احکام بهائی 3 : جواز نزدیکی بغیر از همسر توسط سید باب

شنبه, 03 آبان 1399 05:45 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران :  باید بیان کرد که جریان فکری بابیت و بهائیت جز انگشت شمار فرقه هائی است که جواز فساد وفحشا صادر کرده است شاید به جرات بتوان گفت که این حکم یعنی از بین بردن تمامی آنچه بعنوان کوچکترین واحد اجتماعی یعنی خانواده در مباحث اجتماعی و جامعه شناسی مطرح است بیان کرد . و اینکه این حکم یعنی فاحشه گری محض ،  یکی از دستور های جالب سید باب اینست که زن می تواند در صورت بچه نداشتن از شوهر خود، به مرد دیگری اقتران پیدا کرده و از او بچه دار بشود. اما مولف کتاب جواب پاره شبهات این مطلب را توجیح کرده و به تاویل می برد.

 

از بحث های مهم در ادیان، بحث حلال زادگی و غیرت مرد نسبت به همسر خود است. اما بر خلاف ادیان الهی، یکی از دستور های جالب سید باب این است که زن می تواند در صورت بچه نداشتن از شوهر خود، به مرد دیگری اقتران پیدا کرده و از او بچه‌دار بشود. اما مولف کتاب جواب پاره شبهات این مطلب را توجیه کرده و به تاویل می‌برد.

در کتاب جواب پاره شبهات گوید: «در کتاب بیان فارسی باب 15 از واحد ثامن می‌فرماید: فرض لکل احد ان یتاهل لیبقی عنها من نفس یوحد الله بها ... و ان یظهر من احدهما ما یمتعهما عن ذلک حل علی کل واحد باذن دونه لان یظهر عنه الثمرة ... تاهل در بیان فرض و اصطلاح شرعی آن اقتران است، و کلمه اقتران در بیان معادل ازدواج و نکاح است در اسلام، ... یعنی شرعا از هم جدا شوند و اقتران دیگر یعنی ازدواج دیگر نمایند. و در قسمت فارسی همین باب شرح می دهد- و امر شده در بیان باشد امر حتی آنکه اذن داده شده اگر سبب منع از طرفی مشاهده شود اختیار اقترانی به اذن آن ... الخ.» (1)

در قسمت عربی عبارت سید باب چنین است که: «حل علی کل واحد باذن دونه لان یظهر عنه الثمرة»- حلال می شود به هر یکی از آن دو نفر با اجازه دیگری آنکه از خود بچه ای بار آورد.

این عبارت تصریح می کند که: در این صورت آنچه حلال و جایز است بوجود آوردن بچه است، و از این لحاظ که چگونه به وجود آوردن و با چه شرائطی اظهار ثمره کند، قید شرطی ذکر نشده است، و بلکه فهمیده می شود که مقصود اظهار ثمره است به هر نحوی که باشد.

و اما در قسمت فارسی، به جای اظهار ثمره، اختیار اقتران ذکر شده است و چون در تمام نوشته های سید باب به کلمه اقتران به جای نزدیک شدن استعمال شده است، چنان که معنی آن در لغت عربی هم همان است، پس جمله (اختیار اقتران) کاملا صریح تر و واضح تر بوده و مقصود ما را بهتر خواهد فهمانید.

و اما اینکه مولف ادعاء کرده است که اقتران به معنی مخصوص ازدواج شرعی استعمال می شود، کاملا بی ربط و خالی از برهان است، و ما چون کتاب بیان را از آغاز تا باب 25 از واحد 8 به دقت بررسی می کنیم، می بینیم که قریب پنجاه مورد این کلمه استعمال شده است و در همه آن موارد مقصود سید باب همان معنای لغوی (نزدیک شدن) است و در اینجا چند نمونه ذکر خواهد شد.

1- آثار او معاینه ضیاء شمس است بالنسبة به انوار کواکب، هل یقتدر احد آن یقترن بینهما ... سعی نمائید در علم حروف و اقترانات اعداد اسماء الله و اقترانات کلمات مشابهه و اقترانات آثار ... الخ. (2)

2- و متعالی است بدای او که مقترن شود با بدای خلق او زیرا که بدای خلق ... الخ. (3)

 3- این است که  حکم بر ثانی می گردد که مقترن به ذات حروف سبع نشده و الا اول که مقترن به ذکر رسول الله بوده. (4)

4- که اگر مقترن به ایمان نگردد. (5)

5- وحدانیت ذات لایعرف بوده و هست و مقترن به ذکری نمی گردد. (6)

6- اگر کسی کلمه توحید آن بلا اقتران به ذکر مظهر امر قبول می شود ... الخ. (7)

پس بطوری که ملاحظه می فرمائید: در تمام این موارد کلمه اقتران و مقترن در معنای لغوی و حقیقی خود استعمال شده است، و به طور مطلق هرگونه نزدیک شدن به همدیگر را اقتران گویند، و سید باب در موارد استعمال این کلمه اصطلاح خاصی ندارد. و اگر سید باب در این مورد قیود و شرائطی در نظر گرفته است متاسفانه و یا خوشبختانه آنها را ذکر نکرده و پیروان خود را از این جهت آزاد گذاشته است. (8)

آنطور که از کتاب جواب پاره شبهات معلوم و مشخص است، مولف فقط به این نیت این کتاب را تالیف کرده که از سید علی محمد باب و دیگر رهبران بهائی دفاع کند، ولو به ناحق. در واقع روش دیگر مبلغان بهائی هم همین است، بدون آنکه به گفتار و رفتار رهبران بهائی بنگرند و تناقض را که در بین آنان موج می زند ببینند، فقط و فقط به فکر توجیح کردن و تاویل بردن سخنان آنان هستند تا نکند چهره واقعی نمایان شود که اگر نمایان شود دیگر از بهائیت چیزی باقی نخواهد ماند.

پی نوشت:

1- جواب پاره شبهات، صفحه 17

2- بیان، واحد 3 باب 16

3- بیان، واحد 4 باب 3

4- بیان، واحد 4 باب 8

5- بیان، واحد 4 باب 10

6- بیان، واحد 6 باب 1

7- بیان، واحد 6 باب 7

8- محاکمه و بررسی باب و بهاء جلد 3 صفحه 236 تا 238

خواندن 474 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی