سِر به (انگلیسی Sir)لقبی تشریفاتی است که به شوالیهها (به انگلیسی Knight) یا بارونها( به انگلیسی Baronet) اطلاق میشدهاست. این رویه در بریتانیا تا امروز همچنان ادامه دارد.
یکی از آخرین موارد اعطای این لقب اعطای لقب به سفیر سابق انگلستان در ایران در سال 89 بوده است ملكه كشور سلطنتي انگلستان در حالي به تازگي با اعطاي لقب "سر " به سايمون گس سفير اين كشور در ايران، از وي تقدير كرده است كه تاريخچه اعطاي اين نشان بخصوص به افرادي كه مرتبط با موضوع ايران هستند، نشاندهنده آن است كه در اعطاي اين لقب بيش از هر چيزي حجم خباثتها و پيگيري سياستهاي استعماري توسط يك فرد، ملاك اعطا قرار ميگيرد و اغلب كساني كه اين نشان را دريافت كردهاند جزو افرادي بودهاند كه بيشترين خيانتها را در قبال كشورمان مرتكب شدهاند.
اما اینکه این لقب بخاطر کدام خدمات عبدالبها به کشور انگلیس به ایشان اهدا شده باید گفت :
مبلّغین بهائی در راستای انکار ارتباط پیشوایان خود با استعمار انگلیس مدعی میشوند که اعطای نشان سلطنتی به عبدالبهاء، بخاطر تجلیل از اقدامات انساندوستانهی او در تأمین آذوقهی فلسطینیان بوده است. اما چگونه میتوان باور کرد که مسبب نسلکشی ایرانیان بين سالهای 1917-1919 م، بخاطر کمکِ عبدالبهاء به مردم دشمنش از او تقدیر کرده باشد؟!
و اساسا چگونه بهائیت میتواند دینی الهی باشد در حالی که همواره مورد حمایت ظالمین و استعمارگران بوده است؟!
و البته حمایتها تا جائی پیش میرود که دومین پیشوای بهائیت عبدالبهاء، از استعمار پیر لقب «نایت هود (Knight hood)» را دریافت کرد: «پس از اختتام (اتمام) جنگ و اطفاء نايرهی حرب و قتال (خاموش شدن آتش جنگ) اولياء حكومت انگلستان از خدمات گرانبهائی كه حضرت عبدالبهاء در آن ايام مظلم نسبت به ساكنين أرض اقدس و تخفيف مصائب و آلام (دردهای) مردم آن سرزمين مبذول فرموده بودند در مقام تقدير برآمدند و مراتب احترام و اهداء نشان مخصوص از طرف دولت مذكور «نايت هود» و تكريم خويش را با تقديم لقب حضور مبارک ابراز داشتند».(1)
جالب است بدانید نشان «نایت هود» به افرادی داده میشود كه در جهت تامین منافع دولت انگلستان اقدامات قابل توجه داشته اند ، نه به آنانی كه به کمک مردم عادی كشوری شتافته باشند كه انگليس در حال جنگ با آنهاست! اما اگر به قول شما انگلیس اینقدر مردم دوست بوده، اصلاً چرا به آن نواحی لشکرکشی و اشغالگری کرده است؟! آیا اساساً انگلیس در لشکرکشیهایش به مردم عادی اهمّیتی میداد که در اثر حمله به دیگر ملل و چپاول ثروتشان، موجب مرگ هزاران و میلیونها نفر میشد؟! آيا باور میکنید که عبدالبهاء بخاطر چند روز کمک انساندوستانه به عدهای غيرانگليسی در فلسطين، شايستهی تقدیر استعمار انگليس شده باشد؟! همان انگليسی که در اشغال ايران، بين سالهای 1917-1919 م (همان حدود حمله به فلسطين) به صورت مستقيم و غيرمستقيم، به علّت مصرف آذوقهی مردم توسط سربازانش، موجب تلف شدن تعداد بیشماری ايرانی از گرسنگی شده است! این نسل کشی انگلیسیها در ایران با عنوان هلو کاست ایرانیان مورد بحث قرار گرفته است .
شوقی افندی پادشاه عثمانی را دشمن بهائیت برنشمرد که تصمیم داشت پس از فراغت از جنگ با انگلیس، سراغ عبدالبهاء آمده و او را مصلوب سازد؟! (2) آیا این بهترین فرصت برای عبدالبهاء نبوده تا با کمک انگلیسیهای متجاوز، دشمن مشترک خود (امپراطوری عثمانی) را از میان بردارند؟!
همکاری عبدالبهاء با انگلیس، موجبات عصبانیت دولت عثمانی از شخص عبدالبهاء و بهائیان را فراهم ساخت و لذا دولت انگلیس را بر حمایت از جاسوس خود و خائن به دولت عثمانی مصمم کرد؛ همچنان که شوقی افندی تصریح کرده است: «لرد کرزن و سایر اعضاء کابینهی انگلستان نیز رأساً و مستقیماً از وضع مخاطره آمیز حیفا استحضار حاصل نمودند. از طرف دیگر لرد لامینگتون با ارسال گزارش فوری و مخصوص به وزارت خارجهی آن کشور، انظار اولیای امور را به شخصیت و اهمّیت مقام حضرت عبدالبهاء جلب نمود و چون این گزارش به لرد بالفور وزیر امور خارجهی وقت رسید در همان یوم وصول (روز رسیدن)، دستور تلگرافی به جنرال النبی سالار سپاه انگلیز (انگلیس) در فلسطین صادر و تأكید أکید نمود که به جمیع قوی در حفظ و صیانت حضرت عبدالبهاء و عائله و دوستان آن حضرت بکوشد».(3)
در همین موضوع در تاریخ مکتوب میخوانیم :
0000
در بحبوحه جنگ جهانی اول که قشون غاصب انگلیس برای درهم کوبیدن دولت مسلمان عثمانی در خاور میانه و مقابله با هرگونه مقاومت مردم ستمدیده فلسطین (که در آنزمان جزئی از سرزمین دولت عثمانی بود ) به حیفا وارد و با کمبود آذوقه روبرو ودر شرایط شکست قرار میگیرد .
عباس عبدالبهاء که این موضوع را متوجه می شود پس از گفتگو با افسران ارشد انگلیسی آنها را از نگرانی خارج میکند و میگوید : " من به اندازه ارتش شما آذوقه دارم و درب انبارهای خویش را که از قبل آذوقه زیادی در آن پنهان کرده بود برروی سپاهیان انگلیسی می گشاید " و این موضوع باعث پیروزی سپاهیان انگلیس در فلسطین میشود.
(کتاب معروف لیدی بلامفیلد بنام " the chosen highway " صفحه 210 ناشر این کتاب در پاورقی همین صفحه اضافه میکند که خانم بلامفیلد اکثرا یادآوری میکرد که این مخازن گندم عبدالبهاء در زمان سلطه قشون عثمانی مخفی گاه خوبی برای حفظ گندم ها بوده است! )
و بدین ترتیب راه برای تحکیم تسلط ارتش انگلیس و مقدمات حمایت از تشکیل یک دولت یهود در منطقه فلسطین هموار میگردد.
جالب تر آنکه عبدالبهاء این سلطه غاصبانه دولت استعمارگر انگلیس را بر سرزمین فلسطین به " برپا شدن خیمه های عدالت " تعبیر نموده و بر این نعمت عظمی خدای را سپاس میگذارد و تاییدات جرج پنجم امپراطور انگلستان را مسئلت و جاودانگی سایه این امپراطور تجاوزگر را بر آن سرزمین آرزو میکند!! (مکاتیب جلد 3 ص 347 نوشته عبدالبها )
عبدالبها نامه به شرح متن زیر راخطاب به امپراطور انگلیس صادر نموده است
"اللهم اید الامبراطور الاعظم جورج الخامس عاهل انکلترا بتوفیقاتک الرحمانیه و ادم ظلها الظلیل علی هذا الاقلیم الجلیل"
یعنی خداوندا جرج پنجم پادشاه انگلستان را بتوفیقات رحمانی خویش تایید کن و سایه اش را بر این سرزمین ( فلسطین ) همیشگی و جاودانه دار...!!
00000
پینوشت:
1- شوقی افندی، قرن بدیع، بیجا: مؤسسهی ملّی طبوعات امری، 122 بدیع، ج 3، ص 299.
2- همان، ج 3، صص 298-297.
3- همان، ج 3، ص 297-296.