×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

فرقه‌سازي انگلستان در كشورهاي اسلامي و ايجاد تفرقه بين شيعه و سني ( قسمت چهارم )

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

فرقه‌سازي انگلستان در كشورهاي اسلامي و ايجاد تفرقه بين شيعه و سني ( قسمت چهارم )

باز نشر از بهائیت در ایران :

نقش انگلستان در پيدايش بهاييت
موضوع اصلي بحث ما همين امر است، اما بايد پيش از آن نقش روسيه را در پيدايش و انتشار بابيت ذكر كنيم:
در كتاب مفتاح‌ باب‌الابواب از دخالت روس و انگليس در اين بدعت جديد نامي نبرده است اما ديگران اين موضوع را به تفصيل ذكر كرده‌اند، از جمله در كتاب سياست دين‌سازي استعمار در ايران تأليف علي صمدي‌فر مدارك و منابع آن بيان شده است. در مورد نقش كينياز دالگوركي كه كتابش به نام خاطرات او منتشر گرديده و در دسترس همه است (لكن برخي آن را انكار كرده‌‌اند). در كتاب سياست دين‌سازي استعمار در ايران به نقل از مجله شرق ارگان كميسر خارجي، داستان او را به تفصيل آورده است.

از رابطه «كينياز دالگوركي» با حسينعلي و ميرزا يحيي و مستمري كه از سفارت روس به آنان داده مي‌شده، و نيز از رفتن به كربلا و حضور در درس سيدكاظم رشتي، و آشناييش با سيدعلي محمد باب و نحوة نفوذ در او تا ادعاي بابيت و كمك مالي به او و مطالبي از اين قبيل ياد مي‌كند.
حال، اگر ما سابقة دين سازي انگليس را كه قبلاً گفته شد، و نيز رقابت روسيه با انگليس در ايران و كشورهاي منطقه را در نظر بگيريم، هيچ بعيد نمي‌يابيم كه روسيه نيز به دين‌سازي دست زده باشد. اين مأمور روسي نه تنها در پيدايش بابيت دست داشته حتي در پيدايش ازليت و بهاييت نيز دخيل بوده است، و نيز در نجات ميرزا حسينعلي از زندان و پناه دادن او در سفارتخانه روس، و در انتقال حسينعلي و ازل از ايران به بغداد و استانبول نقش داشته است.
از مطاوي كتاب (سياست و دين‌سازي استعمار در ايران) به دست مي‌آيد كه روس و انگليس هر دو با هم در پيدايش و گسترش بابيت و بهاييت دست داشته‌اند.
در اين كتاب اسناد ديگري از وزارت خارجه روسيه در اين خصوص آمده است.
در اين باره در كتاب (ارمغان استعمار) چنين آمده: از قول علي‌اصغر شميم در كتاب (ايران در دوره سلطنت قاجار) در صفحه 109 نقل مي‌كند: پس از آنكه سيد باب به بوشهر برگشت، عمال زيرك حكومت (هند انگليس) باب را در ايران وسيله سياسي خود قرار دادند، و مردم ساده‌لوح را به پيروي از باب مي‌خواندند. و در صفحه 110 مي‌نويسد هواداران باب با پولهاي گزافي كه از طرف عمال (كمپاني هند) در اختيار آنان گذاشته شده بود معتمدالدوله حكمران اصفهان را به استخلاص باب از زندان شيراز واداشتند.
در همين كتاب صفحه 127 آمده: وقتي كه قرار شد حسينعلي را به عراق تبعيد كنند همه مي‌نويسند مأمورين روسي همراه مأمورين ايراني او را تحت‌الحفظ به عراق بردند. و اعتراف خود حسينعلي را هم به اين امر نقل مي‌كند. در اين خصوص بايد اين كتاب مطالعه شود.
و در كتاب (سياست دين‌سازي) از عوامل اختلاف ميان دو برادر: حسينعلي و يحيي به تفصيل بحث شده است.
و نيز از انشعاب بهاييت پس از درگذشت شوقي افندي نوة دختري عباس افندي و آخرين پيشواي بهاييت، مطالب جالبي آمده است.
در همين كتاب
اسنادي از وزارت امور خارجه روسيه تزاري در رابطه سفير روسيه راجع به سيد باب و حمايتهاي سفير از وي آمده كه بسيار مهم است به خصوص در سند شماره 42 دخالتهاي سفيران روس و انگليس در مورد اين فرقه آمده كه شاهد ترويج آن دو دولت از اين فرقه است.
در كتاب تاريخ جامع بهاييت تأليف نوماسوني ترجمه بهرام افراسيابي منابع بسياري از رابطه روس و انگليس با بابيت و بهاييت وجود دارد. از جمله در صفحه 650 حمايت انگلستان از عبدالبهاء و اعطاي لقب سِر به او و تشكر عبدالبهاء از وي آمده است.

