این استفادهی گسترده از ظرفیت رسانههای سمعی و بصری، حاکی از اهمیت اصل تبلیغ به عنوان یکی از ارکان و دستورالعملهای اساسی جامعهی بهائیت بوده، که نیازمند تأمین مالی گسترده می باشد. فلذا فعالیت و حضور در عرصهی اقتصادی، جزء مطالبات درجه اول فرقه محسوب میشود. اخیرا در این راستا، نمایندهی ارشد جامعهی بهائیت، خانم« دوگال، ضمن انتشار نامهای سرگشاده خطاب به رئیس جمهور محترم ایران، جناب آقای روحانی، نیاز مالی و لزوم رونق اقتصادی جامعهی بهائیت در ایران را بهانهی محوری قرار داده تا به زعم خود نوعی فشار بینالمللی را نسبت به سیاستگذاریهای جمهوری اسلامی ایران وارد نماید. این نامه که سبک نگارش و اصطلاحات به کار رفته درآن، به طور مشخص تحریک احساسات عمومی را هدف قرار داده، مملو از ادعاهای کذب، مظلومنماییهای نابجا، انتظارات نامعقول و اخبار نادرست است. در این مجال، قصد ارائه پاسخ سطر به سطر اظهارات غیر واقع مطرح شده در نامهی مذکور را نداریم، بلکه انتشار آن بهانهای شد تا دیگر بار مروری داشته باشیم براقدامات تلخ و ناگوار بهائیان علیه ایران و ایرانیان.
خانم دوگال در بخشی از نامهی خود خطاب به دکتر روحانی، اذعان نموده: « تاریخ 170 سال گذشته، گواه وفاداری و سازندگی آنان[ بهائیان] در راه خدمت به وطن عزیزشان است.» چنین ادعایی، تنها برای جوانان و افرادی قابل پذیرش است که در محیط فرقهای و ایزولهی سرشار از خفقان تشکیلات بهائیت زندگی کرده، هیچ گاه به مطالعهی حقیقی تاریخ نپرداخته و تنها از منابع مشخص و تحریف شدهی خاصی که برایشان در نظر گرفته شده تغذیه می شوند؛ که اگر چنین نبود می توانستند به نقش اساسی خاندان حسینعلی نوری و سرکردگان بهائیت در خیانت به سرزمین ایران پی ببرند. در تکمیل پاسخ به ادعای مذکور، تنها به بخش کوچکی از خوش خدمتی جریان بهائیت به بیگانگان به صورت تیتروار اشاره می شود:
· نقش اساسی بهائیان در جدا شدن شهرهای شمالی ایران و الحاق آن به روسیه.[1]
· تلاش مذبوحانه و بی سرانجام جهت فروش خوزستان به پارسیان هند.[2]
· ایفای نقش اساسی در جریان جدایی کشور بحرین از ایران.[3]
· عزل میرزا تقی خان امیرکبیر و روی کار آمدن مزدور روس و انگلیس «میرزا آقا خان نوری» توسط بهائیان در حمایت از مزدوران خارجی خود.[4]
· و....
مصادیق عدم وفاداری و خیانت از جانب بهائیان تنها به گذشته ختم نمی شود، امروزه هم جذب نیرو و سازماندهی جبههای مخالف علیه اسلام و جمهوری اسلامی، در صدر برنامه های تشکیلات بهائیت قرار دارد. نمونه های فراوان کارشکنی و اغتشاش آفرینی این تشکیلات در سالهای اخیر، شاهدی براین مدعاست. این تحرکات در زمینههای گوناگونی همچون سیاست، فرهنگ، اعتقادات، اقتصاد و .... بروز یافته است، مواردی همچون:
· شایعه پراکنی دربارهی برخی مسائل ناپسند جامعه از قبیل جریان اسید پاشی اصفهان و نسبت دادن آن به قشر بسیجی توسط سایت های بهائی، با هدف اتهام زنی و بدنام نمودن اقشار معتقد.
· کارشکنی در روند پروندهی هستهای ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی.
· پخش مداوم شبهات فکری و عقیدتی راجع به اصول و فروع دین مبین اسلام، به ویژه مذهب تشیع و حتی حوادث با عظمتی همچون قیام امام حسین (ع) از طریق انواع رسانه ها اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری به خصوص فضای مجازی.
· ابلاغ دستورهای مربوط به حضور در اغتشاشات و تجمعات غیرقانونی فتنهی 1388 از جانب بیت العدل (مرکز بهائیت) از طریق مجالس خاص بهائیان تحت عنوان ضیافت.
· پیوستن بهائیان به فتنه 1388 موسوم به « جنبش سبز» و شرکت در راهپیماییهای 25 خرداد، 13 آبان، 16آذر و روز عاشورای این سال و تحریک جو سیاسی.
· ارتباط با سایتی منتسب به گروهک منافقین، به گونه ای که پس از جذب افراد از طریق اینترنت، آنان را برای آموزش به مقر منافقین واقع در عراق و دیگر کشورهای مورد نظر منتقل مینمودند.
یکی دیگر از مقاصدی که بهائیان در ایران همواره در پی دستیابی به آن بودهاند، شناخته شدن به عنوان گروهی پرجمعیت و شاخص در جامعه است، که به عنوان حربهای برای پذیرفته شدن در قالب بخش شناسنامهداری از اجتماع با هدف کسب امتیازاتی از جامعهی جهانی و جمهوری اسلامی دنبال گردیده است. آن ها در این راستا، به هر نحو ممکن و با بهرهگیری از هر نوع فریبکاری، جذب افراد به تشکیلات را با هدف گسترش فعالیتهای سیاسی، بیش از پیش در برنامه های خود گنجانده اند.
هدف چنین تلاش هایی کم کردن حساسیت و مقاومت مسئولان نظام نسبت به بهائیت و کمرنگ جلوه دادن خطر این فرقه برای پیاده سازی اهداف شوم همپیمانان صهیونیست و نهایتا نفوذ به ساختار سیاسی و اثرگذاری بر نظام می باشد. فرقه بهائیت از زمان حاکمیت رژیم پهلوی، حرص شدیدی برای دستاندازی به گلوگاههای راهبردی کشور اعم از پایگاه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و تصاحب آن ها داشت و برای رسیدن به این منظور از هیچ تخلفی فروگذار نکرد. آن چه امروز بهائیان با بی شرمی در بوق و کرنا کرده اند و درنامهی اخیر خانم دوگال نیز محوریت دارد، ادعای مظلومیت اقتصادی در عین حضور در فعالیتهای اشتغال زا، مثمر ثمر و در خدمت ایرانیان است. این در حالی است که با وجود نزدیک به 50 شرکت و بنگاه اقتصادی بهائی- آن هم فقط در تهران- و سایر امکانات مالی، تمام ظرفیت این فرقه در خدمت تبلیغ و گسترش آن و در راستای پیشبرد اهداف بیگانگان سودجو و سران معاندشان می باشد. در ادامه به چند مورد از تخلفات تشکیلات بهائیت که در پوشش اقتصادی صورت گرفته می پردازیم:
· اقدامات جاسوسی فرقه ضالهی بهائیت در پوشش فعالیتهای اقتصادی،
· فرار مالیاتی بالغ بر 26 میلیارد تومان
· تخلفات گمرکی بیش از 80 میلیارد تومان
· پولشویی
· خروج غیرقانونی ارز از کشور.
· عدم پرداخت حق بیمهی پرسنل شرکت های تحت کنترل.
· سندسازی، جعل و خرید فاکتور صوری از دو شرکت کاغذی برای بالا بردن ارزش افزودهی شرکت، به منظور اخذ تسهیلات بانکی.
· تأسیس بیش از 28 شرکت صوری برای شرکت در مناقصات، جهت حذف رقبا و نیز بهره برداری از آن ها برای تهیه فاکتور جعلی.
· ترویج و گسترش بهائیت در یک کشور آفریقایی با کمک مبلغی در حدود 800 هزار یورو.
· وارد کردن کیت هایی با کارکردهای دوگانهی اقتصادی و جاسوسی که این نمونه کیت ها از سوی بعضی سرویس های اطلاعاتی بیگانه برای ذخیره اطلاعات مورد بهرهبرداری قرار میگرفت (برای نمونه در حوزهی جاسوسی، شرکت های خارجی طرف قرارداد « آچیلان در» در برخی موارد برای نصب درب های اتوماتیک در محلهای حساس یا خاص دولتی و غیردولتی، تاکید فراوانی داشتند. مسئولان شرکت مذکور نیز برای فرار از عواقب اقدامات خود و پنهانکاری، موارد حفاظتی را با جدیت هر چه تمامتر رعایت می کردند) [5]
· رانت های بانکی
· انجام معاملات غیرقانونی تحت پوشش شرکت های فعال اقتصادی.
· خرید و فروش غیرقانونی اراضی بدون ثبت در دفتر اسناد و املاک رسمی کشور.
· ایجاد آشفتگی و اغتشاش در بازار ارز و سکه.
از دیگر اتهامات مطرح در نامه مذکور که همواره مورد ادعای کل جامعهی بهائیت نیز بوده، مصادرهی اموال بهائیان در ایران می باشد، در صورتی که حقیقت چیز دیگری است. مواردی مانند زمینخواریهای گسترده در نقاط مختلف چون دشت گرگان، زمینهای کنار راه آهن اهواز، زمین های ساختمان تلویزیون و یا زورگویی و آزار و اذیت بسیاری از روستاییان برای به دست آوردن املاک زراعی آنان در کارنامهی بهائیت به ثبت رسیده است.[6] برخی از سردمداران بهائی اراضی وسیعی را در باختران، مازندران، اصفهان، یزد و دیگر مناطق تصاحب نموده و چند صد هکتار از اراضی دولتی را به نام خود به ثبت رسانده بودند. [7]
بد نیست به بحث دیگری که در زمینهی کشاورزی مطرح شده نیز اشارهای کوتاه داشته باشیم. خیانت هایی که بهائیت در این حوزه به کشور و مردم ایران وارد نمود، غیرقابل انکار است. به گواه اسناد موجود و تاریخ مکتوب، مسئولان بهائی پیش از انقلاب به بهانهی سدسازی و کمک به توسعه، تمام قناتها و کاریزهای تعداد زیادی از روستاها را خشک کردند که شمار آن به 150 روستا می رسد. تا جایی که این روستاها خالی از سکنه شده واهالی آنها به شهرها مهاجرت کردند. این امر موجب بی خانمانی خیل کثیری از هموطنانمان شد. [8]
این عناصر بهائی نظیر منصور روحانی (از وزرای کابینهی هویدا) نابودی کشاورزی ایران را نتیجه عدم وجود استعداد طبیعی اراضی ایران برای زراعت مطرح می کردند. منصور روحانی همانند دیگر هم مسلک بهائی خود، «عبدالکریم ایادی، هوادار وارد کردن کلیهی فرآوردههای کشاورزی و دامی از خارج بود و می گفت:« ایران خیلی از محصولات کشاورزان را ارزانتر از آن چه در داخل کشور تولید می شود، میتواند از خارج تهیه نماید...» [9]
منصور روحانی 30هکتار از اراضی جنگلی گرگان، واقع در منطقهی "ولند" را به شرکتهای بهائی و خویشاوندانش واگذار کرد و برای قانونی جلوه دادن اقدام خود، به وسیلهی 70 دستگاه ارهی موتوری، یک روزه تمام درختان عظیم را قطع و حتی محموله های چوب و هیزم را به نحوی حمل کردند که اثری از درخت درآن نباشد. [10] روحانی در دوران طولانی وزارتش با تشکیل باندی مرکب از رانت خواران رژیم پهلوی چون هژبریزدانی، رحیم علی خرم، دکتر یگانه( برادر وزیر سابق دارایی در کابینه هویدا) وکیل زاده( معاون سابق وزارت کشاورزی و رئیس سازمان جنگل ها) و ... در داخل و خارج از وزارت کشاورزی، با سوءاستفاده از مقررات مربوط به ملی شدن جنگل ها، زمین های ملی شده را به نام زمین های زراعی به اشخاص مورد نظر خود واگذار کرد و از این طریق موجب وارد شدن ضرر و زیان در امر کشاورزی و منابع طبیعی گردید. [11] این موارد، تنها بخش کوچکی از چپاول تشکیلات بهائیت در زمانی است که راه برای حضور در جامعه برایشان هموار بود. حال سؤال این است که آیا احقاق حق و مبارزه با چنین مفاسدی بارز، جایی برای مظلوم نمایی باقی میگذارد؟
هرآن چه از فعالیت های مخرب و سوءاستفاده های این تشکیلات ذکر گردید، همواره مورد حمایت جوامع غربی قرار گرفته که نمایانگر وابستگی و سرسپردگی کامل این فرقه به نظام سلطه می باشد. حمایتی که از جانب این کشورها صورت می گیرد عمدتا تحت عنوان "لزوم رعایت حقوق بشر و نگرانی بابت صلح عمومی در جوامع بین المللی" مطرح می شود: حال آن که حامیان اصلی فرقه، خود اولین ناقصان هر گونه حقوق انسانی بوده و هستند.
«بیل کلینتون» رئیس جمهور وقت آمریکا در این رابطه می گوید:« ایالات متحده می کوشد یک همکاری بین المللی برای زیر فشار قرار دادن حکومت اسلامی ایران به منظور رعایت حقوق اقلیت های مذهبی به وجود آورد. [12] همچنین« برایان کسیدی» (نمایندهی انگلیسی پارلمان اروپا) پس از بازدید از ایران و بازگشت به لندن، از رفتار ایران با بهائیان انتقاد کرد و حمایت بین المللی از بهائیان در ایران را به نمایش گذاشت.[13] علاوه بر این، موریس کاپیتورن( نماینده کمیسیون حقوق بشر) نیز در جریان بازدید از ایران مدعی نقض حقوق بهائیان در ایران شد. [14]
گذشته از هر نژاد و ملیتی، این تناقضات آشکار بر هر انسان آزاده ای گران می آید آمریکایی که خود، حامی و مجری موارد متعددی از نقض حقوق بشر است، از اقداماتی که جمهوری اسلامی ایران برای برقراری امنیت، آرامش و ثبات در کشور انجام می دهد، انتقاد کرده و همواره حمایت بین المللی از بهائیان در ایران را به نمایش گذاشته است؛ بهائیانی که طی سال های گذشته موضوع جاسوسی برای برخی از آنان اثبات و محرز گردیده است.
نقض آشکار حقوق بشر توسط امریکا و حمایت بی دریغ آن از جنایتکاران را می توان در موارد ذیل به وضوح مشاهده نمود:
· خاموش بودن صدای آزادی خواهان و جامعهی مدنی در آمریکا و برخورد ناعادلانه با هر گفتار و کلام مخالف از سوی دستگاه قضایی آن کشور.
· نقض مبرهن حقوق سرخ پوستان در داخل امریکا
· حمایت از کشتار بی رحمانهی آل سعود در یمن علیه مردم بی گناه و غیر نظامی.
· سکوت جوامع بین المللی در قبال نقض حقوق بشر توسط عربستان و فاجعهی منا.
· فعالیت های نظامی پایگاه های امریکایی در کشورهایی مثل عراق، افغانستان و پاکستان و سایر کشورهای منطقه و طراحی و برنامه ریزی منویات شیطانی خود.
· حمایت از گروهک های تروریستی در منطقه.
· حمایت از کشور عراق در زمان جنگ تحمیلی علیه ایران
· انهدام هواپیمای مسافربری ایران در خلیج فارس.
· حمایت از منافقین و پروندهی سیاه آن گروهک در مقابل ملت ایران( با ترور 17 هزار تن از هموطنان ما که در کارنامهی خود دارند)
· بمباران بیمارستان مرتبط با سازمان پزشکان بدون مرز که بی گناهان زیادی درجریان آن کشته شدند، بدون هر گونه پیگیری از سوی مجامع حقوق بشری سازمان ملل.
حضرت آیت الله خامنهای (مدظلهالعالی) در همین رابطه می فرمایند «هر کس دیگری درباره حقوق بشر حرف بزند، آمریکاییها حق ندارند دربارهی حقوق بشر حرف بزنند؛ چون دولت آمریکا بزرگترین نقض کنندهی حقوق بشر در دنیا است؛ نه فقط دیروز؛ بلکه همین امروز.»[15] همان طور که در میزان پایبندی به مفاد برجام و عهد شکنی مورد انتظار از امریکا، عدم شایستگی اعتماد به معاهدات این کشور، بار دیگر بر ملت و مسئولان محرز گردید، تاریخ و رزومهی اخلاقی-عملی این کشور و همپیمانانش موید این حقیقت است که امریکا هرگز خواهان توافق و تعامل سالم با ایران نبوده، بلکه در پی توافق با دشمنان اینسرزمین و گروه هایی است که زیر یوق اربابان بیگانهی خود به نوایی رسیده و نسبت به عدم تخطی چنین فرقه هایی از مسیرمورد نظرشان، یقین حاصل کرده اند. همان طور که در نامه نمایندگان امریکا تاکید شده بود:« بهائیان ایران، عاملی مهم در هر گونه روابط آینده آن کشور با ایالات متحده است. [16] این جمله در بردارنده ی تنها زمینه ی قابل توافق میان ایران و امریکا و شیوهای است که برای آنان پسندیده بوده و می توانند به آن پایبند باشند.
[1] .تدینی، سید حبیب ا...(کارشناس ارشد فرق و ادیان الهی) «خطر بهائیت و تکلیف ما» سایت برهان ، 3/11/1390
[2] -همان
[3] .هویدا یا پنهان، بررسی نیمه پنهان چهره امیر عباس هویدا، صاحب نیوز، 22/7/1393.
[4] . شهبازی، عبدالله ، فصلنامه تاریخ معاصر ایران، شماره 27، پاییز1382.
[5] .سایت فرقه نیوز ، 26/10/1394
[6] میراشرافی، سید مهدی، "برای ملت ما علا برابر با بلا است"، روزنامه آتش، شماره ی 276، 27/2/1340
[7] .فردوست ، حسین، خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست، ج2، تهران: انتشارات اطلاعات، 1339
[8] . سند شماره ی 137 از مجموعه اسناد حاضر.
[9] .دلدم، اسکندر، زندگی و خاطرات هویدا، تهران، نشر گلفام، سال 1372،ص188.
[10] .پرونده ی منصور روحانی
[11] -پرونده ی منصور روحانی.
[12] .رادیو اسرائیل، 21/7/1373
[13] .جمهوری اسلامی ، به نقل از بخش فارسی رادیو امریکا، 30/3/1375
[14] .جمهوری اسلامی ، به نقل از بخش فارسی رادیو امریکا، 19/8/1375
[15] .بیانات در دیدار با مردم قم، 19/10/1392.
[16] .بخش فارسی رادیو امریکا، 10/1/1375