×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

تفکر به زنجیر کشیده شده ( بخش نخست )

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

تفکر به زنجیر کشیده شده ( بخش نخست )

وقتی انسانیت انسان به بند کشیده می شود .

بهائیت در ایران : سلسله مطالب با عنوان"تفکر به زنجیر کشیده شده" به قلم  سرکار خانم زهرا سادات موسوی است . که به موضوع تسخیر روان و بازسازی ذهن توسط فرقه ها پرداخته است  . مطالعه این مطالب را به کابران محترم توصیه می نمائیم . در بخش نخست به موضوع پروسه بازسازی ذهنی در فرقه ها می پردازد .

...

یکی از بحث برانگیزترین مسائل قرن اخیر، تسخیر روان افراد و بازسازی فکر آنها به ویژه از سوی فرقه های ویرانگر است. سرکردگان فرقه ها برای جذب و سوءاستفاده از افراد، از تکنیک های بازسازی ذهنی استفاده می کنند یعنی فرد بدون آنکه آگاهی داشته باشد مورد فریب رفتار متزورانه شخص یا اشخاصی قرار می گیرد تا با سوءاستفاده از مولفه های روانی و اجتماعی، فکر و رفتار او مطابق با نیاز آنها تغییر یابد و باید متذکر شد که این مسیر الزاما با خشونت طی نمی شود.

سرکردگان برای هر چه بهتر اجرا کردن این امر و بالا بردن میزان موفقیت خود شرایطی را به وجود می آورند تا فرد از این پروسه نفوذ و تغییرات درونی خود آگاه نشود.

خانم "مارگارت تالر سینگر"، روانشناس آمریکایی این شرایط را به شش بخش تقسیم کرده است:

1) فرد را نسبت به اینکه یک برنامه کار برای کنترل و ایجاد تغییرات در وی وجود دارد در ناآگاهی کامل نگه می دارند.

2) محیط زمانی و فیزیکی را کنترل می کنند، خصوصا کنترل وقت فرد.

3) یک حس ناتوانی، ترس و وابستگی در فرد به وجود می آورند.

4) با به کارگیری سیستم پاداش، تنبیه و تجربه، هویت اجتماعی قبلی فرد گرفته می شود و او وادار به اتخاذ هویت اجتماعی دلخواه سرکرده می شود.

5) سرکردگان رفتارها و برخوردهایی جدید ایجاد می کنند.

6) یک سیستم منطق بسته را به وجود می آورند، ساختار خودکامه ای که هیچ واکنشی را برنمی تابد.[1]

"ادگار شاین" روانشناس نیز پروسه بازسازی ذهنی را که فرد باید از آن عبور کرده تا در گروه، تغییر کند را به سه مرحله "خارج کردن از انجماد"، "ایجاد تغییرات" و "منجمد کردن مجدد" تقسیم کرده است.[2]

همانطور که تصور می شود تمام این راه ها و مراحل برای افرادی است که به تازگی در پروسه عضوگیری فرقه وارد شده اند. حال تصور کنید یک کودک در این پروسه وارد شود.

متاسفانه فرقه ها از روح و ضمیر پاک کودکان سوءاستفاده کرده و سعی می کنند آنها را به همان شکل که سرکرده در نظر دارد تربیت کنند چرا که سرکرده، فردی بدون قدرت تفکر و تصمیم گیری می خواهد تا تماما در اختیار گروه باشد، شاید این دردناکترین فاجعه بشری باشد.

افرادی که از کودکی در این پروسه قرار می گیرند مانند کسانی هستند که تمام عمر در یک غار زندگی کرده و تمام تصوراتشان از دنیا، محدود به همان غار است.

شاید تصور کنید که این حرف ها به زندگی ساده ما ارتباطی ندارد و شاید اصلا امکان مواجه شدن با فرقه ها برای ما وجود نداشته باشد! این خوشبینانه ترین تفکر در مورد دنیای پیش رو است اما باید دانست که همواره شیادانی در پی سوءاستفاده از افراد، در پس جامعه حضور دارند.

یکی از این فرقه ها که برای جذب و سوءاستفاده از افراد از بازسازی ذهنی استفاده می کند تشکیلات بهائیت است و یکی از این پروسه های بازسازی فکری که بر روی کودکان معصوم انجام می شود، "طرح روحی" است.

طرحی که هرچند به ظاهر با لبخند و شعر و سرود همراه است اما در حقیقت بزرگترین خیانت به انسانیت است چرا که حق تفکر، تصمیم گیری و آزادی فکر و رفتار اشخاص را از آنها سلب می کند.

فرد بالغی که اجتماع سالم را درک کرده باشد می تواند به بعضی از این اتفاقات درون فرقه ای بدگمان شده و حتی علیرغم فضای محصور در آن، در ذهن خود مسائل را بررسی و کندوکاو کند اما کودکی که از سه سالگی در معرض اطلاعات غلط بوده چطور می تواند با فکری باز به جامعه نگاه کرده و زندگی کند؟

طرح روحی، طرحی همراه با فریب و تزویر است که از تاریخ 26 نوامبر سال 2003 به دستور بیت العدل به شیوه تبلیغی جدیدی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران تبدیل و از سال 1380 به عنوان یک راهنما به تمام محافل بهایی ابلاغ شد.[3]

برای اجرای این طرح یک فرد به صورت راهنما ناظر بر تمامی مربیان کودک و یا به اصطلاح خودشان "همراهان" است.[4] نکته قابل تامل اینجاست که این مربیان قبل از اینکه آموزش کودکان را آغاز کنند خود وارد یک پروسه سه مرحله ای می شوند:

الف) فهم آثار بهایی

این بخش شامل: فهم کلی معانی کلمات و جملات آثار بهایی، فهم و ادراک معانی آثار و تطبیق آن با زندگی روزمره و نحوه ارتباط دادن مفاهیم آثار بهایی به موقعیت های زندگی است حتی اگر ارتباطی با این مفاهیم نداشته باشد.

جالبترین و سخت ترین درخواست از مربیان شاید همین باشد که از آنها خواست تا آموزه های بهایی را به بی ربط ترین موضوعات زندگی ربط دهند! این موضوع کمی ساده و خنده آور به نظر می رسد اما پس از مدتی فرد به جای اینکه درست فکر کند هر اتفاقی را در زندگی، مرتبط یا خدای عاجز بهائیت می بیند و این موضوع به مرور زمان ملکه ذهن او می شود.

ب) دعا و مناجات

این بخش هم به سه قسمت توضیح مفهوم دعا و مناجات، رغبت و شوق گفتگو با خدا(حسینعلی نوری) و شرایط محیط دعا تقسیم می شود.

ج) فهم و ادراک حیات و ممات[5]

همانگونه که مشاهده می شود این سه مرحله، نشانگر پروسه های روانشناختی عمیقی است که ضرب المثل معروف "با پنبه سر بریدن" را تداعی می کند.

در هر یک از این بخش ها نکات دیگری هم به عنوان راهنمایی برای هدایت مربیان آمده که خود گویای جریانات شدید و پیچیده بازسازی ذهنی در این طرح است:

الف) نباید در کلاس ها این سوال پرسیده شود: این موضوع برای شما چه معنی دارد؟

ب) هر فرد باید میل شدیدی به دعا و مناجات داشته باشد.

ج) از ارائه نظرهای گوناگون و مطالب زیاد در یک جلسه خودداری شود.[6]

شکی نیست که اجرای این فرایند باتمام جزئیات و پیچیدگی های خاص آن که در دوره کودکی آغاز شده و تا زمان بلوغ فرد ادامه می یابد و تمام جنبه های زندگی او را در بر می گیرد تا چه حد می تواند در تربیت پیروانی مطیع و فاقد قدرت تجزیه و تحلیل مفید باشد. فرقه بهائیت از همان آغاز با طراحی این سیستم و پیاده کردن آن روی کودکان در حقیقت اطمینان خاطری برای خود ایجاد می کند چرا که با این کار تفکر افراد را در یک زندان عقیدتی به زنجیر می کشد.



[1] تالر سینگر، مارگارت، فرقه ها در میان ما، ص 96.

[2] همان، ص 107.

[3] "طرح روحی، شیوه سیستماتیک تبلیغ"، ماهنامه شفافیت، شماره دهم، ص 14.

[4] بازتاب حیات روح انسانی، موسسه روحی، دفتر اول، ص 5.

[5] همان.

[6] همان، ص 9.

خواندن 720 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی