مقالات بهائیت (3597)
داستان يك مدرسه بهايي
روزنامه محترم كيهان
با سلام،
ضمن تشكر از دست اندركاران روزنامه به خاطر چاپ سلسله پاورقي «سايه روشن هاي
بهائيت» همچنين چاپ خاطرات يك بانوي تازه مسلمان كه منجر به روشن شدن لايه هاي
تاريك و سياه اين فرقه ضاله و دست ساخته بيگانگان در ايران مي شود. بهتر ديدم تا
مطالبي در خصوص هر چه بيشتر شناساندن اين دست نشاندگان اجانب و آگاهي نسل جوان اين
مملكت با استفاده از كتب و مدارك خودشان، كه در سال هاي اخير با لطايف الحيل و به
اميد بازگشت روزهاي خوب از دست رفته شان در كشورهاي بيگانه چاپ و توزيع مي كنند به
نظر شما برسانم اميد است در صورت صلاحديد آن برادران دلسوز اقدام به چاپ نماييد. با
احترام برادر شما
علي
دزفولي 12/7/85
شايد بعضي از ما که دورۀ حکومت شاه را درک نکرده و يا در آن
زمان ، سن و سالي نداشتيم هنوز با ويژگيهي سياه و نکبت بار آن حکومت آشنيي زيادي
پيدا نکرده باشيم . مطالعه گوشه هيي از تاريخ ، آنهم از زبان بازيگران آن جالب ،
هشدار دهنده و عبرت آميز مي باشد : يکي از بازيگران آن عصر ، سپهبد دکتر عبدالکريم
يادي پزشک مخصوص شاه بود او وقتي وارد دربار شد، در ارتش درجه سرهنگي داشت . اما
نحوه ورود وي به دربار خود ، داستان جالبي است:
نبع: ويژه نامه ايام – شماره 29
علي حقيقتجو
پيوند و همکاري بهائيت با
رژيم پهلوي ـ که تاريخ، آن را به دو ويژگي «فساد» و «وابستگي» ميشناسد ـ از
واقعيات آشکار تاريخ است. اين همکاري و تعامل، که به نحو «فزاينده» تا
آخرين لحظات عمر آن رژيم ادامه داشت، سابقهاي حتي بيش از عمر سلطنت
پهلوي داشت و به سالها پيش از کودتاي 1299 ميرسيد.
علي مومن دوست
هر چند بهائيت داراي ريشه هاي عميق در بين مردم نبود و طرفداران زيادي را هم در ميان شيعيان به دست نياورده بود اما فعاليت هاي سران اين فرقه و حمايت هاي خارجي عاملي بود كه باعث شد كه اين فرقه به حيات خود ادامه دهد و در زمان پهلوي جريان بهايت به خاطر تسامح رژيم بيش از پيش پايه هاي خود را در ايران محكم كند و رژيم به آنها اجازه داد تا ((محافل)) بيت العدل هاي خود را داير سازند و البته حمايت هاي خود رژيم هم به خاطر توصيه هايي بود كه از سوي انگليسي ها انجام ميشود لذا اين فرقه در آن زمان از دو كانال خارج و داخل مورد حمايت قرار مي گرفت و همين مساله باعث شده بود كه اين فرقه گستاخي را از حد بگذراند و دست به اقدامات مختلفي در برخي مناطق كه نفوذي در آنجاها داشت بزنند
اشاره:
انديشه هاي بابيت و بهائيت
از جمله فرقه هاي مذهبي هستند كه توسط استعمارگران در جهت ايجاد انحراف در
انديشه هاي اصيل و ناب اسلامي و مبارزه با نهاد مرجعيت و روحانيت كه همواره
سرستيز با استيلا و سلطه بيگانگان و اجانب بر سرزمين، مقدرات و سرنوشت مسلمين
در جامعه اسلامي ايران داشته اند، به وجود آمده اند.
انديشه ها و عملكرد پيروان
فرقعه هاي بابيت و بهائيت برخلاف ادعاها و ظاهرسازي هاي حق به جانب و هياهوهاي
تبليغاتي گوناگون از آغاز تا به امروز همواره در جهت حدمت به استعمارگران براي
نيل به اهداف شوم و شيطاني شان، در جوامع اسلامي به ويژه جامعه
ايراني بوده است. اسناد
و شواهد تاريخي و غيراقبل ترديد بي شماري دال بر اين حقيقت وجود دارد.
البته يكي از رسالت ها و
وظايف اساسي نهادها و سازمان هايي كه به گونه اي به اين اسناد و مدارك دسترسي
دارند همين است كه اين قبيل اسناد و شواهد را براي تنوير افكار عمومي و خنثي
ساختن تبليغات پرهياهو و ظاهرسازي ها و جعل واقعيات توسط اين قبيل
جريانات سياسي و فرقه هاي شبه مذهبي وابسته چاپ و منتشر سازند.
تاليف و انتشار اين اثر،
تلاشي است در جهت افشاي ماهيت ضد ديني و ضد ملي فرقه شبه مذهبي و در عين حال
شديدا ساسي و صد البته استعماري بهائيت در ايران.
دفتر پژوهش هاي موسسه كيهان صميمانه از همكاري
پژوهشگران و انديشمندان آگاه و متهعد جخت ارائه پيشنهادات سازنده انجام و تاليف
و تكميل پژوهش هايي از اين دست استقبال مي نمايد.
روابط گروههاو رهبران
بهائيت با دولت جديدالتاسيس اسرائيل يکي از خصوصيات ويژه اين تشکيلات و عوامل
اختلاف و انشعاب رهبران آن را تشکيل مي دهد.
از حدود يکصدوشصت سال پيش
که با ظهور ميرزا علي محمد باب، بابيگري در ايران آغاز شد و تا مدتها پس از آن
که باب معدوم شد و گروههي دوگانه "ازلي" و " بهائي" در ايران تشکيل يافت، ايران
مرکز اصلي و به اصطلاح کعبه آمال بهائيان بود. اما پس از تار و مار شدن بهائيان
در ايران و تبعيد و فرار رهبران آن به بغداد و استانبول و سرانجام به جزيره
قبرس( ميرزا يحيي صبح ازل) و گريختن پيروان ميرزاحسينعلي بها به عکا، اين کعبه
آمال تغيير جهت داد. از آن پس حتي نام و عناوين رهبران بهائيت که تا امروز با
ميرزا و سيد آغاز مي شد به "افندي" که عنوان عثماني بود تغيير شکل داد و مي
توان گفت مرکز ثقل بهائيت بري هميشه از ايران بريده شد و به ماورا مرزهي آن
کشيده و تا زماني که با مرگ چهارمين پيشوي بهائيان تشتت و تفرقه به حد نهائي
خود نرسيده بود، ايران مرکزي فراموش شده، به شمار مي رفت.
راه مبارزه با بهائيت ضمن
اجراي احكام صريح مراجع شيعه در سراسر جهان گسترش اسلام ناب محمدي (ص) با مجوز
مهدويت بوده كه امروزه هدف اصلي حملات صهيونيسم اسلامي است .
عنوان مسيحيت صهيونيستي
امروزه چندان غريب به نظر نمي رسد , در دهه اخير آن قدر كتب و مقالات تحقيقي در
مورد فرقه « مسيحيان صهيونيستي» و ارتباط آنهابا
شبكه جهاني يهود نگاشته شده است كه اذهان منصف ممي توانند به راحتي بپذيرند كه
طبقه اي از قدرتمندان و
زرسالاران جهان زير لواي مسيحيت يهوديت و با محوريت
صهيونيسم قصد دارند تا شبكه جهاني سلطه خود را تكميل كرده و هر گونه مقاومتي را
به ويژه از اطراف اديان نابود
كنند .
بديهي است كه دين اسلام كه سر منشأ بسياري از قيام هاي
عدالت طلبانه و الهي در سراسر دنيا بوده و هست , بزرگترين مانع عقيدتي بر سر
راه صهيونيسم بين المللي است . قصد داريم تا بزرگترين اقدام طبقه زرسالاران
جهاني براي انحراف اسلام و به ويژه اسلام شيعي و انقلابي را
دراين مجال مختصر بيان كنيم . به همين منظور ابتدا در مورد مباني اعتقادي اين
طبقه انجام دهيم .