ارائه لایحه برای فرار از حقوق گمرك برای بهائیان
بازنشر از بهائیت در ایران
نویسنده : زنده یاد احمد الهیاری
000
از آنجا كه تلويزيون پديده نوظهوري در ايران بود، كليه اين گيرنده هاي خانگي به سرعت فروخته شد واو(حبيب ثابت پاسال) بار ديگر اقدام به واردات يكصد هزار دستگاه تلويزيون كرد. حجم انبوه واردات تلويزيون توسط حبيب ثابت و شركت امنا به حدي رو به افزايش گذاشت كه مورد سوءظن مسؤولان گمرك كشور قرار گرفت و آنان از ترخيص محموله هاي بعدي اين گونه تلويزيون ها خودداري كردند. اما حبيب ثابت به استناد فرمان شاه و لايحه اي كه در اين مورد در دست تهيه و ارسال به مجلس بود، خواستار ترخيص اين محموله تلويزيون كه بالغ بر 150 هزار دستگاه بود، شد. مسؤولان گمرك از حبيب ثابت خواسته بودند تا تعهد بسپارد كه اگر لايحه در مجلس تصويب نشد، او كليه حقوق گمركي اين 150 هزار دستگاه گيرنده خانگي را بپردازد. اما حبيب ثابت بي اعتنا به اين خواست و نظر مسؤولان گمركات كشور به اعمال نفوذ روي آورد و به ملاقات حسين علا وزير دربار شاهنشاهي وقت رفت و مشكل خود را از طريق او به اطلاع شاه رساند. داوود رمزي كه اين ماجرا را تعريف مي كرد، افزود:
«حسين علا وزير دربار وقت (كه خود از بابي هاي ازلي بود) در اواخر سال 1336 اين موضوع را طي گزارشي كه هر روز به صورت مكتوب و فشرده از مسائل مهم براي شاه ارسال مي داشت، به شرف عرض ملوكانه رساند و يادآور شد كه به آقاي ثابت پاسال وعده داده شده بود كه لوازم مورد نياز ايجاد فرستنده هاي تلويزيوني در ايران را با معافيت كامل از عوارض گمركي به ايران وارد نمايد و لايحه اي هم در اين مورد تنظيم شد و براي تصويب به مجلس ارسال گرديد. اما حالا مسؤولان امور گمرك كشور از آقاي حبيب ثابت مطالبه تعهد نامه مي كنند كه در صورت عدم تصويب اين لايحه، كليه حقوق گمركي لوازمي را كه وارد مي كند بپردازد و ايشان هم حاضر به دادن چنين تعهدي نيست. »
«پس از ارسال اين گزارش، شاه دستور داد تا كما في السابق هر دستگاه يا وسيله اي را كه «ثابت» براي راه اندازي تلويزيون در ايران احتياج دارد، بدون هيچ گونه تعهد و پرداخت حقوق گمركي وارد نمايد:».
البته چند ماه بعد اين لايحه در مجلس فرمايشي شاه تصويب شد و افزون بر بخشودگي كليه حقوق گمركي آن، كليه
شركت هايي كه اقدام به واردات تلويزيون مي كردند، مكلف شدند تا هر كدام بابت هر دستگاه تلويزيون مبلغي بالاتر از هزار تومان به حبيب ثابت و «شركت امناء» پرداخت نمايند.
به هر صورت پس از تصويب نامه هيئت دولت، حبيب ثابت پس از حدود 11 سال بهره برداري انحصاري از تلويزيون هاي آبادان و تهران مجبور شد تا آن را به دولت بفروشد. در اين امر هم سوء استفاده فراوان شد و بدون اينكه استهلاك 11 ساله آن دستگاه ها محاسبه يا مورد نظر قرارگيرد، فرستنده هاي آبادان برابر قيمت روز دو فرستنده نو به دولت فروخته شد و ميليون ها تومان قيمت معين شده براي آن به صورت نقد به حبيب ثابت - كه نمايندگي و وكالت تام الاختيار شركت امنأ را داشت - پرداخت گرديد و تلويزيون كانال 3 با مجموع وسايل وحتي كاركنان آن رسماً به تلويزيون ملي ايران منتقل شدند.
باقي ماندن كاركنان بهايي تلويزيون كانال 3 و تلويزيون آبادان يكي از شروط معامله بود. زيرا مسؤولان و سركردگان فرقه ضاله بهائيت بر اين امر وقوف كامل داشتند كه با حضور كاركنان بهايي تلويزيون - كه اكثر قريب به اتفاق آنان در شمار متخصصين صدا و تصوير بودند - مي توانند برنامه هاي دلخواه خود را در اين رسانه اجرا كنند و به دليل همين تخصص، كليه كاركنان بهايي تلويزيون كانال 3 كه هريك حداقل ده سال سابقه كار داشتند، در پست هاي كليدي و مهم تلويزيون ملي ايران قرار گرفتند و همان طور كه در بخش هاي قبلي به معرفي برخي از فعالان بهايي در تلويزيون پرداخته ايم تا مقطع پيروزي انقلاب اسلامي در، بر همان پاشنه زمان ثابت پاسال مي چرخيد.
به گفته مهدي صابونچيان(106) يكي از كارپردازان و معتمدان فعاليت هاي ثابت پاسال در مصاحبه با كيهان، (107) بخش اعظم اموال و شركت هاي متعلق به حبيب ثابت به شرح ذيل است:
«نمايندگي ريش تراش فيليپس، لوازم آرايش آمريكايي Roblon كه عطر چارلي از محصولات آن به شمار مي رود، نمايندگي شركت دارويي اسكوئيپ (جابربن حيان كنوني)(108)، نماينده شيرينگ آمريكا، شركت دارويي ريختر آلمان، جانسون اند جانسون آمريكا، يخچال كلويناتور، آبگرمكن و بخاري دئوترم، وارد كننده اجاق «ماژيك شف»، نمايندگي راديولوژي فيليپس، نمايندگي واردات يونيت هاي دندانسازي «امدا» (صندلي مخصوص دندانسازي به همراه تمام تجهيزاتش) و داروهاي مصرفي در دندانسازي، شركت «ايرامز»(109) و نماينده R. C. A آمريكا و بالاخره شركت PASAL و ايران گاز(110). »
پی نوشتها
106- مهدي صابونچيان يكي از كارمندان دفتر حبيب ثابت پاسال بود. وي كه سال ها و از نزديك با حبيب ثابت و همسر و پسرانش كار كرده، در گفتگو با دفتر پژوهشهاي مؤسسه كيهان مي گويد: حبيب ثابت و پسرانش با اينكه ثروتشان حد و حساب نداشت و افزون بر اندوخته هاي نقدي، از اعتبارات كلان بانكي نيز استفاده مي كردند، اما ذاتاً عناصري گداصفت بودند. به طوري كه حاضر نبودند سالي يك بار و پس از سفرهاي متعدد به نقاط مختلف جهان، براي امين ترين كاركنان خود يك دلار هزينه كنند و كادو يا سوغات ارزان قيمتي به آنها بدهند.
107-بخشي از گفت وگوي آقاي مهدي صابونچيان با دفتر پژوهش هاي مؤسسه كيهان (آرشيو كيهان).
108-پس از پايان جنگ جهاني دوم كه تيفوئيد، حصبه و. . . و به طور كلي بيماري هاي عفوني شيوع پيدا كرد، ثابت پاسال پني سيلين هاي شركت اسكوئيپ - معروفترين و مهمترين داروي شركت اسكوئيپ - كه تاريخ مصرفشان در حال انقضا بود را به صورت استوك - از رده خارج - مي خريد و وارد ايران مي كرد و با قيمت گزاف به مردم مبتلا عرضه مي كرد.
109-«ايرامز» برگرفته از تلفيق مخفف اسم هاي پسران ثابت پاسال، ايرج و هرمز است. هرمز ثابت كه شركت مؤسسه خليج - كه مقر آن در نيويورك واقع است - متعلق به اوست، سال هاست براي بازپس گيري اموال نامشروع مصادره شده و دريافت غرامت، در ايران تلاش مي كند. ]نيمروز، ش 376، مورخه 1375.5.5[.
110-ثابت پاسال ابتدا با شركت Cosan Gas دانماركي ها شريك شد و كپسول هاي زردرنگ را به بازار عرضه كرد و پس از آن فعاليت خود را در سيستم توزيع گاز گسترش داد.