سوال : اگر امکان گناه و خطای دستهجمعی اعضای بیت العدل وجود دارد، پس ادعای عصمت آنان و عمل به تصمیمهایشان چه معنی خواهد داشت؟!
مبلّغان بهائی مدعی هستنند که در آئین آنها امر به جستجوی آزادانهی حقیقت شده و تقلید امری ناپسند معرفی شده است!
اما اینکه این تحری حقیقت چقدر در آئین بهائی قابل اجراست و اساسا اجرا شده است یا خیر مطالب متعددی در این پایگاه درج گردیده است . و ثابت شد اساسا یک بهائی از زمان تولد تا مرگ تحت تعلیم و آموزش است و جای هیچگونه تخطی از آئین بهائی را ندارد و اساسا جستجوی حقیقت از همان کلاسهای گلشن برای کودکان ف6رو پاشیده است . حال باید از مبلغان بهائی پرسیده شود آیا بهائیان اجازه دارند در نظر بیت العدل سرپیچی و بهر دلیلی موجه و غیر موجه آنر ا اجرا ننمایند . بطور قطع پاسخ منفی است پس این چگونه نحری حقیقت است . اساسا تقلید در فروعات و احکام روز مره است اگر بهائیان تقلید را عملی ناپسند میدانند چرا از از احکام بیت العدل پیروی مینمایند . ؟
نکته دیگر اینکه چگونه بهائیان بیت العدل را بنا بر گفته جناب بهاالله مصون از خطا و اشتباه میدانند در حالی که شوقی افندی با طرح ادعای امکان گناه اعضای بیت العدل، اخراج فرد خاطی را از وظایف ولیامر برشمرده است: «اگر چنانچه عضوی از اعضاء گناهی ارتكاب نمايد كه در حق عموم ضرری حاصل شود، ولی امرالله صلاحيت اخراج او دارد».
و نکته دیگر اینکه سخن بهاء را مد نظر قرار دهیم که «امور ملّت معلّق است به رجال بيت عدل الهی... چون كه هر روز را امری و هر حين را حكمتی مقتضی. لذا امور به بيتعدل راجع تا آنچه را مصلحت وقت دانند، معمول دارند. نفوسی كه لِوجه الله بر خدمت امر قيام نمايند، ايشان ملهماند به الهامات غيبی الهی. بر كل اطاعت لازم».(1)
و البته اکر حکم جناب شوقی را مد نظر قرار دهیم ، چگونه با اجتماع چند غیرمعصوم، تصمیماتی معصومانه صادر میگردد؟!
بهائیان با یک نگاه عامیانه ادعا دارند به هر حال، هرچند امکان بروز خطا و گناه از اعضای بیت العدل وجود دارد، اما مسلّماً وقتی تصمیماتی که به صورت دستهجمعی بگیرند، مصون از خطا و اشتباه خواهد بود.
پاسخ را اینطور باید داد که اولاً اگر امکان صدور خطا از اعضای بیت العدل وجود دارد که دیگر اعطای مقام عصمت به آنان چه توجیهی دارد؟! ثانیاً بر خلاف ادعای شما، حتی امکان تصمیم خطای گروهی اعضای بیت العدل نیز وجود دارد؛ همچنان که شوقی افندی در فرض مذکور، وظیفهی ابطال تصمیمهای اشتباه اعضای بیت العدل را با شخص ولیامر دانسته است: «ولیامر رئيس لاينعزل اين مجلس فخيم (: بیت العدل) است... هرگاه تصميمی را وجداناً مباين با روح آيات منزله تشخيص دهد، بايد ابرام و تأكيد در تجديد نظر آن نمايد».(3)
بنابراین اگر امکان گناه و خطای دستهجمعی اعضای بیت العدل وجود دارد، پس ادعای عصمت آنان و عمل به تصمیمهایشان چه معنی خواهد داشت؟! از همه مهمتر اینکه در شرایط فعلی از وجود ولیامر در میان بهائیان خبری نیست، چه کسی وظیفهی برخورد با اعضای خاطی و اصلاح تصمیمات غلط بیت العدل را عهدهدار است؟!
پینوشت:
1- حسینعلی نوری، اشراقات و چند لوح دیگر، نسخهی الکترونیکی، ص 79.
2- عباس افندی، الواح وصایا، مصر: ابوالقاسم گلستانی شیرازی، 1342 ق، ص 16.
3- شوقی افندی، دور بهایی، لانگنهاین آلمان، لجنهی ملّی نشر آثار امری، چاپ سوم، 1998 م، ص 83.