بهائيت و وهابيت دو جریان در دو قطب اصلی جهان اسلام برای مقابله با اسلام ناب
بهائیت در ایران : هر چه زمان ميگذرد بر تعداد مدعيان و كسانيكه در لباسهاي مختلف خودشان را مربوط و منتسب به امام عصر (عج) اعلام ميكنند، بيشتر ميشود. اطلاعات و اخبار انتشار یافته نیز حكايت از آن دارد كه سرمايه گذاري بسيار عظيمي از سوي كشورهاي غربي با حمايت برخي از كشورهاي مرتجع به اصطلاح اسلامي منطقه ، براي دامن زدن به اين موضوع در كشورهاي اسلامي به ويژه در ايران صورت گرفته است.
در جهان امروز و مخصوصا درشرايطي كه ايران اسلامي و شيعيان درآن قرار گرفتهاند ، مهدويت در زمره جديترين مباحث فرهنگي ، سياسي و اجتماعي است در حالي كه عموما به موضوع مهدویت صرفا نگاه عقيدتي دارد. راز اصلي درگيريها، مناقشات ، فرقهسازيها و دسيسههاي استعمار در كشور ما و کشورهای منطقه به همين موضوع يعني ظهور و گستره فرهنگ مهدوي برميگردد. باقي قضايا در هر وضع و صورت اقتصادي ،سياسي و امثال اينها متأثر از اين موضوع يا پوششي براي اين مطلب است.
نقطه عطف اين جريانات ، دو فرقه بهائيت و وهابيت است. گر چه در ظاهر منشأ هر دو فرقه داخلي به نظر ميرسد ، اما شخصا منشأ و رويكرد خارجي و استعماري دارد. مدعيان و مؤسسان هر دو جريان در عصر خودشان جزء كساني هستند كه از نظر دانش و بينش ضعيف، كم بنيه ، اما از حيث خودكامگي ، تمايلات نفساني و احساس خود برتر بيني قوي و شاخصند. «هنفر» كه جاسوس انگليسي است به صراحت پس از مراوده با محمد بن عبدالوهاب در گزارش خود به بريتانيا به اين دو ويژگي اشاره ميكند .اين دومشخصه سرحلقه دوجريان را به وادي تحريف، ادعا و صدور حكم نابودي مسلمانان و به ويژه شيعيان كشيد. تقاضا و تلاش براي محو و نابودي تمام كتب ديني و تفسيري و مبنا قرار دادن بافتهاي ذهني خودشان ويژگي مشترك ديگر اين دو فرقه است.
چنانكه ميدانيد علي محمد باب كتاب بيان خودش را تنها كتاب معتبر و جايگزين همه كتب ديني و آسماني و تفسيري اعلام ميكند و از نظر همين آقا انهدام و نابودي تمام ابنيه و بقاع متبركه روي زمين اعم از مكه، قبور انبيا، مساجد و حتي كليساها واجب است . در مورد وهابيت نيز عينا همين مطلب را ميبينيم ،يعني محو و نابودي تمام كتب و انهدام تمام ابنيه.
هر دو جريان به بهانههاي مختلف و سلاحهايي مثل تكبير و تكفير به جان پيروان ساير مذاهب ميافتند ، مخصوصا در برابر گروه و مذاهبي ميايستند كه ضد استعمار و ضد صهيونيست هستند.
علت اين ماجراها را بايد درمعلم مشترك آنها جستجو كرد . هر دو جريان توسط جاسوسان اروپايي و غربي هدايت ميشوند. دالگوركي ،جاسوس روسي به عنوان حامي بابيت، در يادداشتي مينويسد:« يك قسمت از كار سفارت خانه منحصر به تهيه الواح و انتظام كار بابيها بود. حتي ذكر ميكند كه هر كس بهائي ميشد، با آن همراهي و مساعدت ميكرديم تا اينكه اختلاف ودين جديد در ميان مسلمانان شكل بگيرد.
ادوارد براون هم كه متأسفانه امروز كتاب هايش در برخي از رشتههاي تحصيلي دانشگاههاي جمهوري اسلامي ايران منبع و مرجع شناخته ميشود، در كتاب« يك سال در ميان ايرانيها» به صراحت مينويسد كه با عبا، ردا و سجاده در شهرهاي ايران مسافرت ميكرد و ضمن ارتباط با عوام، مظهر بابيگري را ترويج ميكرد.
اكنون نيز بهائيت به منظور تخريب دين و اعتقاد مردم ونفوذ و رخنه به قصد فاسد كردن آنها تا آنجا پيشرفت رفته كه ازدواج با محارم را حلال، معامله ربوي را آزاد ، حجاب زنان را منع كرد و دخالت در سياست را به ظاهر جايز ندانست.
در حقيقت استعمار از اين طريق در كار نفي و انكار دين، نبوت، امامت، اصول و فروع دين وارد شده و سرمايهگذاري كلان كرده است تا بتواند وحدت و يكپارچگي مسلمانان را متزلزل كند واز قدرت مذهب تشيع در اين منطقه كم كند.
در همين سال ها فرقهها آرام، نرم ، بيصدا و مخملي، شالودههاي خودشان را زدند، آجرها را چيدند، حالا دارند سقف را ميزنند. از آنجا كه فرقهها ماهيتا ضد وحدت هستند، ما بايد استراتژي آنها را هدف قرار بدهيم و در جهان اسلام بين اهل تسنن و شيعه وحدت بيشتري ايجاد كنيم.