شیخیه: اطاعت از ستمگران همچون اطاعت از خداست!

شنبه, 14 تیر 1399 07:14 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

کوتاه خواندنی :

بهائیت در ایران : پیشوای شیخیه‌ی کرمان با نقض اصل تولّی و تبرّی، مسلمانان را به سوی ظلم‌پذیری سوق داده است. وی تا آن‌جا پیش رفته که اطاعت از ستمگران را به مثابه اطاعت از خدا دانسته است! این در حالیست که بنابر نظریه‌ی وی، علما و صحابیِ مقابله کننده با ستمگران، فاسق به حساب می‌آیند و حتی مشروعیت خلافت خلفای سه‌گانه و یزید نیز ثابت می‌گردد!

همچنان که با ترویج تفکر جبر و توجیه غلبه‌ی ظالمین و کفار بر مسلمانان، پیروان خود را به اطاعت از ستمگران فراخوانده است. وی حتی به این مقدار هم بسنده نکرده و اطاعت از ستمگران را به مثابه اطاعت از خدا دانسته است: «مخالفت ایشان (دولت‌های نیرومند) حرام و منهیٌ‌عنه؛ و باید مشیت خود را تابع مشیت الهی کرد و به آن‌قدر که خدا خواسته است بخواهی، و به آن‌قدر که او معزّز داشته معزّز بداری و نظم عالم را بر هم نزنی... و خلاصه اطاعت هر صاحب غلبه به قدر غلبه‌اش هرگاه صاحب حکم باشد، لازم است؛ مثل نماز و روزه و شک در این نیست و اطاعت خدا است».(1)
اما در پاسخ به این رویکرد پیشوای شیخی مسلک می‌گوییم:
اولاً: با توجه به ادعای کریم خان، آیا علما و مجتهدینی که وی
 اطاعت از ایشان را واجب شمرده (2)، با طاغوت‌های زمان خود (همچون استعمار روس و انگلیس) مقابله و نزاع نکردند؟! آیا چنین علمای جلیل‌القدری که برای عزّت اسلام و مسلمین قیام کردند، از دیدگاه شیخیه فاسق‌اند؟! از آن بالاتر، اصحابی چون ابوذر، سلمان و... که در مقابل غصب حق حضرت علی (علیه السلام) ایستادگی کردند چه؟! آیا در مرام شیخی چنین اصحابی فاسق‌اند؟!
ثانیاً: بر اساس مبنای پیشوای شیخی مسلک، خلافت خلفای سه‌گانه و حتی یزید مشروع بوده و ایستادگی حضرت علی و امام حسین
 (علیهما السلام) در مقابل آن‌ها، (العیاذ بالله) نامشروع بوده است!
ثالثاً: آیا با عقل جور درمی‌آید
 که امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، خلیفه‌ی خدا و برچیننده‌ی ظلم و جور، خواستار بقای طاغوت‌ها و نابودی اسلام به دست آنان باشند؟!
رابعاً: پیشوای شیخی با چه دلیل و منطقی،
 اطاعت از ستمگران را به اطاعت از خدا تشبیه کرده، در حالی که خداوند متعال صراحتاً مسلمانان را از همراهی با ظالمین بازداشته است: «وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ [هود/113]؛ و بر ظالمان تکیه ننمایید، که موجب می‌شود آتش شما را فرا گیرد؛ و در آن حال، هیچ ولیّ و سرپرستی جز خدا نخواهید داشت؛ و یاری نمی‌شوید». آیا سکوت و فرمان‌برداری از ستمگران به مثابه همکاری با آنان نیست؟!

پی‌نوشت:
1-محمد کریم خان کرمانی، رساله ازهاق الباطل، کرمان: چاپخانه‌ی سعادت، 1392 ق،
 صص 177-164.
2- رک: محمد کریم خان کرمانی، هدایت الطالبین، کرمان: بی‌نا، 1380 ق، ص 180.

 

 

خواندن 472 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی