مقالات بهائیت (3597)
این گفته ما نیست اسناد تاریخی و گزارش سرویس اطلاعاتی رژیم پهلوی با موضوع بهائیت است .
نوشته شده توسط Super User
بهائیت در ایران :
هرچند در دوران دیکتاتوری پهلوی، بهائیان از نفوذ بسیاری در ارکان حکومت برخوردار بودند، اما در همان زمان هم فعالیتهای جاسوسی و کارشکانهی خود در ایران به پیش میبردند. اما به راستی، تصریح نهاد اطلاعاتی رژیمِ حامی بهائیت، به جاسوسی بهائیان برای صهیونیستها، چرا و به چه دلیل بعنوان نگرانی دستگاه اطلاعاتی رژیم پهلوی بوده است .
فرقهی بهائیت با نشر آموزهی بیوطنی، در عمل ثابت کرده حتی با برخورداری از آزادی عمل و نفوذ در ارکان حکومتی، از هیچگونه خیانتی نسبت به میهن خود کوتاهی نمیکند.
از اینرو، با آنکه در دوران دیکتاتوری پهلوی، بهائیان از نفوذ بسیاری در ارکان حکومت برخوردار بوده و امتیازهای زیادی را نصیب خود نمودند؛ تا جایی که به گفتهی ارتشبد حسین فردوست (از برجستهترین مقامات سیاسی اطلاعاتی رژیم پهلوی): «بهائیان با رسوخ در دربار شاه ایران برای ثروتمند شدن جامعهی بهائی استفاده کرده تا از این طریق اقتصاد مملکت را به دست گیرند...»[1]؛ اما در همان زمان هم فعالیتهای جاسوسی و کارشکانهی خود در ایران به پیش میبردند.
همچنان که در یکی از گزارشهای ساواک آمده است: «با توجه به اینکه دولت اسرائیل در سال 1972 م، فرقهی بهائی را به عنوان یک مذهب به رسمیت شناخته است، به نظر میرسد با اجرای برنامه تحبیب از این فرقه میکوشد از اقلّیت بهائیان در سایر کشورهای جهان به ویژه ایران، بهرهبرداری سیاسی، اطلاعاتی و اقتصادی نماید».[2]
اما به راستی، تصریح نهاد اطلاعاتی رژیمِ حامی بهائیت، به جاسوسی و خیانت بینالمللی بهائیان برای صهیونیستها، حکایت از ماهیت پلید رهبران این فرقه و عمق رابطهی آنان با اسرائیل دارد.
پینوشت:
[1]. عبدالله شهبازی، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، بیجا: انتشارات اطلاعات، چاپ نوزدهم، 1385 ش، ج 2، ص 375.
[2]. روحالله حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه، بیجا: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 446.
نگاهی بسیار مختصر ومفید به معنویتگرائی از نوع فرق نوظهور .
بهائیت در ایران : از آنجا که روح واقعی بهائیت و دنبال کنندگان آن اساسا با آرام گرفتن و سر به کار خود داشتن تناقض دارد، این تشکیلات نمیتواند در برابر فرصت های پیش آمده برای مقابله با جمهوری اسلامی مقاومت کند و به دنبال سواستفاده حداکثری از این فرصت هاست.
بهائیت در ایران : در انتهای مطلب پیشین با همین عنوان سوالی از سوی تنظیم کننده مطلب ، عنوان شد که میخواهیم پاسخ سوال را فقط در قالب دو محور در حوزه روابط فرقه بهائیت با انگلیس و رژیم صهیونیستی اسرائیل بیان کنیم .
نکته :
بهائیت در ایران : دومین پیشوای بهائیت (عبدالبهاء)، عامل نجات خود و پیروانش در ماجرای اشغال فلسطین به دست انگلیس را «معجزهی بزرگ» معرفی و در نامهای به پیروانش مدعی شده است: «ای ثابت بر پیمان! مدتی بود که مخابره به کلّی منقطع (بود)... تا آنکه در این ایام، الحمدلله به فضل الهی ابرهای تیره متلاشی و سلطهی (حکومت) جائره (: بخوانید عثمانی)، زائل و حکومت عادله (بخوانید انگلیس) حاصل (شد)... الحمدلله به فضل و عنایت جمال مبارک، احبای الهی چون به موجب تعالیم ربانی رفتار نمودند، محفوظ و مصون ماندند، غباری بر نفسی ننشست و هذه معجزة عظمی (: این معجزهی بزرگ است)».(1)
اما جالب است بدانیم در حالی عبدالبهاء تلاش نمود تا نقش استعمار انگلیس را در نجات خود مخفی کند که جانشین او (شوقی افندی)، از نقش مستقیم انگلیس در نجات جان او و پیروانش پرده برداشته است؛ همچنان که میخوانیم: «لرد کرزن (: Lord Curzon) و سایر اعضاء کابینه انگلستان نیز رأساً و مستقیماً از وضع مخاطره آمیز حیفا استحضار حاصل نمودند از طرف دیگر لرد لامینگتون (: Lord Lamington) با ارسال گزارش فوری و مخصوص به وزارت خارجه آن کشور (: انگلستان)، انظار اولیای امور را به شخصیت و اهمیت مقام حضرت عبدالبهاء جلب نمود و چون این گزارش به لرد بالفور وزیر امور خارجه وقت رسید در همان یوم وصول (: روز رسیدن) دستور تلگرافی به جنرال النبی سالارسپاه انگلیز (: انگلیس) در فلسطین صادر و تأکید أکید نمود که به جمیع قوی در حفظ و صیانت حضرت عبدالبهاء و عائله و دوستان آن حضرت بکوشد... ضمناً فرمانده جبههی حیفا را مأمور ساخت که تصمیمات لازم جهت حفظ جان مبارک اتخاذ... نماید».(2)
حال از بهائیان و البته مبلغان و رهبران این فرقه سوال داریم :
شما بفرمائید چرا و به چه دلیل جناب عبدالبها لقب سر را از دولت فخیمه انگلیس بلافاصله پس از تصرف سرزمینهای فلسطینیان ، دریافت کرد ؟ پاسخ به این سوال خیانتی را که معجزه خوانده شد را کاملا روشسن میکند .
