مقالات بهائیت (3597)
نویسنده: مینو هاشمی
اهل بهاء ، میرزا حسینعلی را طبيب الهی می دانند که برای مداوای دردهای جهان دردمند ظهور کرده است. اما غافلند از اینکه این طبیب دردهای بشر ، خود علیل می باشد و نمی تواند دردهای خود را درمان نماید!
نکته : کوتاه اما خواندنی
بهائیت در ایران : انسان سالم و متعادل، انسانی نیست که فقط به لحاظ جسمی از سلامتی برخوردار باشد. تنها عملکرد متناسب و صحیح ارگانهای بدن، معیار سلامتی نیست . سلامت جسمی در کنار سلامت عاطفی، روانی، اجتماعی و معنوی فرد، به تعادل و ارامش فرد می انجامد.
نکته : بهائیت فرقه بدون دیدگاه
بهائیت در ایران : از آنجا که روح واقعی بهائیت و دنبال کنندگان آن اساسا با آرام گرفتن و سر به کار خود داشتن تناقض دارد، این تشکیلات نمیتواند در برابر فرصت های پیش آمده برای مقابله با جمهوری اسلامی مقاومت کند و به دنبال سواستفاده حداکثری از این فرصت هاست.
اما از آنجا که تجربه های ناموفق قبلی خود را در فتنه های گذشته مشاهده می کنند، کمال احتیاط را نموده و علاوه بر تحرکات به شدت مخفیانه و گمراه کننده، تلاش دارند تا با توجیهات و بهانه های واهی، اتهامات گذشته را نیز از سر خود باز کنند.
نویسنده: فاطمه رنجبر
بهائیت دین نیست، بلکه فرقهای استعماری و غیر آسمانی است . رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمينى (ره) نیز بهائیت را یک حزب سیاسی دانستند و بیان نمودند:
بهائیت در ایران: دقت کردید در هر صنفی در جامعه ایران روشهائی برای توجه و شاخص شدن وجود دارد . در خوانندگان ، بازیگران ، پزشکان ۀ مدیران و... و صد البته برای قشر وکیل هم شاخص شدن راه روش خودش را دارد .
یکی از دلایلی که دینسازان بهائی، در توجیه پیامبری خود و نسخ اسلام مطرح میکنند، احتیاج دائمی بشر به تجدید ادیان است.(1) اما جالب است بدانیم که حدود یک قرن پس از مرگ دینسازان بهائی، جمشید معانی، با ارائهی دلایلی مشابه پیشوایان بهائیت، مدعی دریافت وحی و نسخ بهائیت شد؛ شخصی که بهائیان هیچگاه به ادعاهایش گردن ننهادند!
حکم زنا در بهائیت
بهائیت در ایران : در کتاب خاطرات جناب مسیح الله رحمانی از مبلغین بهائی که به دین نبین اسلام بازگشت ، به گفتگوی او با آقای نبیل زاده در موضوع احکام جناب بهاء در خصوص کسی که زنا میکند مطلبی قابل تامل مطرح میشود که جهت کاربران گرامی تقدیم میگردد .
نکته :
بهائیت در ایران : پیشوایان بهائیت، تا جایی بر اُلفت ( دوستی ، همدمی )تأکید کردهاند که درجایگاه تامین منافع فرقه بر خلاف اعتقادات خود بیدینی را ترجیح دادهاند.(1) این در حالیست که همانند سایر اصول ابدائی این فرقه ، هیچگاه به این اصل پایبند نبوده و به خاطر تعصبات دینی، مخالفین خود را مورد طرد و حذف اجتماعی قرار دادهاند؛ همچنان که رفتار بهائیت در خصوص جهانگیر اردکانی، نمونهای از این دورویی تشکیلات بهائیت است.