اخیراً برخی کانالها مدعی شدند که حرز شرف الشمس نشان متعلق به بابیت و بهائیت است. هرچند در انتساب حرز شرف الشمس به حضرت علی (علیه السلام) تردید هست، اما برابر آنچه در تاریخ این حکاکی مشخص است پیشینهی این حرز دستکم به قرن هفتم هجری برمیگردد و فرقهی بابیت و بهائیت در قرن سیزده هجری به وجود آمدهاند، لذا انتساب حرزی که پیش از پیدایش بابیت و بهائیت وجود داشته، به آنها، معقول نیست.
بررسی کتب حدیثی و روایات نشان میدهد حرز شرف الشمس (طراحی نقوشی بر روی سنگ عقیق زرد یمنی یا پارچه و کاغذی زرد رنگ رسم میشود) به اثبات نرسیده و ابهامات بسیاری دارد. از منظر روایی و تاریخ حدیث، حداقل تا 7 قرن، از روایت منسوب به امیرالمؤمنین در باب شرف الشمس، در کتب حدیثی موجود شیعه، مطلبی وجود ندارد. و ابهام اصلی همین است که تا قرنها، این روایت کجا بوده و ناگهان پیدا شده است؟!
صرف نظر از همه مباحث مطروحه در خصوص اصالت این حرز حکاکی در پاسخبه ادعای مبلغان بهائی میگوئیم :
هرچند در انتساب حرز شرف الشمس به حضرت علی (علیه السلام) تردید هست، اما پیشینهی این حرز دستکم به قرن هفتم هجری برمیگردد و فرقهی بابیت و بهائیت در قرن سیزده هجری به وجود آمدهاند، لذا انتساب حرزی که پیش از پیدایش بابیت و بهائیت وجود داشته، به آنها، معقول نیست.
از طرفی دلایلی که برای انتساب این حرز به بابیت و بهائیت ارائه شده، سُست و بیپایه هست.
به طور مثال میگویند چون روز نوزدهم فروردین باید نوشته شود و عدد نوزده در بابیت و بهائیت مقدس است، پس این حرز ساخت بهائیت میباشد، حال آنکه از دیرباز نوزدهمین روز از ماه فروردین برای منجمان مسلمان اهمیت ویژهای داشته است. روزی که خورشید 19 درجه در برج حَمَل (فروردین) باشد و البته در ساعتهای خاصی در این روز، بهترین موقعیت خورشید در کهکشان در سال است. لذا در روایات نیز، شرفِ خورشید، در برج حَمَل دانسته شده است.(1)
یا میگویند ستارهی این حرز شباهت به ستارهی پنج پَر بابیت دارد؛ حال آنکه اگر شباهت ستارهی شرف الشمس را به ستارهی بابیت، دلیل بابی ساخت بودن این نقوش در نظر بگیریم، باید بپذیریم که نقوش ستارههای به کار برده شده در حرم معصومین (علیهم السلام) نیز ساخت و یا نشان یهود و... است؛ ادعایی که هر عاقلی از پذیرش آن اِبا دارد!
از نگاه مراجع عظام شیعه نیز حرز شرفالشمس، بیاعتبار (2) محسوب گردیده و تنها از نگاه برخی و با حسن نظر و از باب رجاء و امید ثواب(3)، عمل به آن، بیاشکال دانسته شده است.
لذا به نظر میرسد که حتی اگر منبع و ریشهی اسلامی شرف الشمس را رد کنیم، نهایتاً میتوان آن را نشانی غیراسلامی دانست. اما انتساب این حرز به بابیت و بهائیت یا حاصل بیدقتیها و یا توطئهی خود بهائیت میباشد.
در هر صورت فراموش نکنیم، فرقهای که به هر بهانه قصد علنی کردن نام خود دارد، تا حساسیت و توجه همگان را نسبت به خود برانگیزد، از علنی کردن این ادعا در هر صورت سود خواهد برد.
پینوشت:
1- ر.ک: سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ج 2، ص 1053؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 54، ص 227.
2- استفتائات آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله سید علی سیستانی.
3- آیت الله میرزا جواد تبریزی، صراط النجاة، ج 10، ص 426؛ استفتائات آیت الله صافی گلپایگانی و... .