در اين خصوص بايد به اين قبيل كتابها كه در پايان مقاله نام آنها فهرست شده، مراجعه كرد.

بهاييت و صهيونيسم
آن گونه كه از منابع موجود در تاريخ انقراض خلافت عثماني به دست مي‌آيد، بهاييت همراه يهوديان در انقراض اين امپراتوري، به انگلستان كمك مي‌كردند، كمااينكه در پيدايش اسرائيل نيز دست داشتند. همچنين انگلستان باعث انتقال ميرزا حسين علي از استانبول به فلسطين گرديد و اين فرقه را در آنجا تحت حمايت خود قرار داد.
اينك فرازهايي از مقاله «صهيونيسم و بهاييت» را مرور مي‌كنيم:
«سرزميني كه بيش از نيم قرن است صهيونيسم بر آن چنگ افكنده، از ديرباز قبلة بهاييان محسوب مي‌شود، و افزون بر اين، سالهاست مركزيت جهاني بهاييت، در آن كشور قرار دارد... اگر با عمق بيشتري به موضوع نگاه شود، مي‌‌توان ردّ پاي اين روابط را با آژانس يهود و سران صهيونيسم جهاني در دهها سال پيش از تأسيس رژيم اشغالگر قدس يافت.
پس از سقوط و تجزيه امپراتوري عثماني، فلسطين تحت قيمومت بريتانيا قرار گرفت، تا چرچيل (وزير مستعمرات انگليس) به عنوان كمك به ايجاد «كانون ملي يهود» در فلسطين، مقدمات تأسيس دولت اسرائيل را فراهم سازد.
در دوران قيمومت نيز تشكيلات بهاييت در فلسطين از تسهيلات و امتيازات ويژه‌اي برخوردار بود از جمله حمايت از موقوفات آنان. پيداست كه استعمار بريتانيا، اين امتيازات را رايگان در اختيار بهاييت قرار نمي‌‌دهد و طبعاً بهاييت نيز خدمات شاياني براي انگلستان و صهيونيسم، انجام داده بود.
بايد كمي به عقب برگرديم تا اين مطلب كاملاً روشن شود:
«هرتزل بنيانگذار صهيونيسم مي‌كوشيد موافقت «سلطان عبدالحميد» خليفه عثماني را براي ايجاد يك مستعمره‌نشين صهيونيستي در فلسطين جلب كند. ولي او مخالفت مي‌كند و از پذيرفتن هيأت صهيونيستي خودداري مي‌‌ورزد... سرانجام به دليل همين مخالفتها سلطان عبدالحميد تخت خلافت را از دست مي‌دهد.
سالها بعد، در اواخر جنگ جهاني اول با شكست عثماني، زمينة رخنة صهيونيسم به فلسطين فراهم شد و در اواخر جنگ در سال 1917 ميلادي «بالفور وزير امور خارجة انگليس» اعلاميه مشهور خود را صادر مي‌كند.
فرمانده كل عثماني كه از نقشة بريتانيا و صهيونيسم در فلسطين، و هم از كمك عباس افندي به اين نقشه شوم، خبر دارد تصميم به قتل عباس افندي مي‌گيرد. دولت انگلستان هم متقابلاً به حمايت جدي از وي برمي‌آيد و لقب «سر» به او مي‌دهد. چندي بعد در مرگ عباس افندي، سفارتخانه‌ها و كنسولگريهاي انگلستان، اظهار تأسف و هم‌دردي كرده، چرچيل تلگرامي براي كميسر عالي انگليس در فلسطين صادر مي‌كند، و از او مي‌خواهد مراتب هم‌دردي و تسليت حكومت انگليس را به خانواده عباس افندي ابلاغ كند. كميسر عالي انگليس خود شخصاً در تشييع جنازه عباس افندي حاضر شد و مقدم بر همه شركت‌كنندگان، حركت مي‌كند.
تشكيل دولت اسرائيل در سال 1948 ميلادي در زمان حيات شوقي افندي اتفاق افتاد. و قبل از آن، شوقي افندي طي نامه‌اي به رئيس كميته رسيدگي به مسئله فلسطين، از تشكيل دولت يهود و اولويت آنان به اين سرزمين حمايت كرد.
در 14 مي 1948 انگلستان به قيمومت فلسطين پايان داد و همان روز شوراي ملي يهود در تل‌آويو تشكيل و تأسيس دولت اسرائيل را اعلام كرد. شوقي افندي اين امر را نتيجه پيشگوييهاي حسينعلي بها و عباس افندي شمرد، و از آن هنگام ارتباط بين هيأت بين‌المللي بهايي (بيت‌العدل) و دولت اسرائيل برقرار گرديد.
به تدريج نتايج ملاقاتهاي سياسي، جنبه‌هاي ملموس و عيني خود را نشان داد، و يكي از نزديكان شوقي، از حمايتهاي انگليس و اسرائيل از آنان نام مي‌برد، و دولت اسرائيل هم مانند انگليس، آنان را از كليه مالياتها معاف دانست...
در تقويت بهاييت سران صهيونيسم نيز نقش داشتند، و آنان بهاييت را در رديف سه دين ابراهيمي: (اسلام و يهوديت و مسيحيت) به رسميت شناختند.
در سي سال اخير نيز بهاييت و صهيونيسم روابط خود را ادامه داده‌اند و نسبت به گذشته عمق و گسترش بيشتري به آن بخشيده‌اند، اما بهاييان رابطه خود را با آن رژيم انكار مي‌كنند، ولي مسلماً آنان در كلية ستمهايي كه اين رژيم غاصب به مردم فلسطين روا مي‌دارد سهيم هستند...
امت اسلام ـ كه مانع ديرينة صهيونيسم براي رسيدن به اهدافشان هستند ـ با انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني به حركت جديد و پويايي دست زد. اسرائيل در دوران جنگ تحميلي از رژيم عراق حمايت مي‌‌كرد. بهاييان نيز چنين مي‌كردند. و همچنين در كليه حوادث، آنان در قبال انقلاب اسلامي موضع مي‌گيرند.»

در تأييد آنچه راجع به مخالفت سلطان عبدالحميد با تشكيل اسرائيل گفته شد، به خاطر دارم در مجله العربي چاپ كويت در شماره‌هاي سالهاي اول آن مجله، نامه‌اي به خط سلطان عبدالحميد به يكي از اقطاب صوفيه آمده بود به اين مضمون: «از من مي‌خواهند با تشكيل دولت يهود در فلسطين موافقت كنم، اجداد ما به اسلام خدمت كرده‌اند، و من آماده‌ام سلطنت را از دست بدهم، و اين خيانت را مرتكب نشوم.»

منابع
1ـ كيش مات «خاطرات انگليسي سردار اكرم»، دكتر حسين ابوترابيان، تهران 1366.
2ـ محاكمه و بررسي باب و بها، 3 جلد، دكتر ح ـ م ت،‌ تهران، 1344، چاپخانه مصطفوي.
3ـ بهاييت در ايران، دكتر سيد سعيد زاهد زاهداني، 1380، مركز اسناد انقلاب اسلامي.
4ـ نقش انگليس در ايران (دنيس رايت)، ترجمه فرامرز فرامرزي، انتشارات فرخي.
5ـ باب و بها را بشناسيد، حاج فتح‌الله مفتون يزدي، اداره يتيمان حيدرآباد دكن.
6ـ بهايي چه مي‌گويد؟، ج تهراني، ج 1، 1334، چاپخانه حيدري، تهران.
7ـ افزايش نفوذ روس و انگليس در ايران عصر قاجار، دكتر شيخ‌الاسلامي، انتشارات كيهان.
8ـ سياست دين‌سازي استعمار در ايران، علي صمدي‌فر، انتشارات نويد.
9ـ ارمغان استعمار، محمد محمدي اشتهاردي، انتشارات نسل جوان.
10ـ دست پنهان سياست انگليس در ايران، خان‌ملك ساساني، چاپخانه حيدري.
11ـ سياست‌هاي استعماري روسيه تزاري، انگلستان و فرانسه در ايران، احمد تاج‌بخش، چاپ اقبال.
12ـ اسناد محرمانة وزارت خارجة بريتانيا، دكتر جواد شيخ‌الاسلامي، ج 1، انتشارات كيهان.
13ـ مفتاح باب‌الابواب، ميرزا مهدي‌خان زعيم‌الدوله، چاپ 1321 قمري، در مصر.
14ـ جمال الهي، مركز ميثاق، چاپخانه حكمت قم، 1348.
15ـ كشف الحيل، عبدالحسين آيتي، كتابخانه سخن، تهران، 1326.
16ـ عمليات در ايران در جنگ جهاني اول (جيمز مالبرلي)، ترجمه كاوه بيات، چاپخانه آرون، 1369.
17ـ نفوذ انگليسي‌ها در ايران (اميل لوسوئور) ترجمه محمدباقر احمدي ترشيزي، انتشارات شركت كتاب.
18ـ حقوق‌بگيران انگليسي در ايران، اسماعيل رائين، چاپ افست گويا، 1348.
19ـ كشف تلبيس، يا دورويي و نيرنگ انگليس، عين‌الله كيانفر، پروين استخري، انتشارات زرين، 1363.
20ـ مفاوضات، عبدالبها، طبع ليدن، 1908م.
21ـ خاتميت، علي اميرپور، سازمان مطبوعات مرجان، تهران.
22ـ خاتميت پيامبر اسلام، يحيي نوري، چاپخانه خدمات چاپي، 1360.
23ـ رساله نصايح الهدي و الدين، عبدالامير الحيدري البغدادي، مطبعه‌دارالسلام، بغداد، 1339قمري.
24ـ رساله أزهاق الباطل، حاج محمدكريم خان، مطبه السعاده كرمان، 1351.
25ـ رسالة رد ردّ تأويلات بابيه، حاج محمدكريم خان، چاپخانه سعادت.
26ـ رساله صاعقه ردّ باب مرتاب، حاج زين‌‌العابدين خان، چاپخانه سعادت، 1352.
27ـ القاديانيه، الدكتور عبدالله سلوم السامرايي، عراق.
28ـ الخطبه‌الالهيه، مؤسس الحركه‌القاديانيه، ربوه‌ پاكستان، 1388 قمري.
29ـ خاطرات همفر، ترجمه دكتر محسن مؤيدي، انتشارات اميركبير، 1361.
30ـ روند توسعه بهاييت در ايران، روزنامه جمهوري اسلامي، سه‌شنبه 29 آبان 1386.
31ـ تحليلي از مناسبات بهاييت و صهيونيسم، روزنامه كيهان، 13 آبان 1385، اكبر صبري.

نویسنده: آيت‌الله محمد واعظ‌زاده خراساني

 

خواندن 1049 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی