باب ، ديوانهاي كه از قفس نپريد ( بخش دوم )
سوال اول : بهائيت چگونه شكل گرفت؟
بهائیت در ایران : این بخش در ادامه پاسخ به سوال اول است .
ب ) ظهور سيد علي محمد باب
پس از شكل گيري ايدئولوژي شيخيه و مرگ مبدع آن و جانشين وي( شيخ احمد احسائي و سيد كاظم رشتي )، زمينه براي ايجاد بدعتهاي جديد در اسلام فراهم شده بود. دولتهاي روس و انگليس با هدف ايجاد فرقه و تشتت آراء در ميان شيعيان و به منظور سلطه هر چه بيشتر بر ايران آن روزگار، اقدام به طراحي ايدئولوژي جديدي بر پايه ايدئولوژي شيخيه نمودند و درآن يكي از مهمترين اركان اعتقادي شيعه يعني ظهور ساحت مقدس امام عصر (عج) را مورد هجمه و تهديد قرار دادند. اين اختراع جديد، مسلما جميع نيات پليد دولتهاي استعمارگر را كه بر روي اين پروژه سرمايه گذاري كرده بودند، برآورده ميساخت. چرا كه درآن مقطع خاص، ايجاد آشفتگي و نابساماني سريع و بزرگ در كشور، همان چيزي بود كه به دنبالش بودند. اما در اين راه ديوانگاني چند همچون علي محمد شيرازي، ملعبه دست روس و انگليس شدند و پس از ادعاي نيابت امام زمان، مهدويت و نبوت، سرانجام به مرتبه خدايي رسيدند(!)
متن زير از روزنامه كيهان شنبه 7 آبان 1384- شماره 18368 با اندكي تصحيح و تلخيص انتخاب شده است:
باب كيست؟
سيد علي محمد شيرازي بنيانگذار آئين ضاله بابيه، در محرم1235 قمري در شهر شيراز به دنيا آمد. پدرش رضا و مادرش فاطمه بيگم و بنا به قولي خديجه بيگم نام داشت. خواندن و نوشتن را به شيوه معمول زمانه خويش در شيراز آغاز كرد. هنوز كودك بود كه پدرش را از دست داد. به همين سبب روانه بندر بوشهر شد و تحت كفالت دايي اش قرار گرفت .مدتي را نزديك مكتب دار كه از پيروان فرقه شيخيه بود، به آموختن پرداخت. چون به سن رشد و بلوغ رسيد، در كنار دايي خود به كسب و كار در كمپاني ساسون كه سهام و مالكيت آن متعلق به يكي از كلان سرمايه داران يهودي بغداد بود و در بندر بوشهر و بمبئي هندوستان به كار تجارت ترياك اشتعال داشت، پرداخت. وظيفه سيد علي محمد درآغاز اين همكاري، انجام كار بسيار دشوار ترياك مالي بود. او وظيفه داشت تا هر روز بيش از ده ساعت در زير آفتاب سوزان بندر بوشهر و اكثرا بر روي بام كاروانسرايي كه به عنوان انبار نگهداري و محل ذخيره ترياك ، در اختيار و تملك كمپاني يهودي ساسون بود، ترياكهاي خام را كه به صورت مايع در خمره و كوزههاي بزرگ قرار داشت، بر روي تختهاي مخصوص ريخته و با كاردك فلزي ويژه اين كار، ساعت ها آن را به بالا و پايين ميكشيد و مالش ميداد تا كم كم اين مايع در مجاورت هوا و مالش دادن، تبديل به گلوله ها و حجمهاي سفت و فشرده ترياك شود. سپس آنها را به صورت لولهاي 20گرمي در ميآورد تا به دفتر تجارتخانه ساسون در بمبئي هندوستان ارسال شود و در راستاي سياست استعماري انگليس ، در منطقه آسياي جنوب شرقي، بويژه چين، با قيمتي در حد رايگان بين مردم بومي آن مناطق توزيع گردد.
بسياري براين عقيده اند كه حداقل روزي ده ساعت كار در زير آفتاب سوزان بندر بوشهر به مشاعر سيد علي محمد شيرازي آسيب رسانده و از او موجودي ماليخوليايي- كه ادعاي تصرف در ماه و ستارگان را داشت – ساخته بود. اين نكته در خاطرات پرنس كينياز دالگوركي ، سفير كبير روسيه در ايران درباره سيد علي محمد باب آمده است.
آشنايي سيد علي محمد شيرازي( باب) با خانواده يهودي و سرمايه دار ساسون تاثيرات مهمي در زندگي او گذاشت و وي را با كانونهاي مهم يهودي آشنا ساخت كه بنا به اعتقاد پاره اي از مورخين پايه هاي اصلي ادعاهاي او درباره باب امام زمان بودن و يا بنا به اعتقاد فرقه شيخيه ادعاي ركن رابع بودن او از همين ايام و در ارتباط با همين كانون ها شكل ميگيرد.
سيد علي محمد شيرازي( باب) كه دوران مكتب و تحصيلات مقدماتي خود در بوشهر را تحت نظر معلمي به نام شيخ عابد كه داراي اعتقادات متعصبانه شيخيگري و از پيروان شيخ احمد احسايي پيشواي بزرگ و بنيانگذار اين فرقه بود. گذرانده و در شمار معتقدان اين فرقه درآمده بود، با هدف تكميل معلومات خود، سفري هم به كربلا ميرود و درآنجا مدت زماني را در كلاس درس سيد كاظم رشتي پيشواي وقت شيخيه و جانشين شيخ احمد احسايي ، مؤسس اين فرقه، حضور مييابد.
بابي ها و بهايي ها سيد علي محمد شيرازي را صاحب علم لدني( علم آگاهي از اسرار جهان ) ميدانند و در اين مورد بشدت مبالغه ميكنند. آنان در مورد حضور وي در كلاس درس سيد كاظم رشتي چنين مينويسند:
تا سيد باب به محضر سيد رشتي ورود فرمودند با اينكه حضرت باب جواني بود بيست و چهارساله و سيد رشتي مردي پنجاه ساله ، اين تاجري محقر و آن عالمي موقر، درس را احتراما له موقوف نمود و توجه تلاميذ را به صحبت حضرت باب معطوف فرمود و در حين صحبت چنان احترامات فائقه و تكريمات لائقه از مورود نسبت به وارد ظاهر ميشد كه همگي در شگفت و حيرت افتادند و مسائلي از آثار ظهور موعود در ميان آوردند كه پس از اين مقدمات و بروز داعيه ايشان همگي طلاب آن مسايل را راجع به سيد باب دانسته و غرض سيد كاظم رشتي از اين مسايل و اذكار آن بود كه به طلاب بفهماند حضرت باب قائم موعود و مهدي منتظر است...(!)
سيد كاظم رشتي در سال 1259 ميميرد و هيچ يك از شاگردان و خواص خود را براي جانشيني اش انتخاب نميكند و چند روز قبل از مرگ خود، در حضور گروهي از مريدانش اعلام ميدارد كه بزودي حضرت صاحب الزمان يا به قول پيروان فرقه شيخيه، ركن رابع ظهور خواهد كرد و خود اداره امور مسلمين و جهان را به دست خواهد گرفت و جهان را به سمت قسط و عدل رهبري خواهد كرد.
زماني كه سيد كاظم رشتي از دنيا رفت، علي محمد شيرازي در بوشهر بود و همراه با دايي اش در خدمت تجار يهودي، بويژه تجارتخانه ساسون به كار فرآوري و آماده سازي ترياك اشتغال داشت. درآن زمان بيش از پنج سال بود كه سيد علي محمد با يهوديان وتجارتخانه ساسون در ارتباط مستقيم بود. از اين روي اين ادعا كه سيد علي محمد شيرازي به تشويق و اغواي يهوديان خود را جانشين سيد كاظم رشتي و پس از آن باب امام زمان خوانده است، دور از انتظار نيست.
پي نوشت:
كينياز دالگوركي : وزير مختار دولت روسيه تزاري در نخستين سالهاي سلطنت ناصرالدين شاه قاجار بود. او ابتدا به عنوان مترجم سفارت روسيه در سال 1834 م به ايران آمد و با تظاهر به اسلام از حسن ظن و سادگي برخي از مسلمين سوء استفاه و در ميان آنان نفوذ ميكرد. وي از همين رهگذر موفق به نفوذ در خانقاه احمد گيلاني شد و در همانجا به شناسايي افراد مستعد براي اهداف مورد نظر خود پرداخت.
دالگوركي بعد از مدتي به عتبات ميرود و در مجالس درس سيد كاظم رشتي با سيد علي محمد شيرازي (باب) آشنا ميشود. وي در كتاب خاطرات ايام سفارت خود در ايران، بخشي را به روابط خود با سيد علي محمد باب اختصاص داده و طي آن تشريح كرده است كه چگونه سيد علي محمد باب درآفتاب سوزان بر روي بام ميرفت و ساعتها به خواندن اوراد و ادعيه فرقه شيخيه ميپرداخت. پرنس دالگوركي اعتراف ميكند كه: سيد علي محمد باب معتاد به چرس وبنگ ( حشيش) بود و من هم با تشويق وي به مصرف هر چه بيشتر اين مواد سعي در تخريب مشاعر او داشتم و در اين راه هم توفيق يافتم. تا جايي كه ادعاي تصرف در ماه و ستارگان را داشت و بعدها هم مدعي مهدويت شد. البته بهائيان مدعي جعلي بودن اين خاطرات شدند اما با انتشار اسناد تاريخي و روشن شدن نقش دالگوركي در كوچ دادن نخستين گروه از بابيان و بهائيان به شهر عشق آباد روسيه و ساختمان نخستين مشرق الاذكار (معبد بهائيان) در اين شهر، صحت اين مطالب ثابت گرديد. رجوع كنيد به خاطرات پرنس دالگوركي ، كتابفروشي حافظ، سيد ابوالقاسم مرعشي.
خاندان ساسون: بنيانگذار تجارت ترياك در ايران بودند و با تأسيس بانك شاهي انگليس و ايران نقش بسيار مهمي در تحولات تاريخ معاصر ايران ايفا كردند و به امپراتوران تجاري شرق بدل شدند و در زمره دوستان خاندان سلطنتي بريتانيا جاي گرفتند. براي آگاهي در اين زمينه به كتاب ارزشمند« زرسالاران يهودي و پارسي استعمار بريتانيا و ايران» تأليف عبداله شهبازي مراجعه فرماييد.