پینوشت:
1- عباس افندی، مکاتیب، مصر: فرجالله زکی الکردی، 1921 م، ج 3، ص 345-346.
2- شوقی افندی، قرن بدیع، بیجا: مؤسسهی ملّی طبوعات امری، 122 بدیع، ج 3، ص 297-296.
ادوارد برون : شیخیه ریشه اعتقادی بابیه و بهائیه
نوشته شده توسط Super Userنکته :
بهائیت در ایران : در تاریخ جریان بابلیت آنچه بعنوان اساسی ترین تفکر بابیت بیان شده اعتقاد به رکن رابع بوده است . این همان اصلیست که بعدها علی محمد باب از آن بهره برد و خود را بعنوان رکن رابع (رابط بین مردم و امام غائب ) معرفی نمود . و چون بر او شیرین افتاد ادعاهای دیگری را مطرح نمود . البته همانطور که در تاریخ بهائیت میخوانیم با استفاده از همین دیدگاه من یظهرالله اعلام موجودیت میکنند . پس میتوان نتیجه گرفت که رکن رابع احسائی معتقد به تفکر شیخیه اصلی ترین عامل انحراف مدعیان دروغین بوده است . حال نظری داریم به نگاه ادوارد برون در این رابطه :
بهائیت در ایران : در مطلب قبل یک نکته را برای چندمین بار یاد آور شدیم که اساسا ریشه تفکر جریان انحرافی بابیه و بهائیه ، برداشتی از اعتقادات جناب شیخ احمد احسائی بعنوان مبدع تفکر شیخیه بوده است . که البته این مهم تنها از سوی ما بیان نشده و افراد محقق و علما هم بر آن صحه گذارده اند اما حالا مشخصا از سوی جناب ادوارد برون که از او بعنوان محقق و پژوهشگر نام برده میشود ولی در اصل به نظر میرسد یک جاسوس تمام عیار باشد ، مورد بررسی قرار گرفته است . تفکر بابیه و بهائیه را هرچند پیروان جماعت شیخیه، در زمرهی شیعیان به شمار میآورند ، اما التزام پیشوایان شیخی به باورهایی خاص و مخالف صریح آیات و روایات؛ نظیر: انکار معاد موعود جسمانی، غلو در مقام اهلبیت (علیهم السلام) و ایجاد بدعتی به نام رکن رابع؛ موجب شده تا پیشوایان این نحله (خصوصاً پیشوایان شیخیهی کرمان)، از خط اصیل شیعه منحرف گردند.
چرائی ساخت اولین مشرقالاذکار بهائی در روسیه ؟!
نوشته شده توسط Super Userبهائیت در ایران : اینکه چرا امپراطوری روسیه تزاری تصمیم میگیرد اجازه ساخت اولین مشرق الاذکار بهائیان را در شهر عشق آباد صادر کند جای سوال بوده و باید بطور شفاف و بدون حاشیه های غیر منطقی مورد بررسی قرار گیرد . دولت روس به این نتیجه رسیده بود که اساسا بافت دینی برخی مناطق تحت حاکمیتش میتواند برای آینده او چالش آفرین باشد لذا بعنوان یک راهبرد اصلی تغییرات در بافت اعتقادی این مناطق را در دستور کار خود قرار داده بود . از طرفی دیگر کارکرد فرقه سازی توسط سرویس روسیه با ایجاد و پشتیبانی از فرقه ضاله بهائیت قبلا در ایران مورد استفاده قرار گرفته بود ( رجوع شود به مطالب چگونگی شکل گیری بابیت و بهائیت در ایران ) لذا پیچیدن این نسخه برای مناطق دارای گرایشات مذهبی خصوصا شیعه در خاک روسیه و سرزمینهای اشغالی به نظر دولت تزاری بسیار مطلوب به نظر میرسید . لذا بر آن شد تا بافت جمعیتی این شهرها را تغییر داده و مسلمانان (و خصوصاً شیعیان) را در اقلیّت قرار دهد.(1)از این رو شهرهایی چون بخارا، سمرقند، عشقآباد، تاشکند و مَرو را جولانگاه و پناهگاهی برای اقامت و تبلیغ ضداسلامی بهائیان قرار داد.