي مناطق كه نفوذي در آنجاها داشت بزنند
اشاره:
انديشه هاي بابيت و بهائيت
از جمله فرقه هاي مذهبي هستند كه توسط استعمارگران در جهت ايجاد انحراف در
انديشه هاي اصيل و ناب اسلامي و مبارزه با نهاد مرجعيت و روحانيت كه همواره
سرستيز با استيلا و سلطه بيگانگان و اجانب بر سرزمين، مقدرات و سرنوشت مسلمين
در جامعه اسلامي ايران داشته اند، به وجود آمده اند.
انديشه ها و عملكرد پيروان
فرقعه هاي بابيت و بهائيت برخلاف ادعاها و ظاهرسازي هاي حق به جانب و هياهوهاي
تبليغاتي گوناگون از آغاز تا به امروز همواره در جهت حدمت به استعمارگران براي
نيل به اهداف شوم و شيطاني شان، در جوامع اسلامي به ويژه جامعه
ايراني بوده است. اسناد
و شواهد تاريخي و غيراقبل ترديد بي شماري دال بر اين حقيقت وجود دارد.
البته يكي از رسالت ها و
وظايف اساسي نهادها و سازمان هايي كه به گونه اي به اين اسناد و مدارك دسترسي
دارند همين است كه اين قبيل اسناد و شواهد را براي تنوير افكار عمومي و خنثي
ساختن تبليغات پرهياهو و ظاهرسازي ها و جعل واقعيات توسط اين قبيل
جريانات سياسي و فرقه هاي شبه مذهبي وابسته چاپ و منتشر سازند.
تاليف و انتشار اين اثر،
تلاشي است در جهت افشاي ماهيت ضد ديني و ضد ملي فرقه شبه مذهبي و در عين حال
شديدا ساسي و صد البته استعماري بهائيت در ايران.
دفتر پژوهش هاي موسسه كيهان صميمانه از همكاري
پژوهشگران و انديشمندان آگاه و متهعد جخت ارائه پيشنهادات سازنده انجام و تاليف
و تكميل پژوهش هايي از اين دست استقبال مي نمايد.
روابط گروههاو رهبران
بهائيت با دولت جديدالتاسيس اسرائيل يکي از خصوصيات ويژه اين تشکيلات و عوامل
اختلاف و انشعاب رهبران آن را تشکيل مي دهد.
از حدود يکصدوشصت سال پيش
که با ظهور ميرزا علي محمد باب، بابيگري در ايران آغاز شد و تا مدتها پس از آن
که باب معدوم شد و گروههي دوگانه "ازلي" و " بهائي" در ايران تشکيل يافت، ايران
مرکز اصلي و به اصطلاح کعبه آمال بهائيان بود. اما پس از تار و مار شدن بهائيان
در ايران و تبعيد و فرار رهبران آن به بغداد و استانبول و سرانجام به جزيره
قبرس( ميرزا يحيي صبح ازل) و گريختن پيروان ميرزاحسينعلي بها به عکا، اين کعبه
آمال تغيير جهت داد. از آن پس حتي نام و عناوين رهبران بهائيت که تا امروز با
ميرزا و سيد آغاز مي شد به "افندي" که عنوان عثماني بود تغيير شکل داد و مي
توان گفت مرکز ثقل بهائيت بري هميشه از ايران بريده شد و به ماورا مرزهي آن
کشيده و تا زماني که با مرگ چهارمين پيشوي بهائيان تشتت و تفرقه به حد نهائي
خود نرسيده بود، ايران مرکزي فراموش شده، به شمار مي رفت.