رهبران فرقهی بهائیت، با کپی برداری از برخی آیات قرآن، نظیر: «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثي وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ [حجرات/13]؛ ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (اینها ملاک امتیاز نیست)، گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است». خود را مبتکر شعار وحدت عالم انسانی معرفی میکنند.[1]
اما جالب است بدانیم که طرح این شعار توسط رهبران بهائی، به عنوان یکی از اصول اساسی و اهداف اصلی فرقهی بهائیت، هیچگونه سنخیتی با رفتار و اعمال آنها ندارد. چرا پیشوایان بهائیت، از یک سوی، دم از وحدت عالم انسانی میزنند و از سویی علناً، تمام کسانی که به فرقهی بهائیت ایمان نیاوردهاند را گمراه میخوانند.[2] سیاهپوستان آفریقایی را گاو میدانند.[3] غیربهائیان را حیوان میشمارند.[4] پیشوایان بهائی همچنین در برخورد با اقوام، رفتار دوگانه و تبعیض آمیزی از خود نشان میدهند. نظیر قاتل و وحشی خواندن ترکزبانان توسط حسینعلی نوری پیامبر خودخواندهی این فرقه [5]؛ نحس خواندن مردم سوریه [6] و رفتار تبعیض آمیز خانوادهی او در نوع برخورد با ایرانیها و خارجیها.[7]
آری؛ گفتاری که در پسِ آن، عمل نباشد، چیزی جز شعار زدگی و فریب افکار عمومی نیست. در پایان کلام خود را با سخن عباس افندی، دومین رهبر بهائیت، پایان میدهیم: «دين اللّه فی الحقيقه عبارت از اَعمال است، عبارت از اَلفاظ نيست. زيرا دين اللّه عبارت از علاج است؛ دانستن دواء ثمری ندارد بلکه استعمال دواء ثمر دارد. اگرطبيبی جميع اَدويه (داروها) را بداند امّا استعمال (مصرف) نکند چه فائده دارد ...».[8]
پینوشت:
[1]. عباس افندی، مکاتیب، مصر: به همّت فرجالله زکی الکردی، چاپ اول، 1921 م، ج 3، ص 67.
[2]. حسینعلی نوری، بدیع، تهران: مطبعه آزادگان، بیتا، ص 140.
[3]. عباس افندی، خطابات بزرگ، ص 119؛ به نقل از کتاب: در جستجوی حقیقت، نوشته: علیرضا روزبهانی.
[4]. حسینعلی نوری، بدیع، تهران: مطبعه آزادگان، ص 213.
[5]. اسدالله فاضل مازندرانی، اسرالآثار خصوصی، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 124 بدیع، ج 2، ص 154.
[6]. فاضل مازندرانی، اسرار الآثار، جلد 5، صفحه 200؛ به نقل از شبکههای مجازی بهائیت.
[7]. عبدالحسین آیتی، مبلّغ برگشته از فرقهی بهائیت، موارد بسیاری از این دست را در کتاب خود به نام کشف الحیل، نقل میکند.
[8]. عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان: لجنه ملّی نشر آثار امری به زبانهای فارسی و عربی، 1921 م، چاپ اول، ج 1، ص 106-105.