پاسخ به چند سؤال در موضوع بهائیت (بخش دوم)
بهائیت در ایران : در سال 94 از خانم رئوفی یک اثر با عنوان "بهائیت از درون " به چاپ رسیده و روانۀ بازار کتاب شده است. از ایشان در خواست کردیم بعد از گذشت تقریبا ً دو دهه از پذیرش دین اسلام به چند پرسش پاسخ دهند. بخش دوم این مطالب جهت استفاده کاربران گرامی ارائه میگردد.
(بهاء) (باب)
2- سؤال بعدی ما از خانم رئوفی این است که بهائیان معتقدند که بهائیت یک شریعت آسمانی و الهی است و میرزا حسینعلی نوری شارع مقدس آنهاست و همچنین معتقدند که سید علی محمد نیز هم پیامبر و هم بشارت دهنده بوده از آنجاییکه یکی از وجوه تمایز پیامبران با انسانهای معمولی معجزات آنهاست آیا پیامبران بهائیان هم توانستهاند معجزه ای ارائه دهند؟
خیر باب و بهاء هیچ کدام برای اثبات حقانیت خود معجزه ای ارائه ندادند و پاسخ خود بهائیان این است که تعالیم الهی مبتنی بر علم و عقل هستند و از آنجاییکه دیگر دورهی موهومات گذشته احتیاجی به ارائهی معجزه نیست و دلیل دیگر این که معجزه مختص همان زمان است و با گذشت زمان معجزه بی تأثیر میشود اما همهی ما میدانیم که اولاً پیامبران باید دارای معجزه باشند تا در مراحل اولیه تفاوت خود را از سایر بندگان خدا به اثبات برسانند و دیگر اینکه معجزات الهی جزو موهومات نیست در طول تاریخ معجزات بزرگی رخ داده و همین مسئله وجود خدا را به اثبات رسانده و گذشته از همهی اینها باید از آنها بپرسیم: پس چگونه است که در بعضی مواقع استناد به معجزات میکنند از جمله :
دربارۀ فرار سید علی محمد باب از جوخهی اعدام تصریح به غیب شدن او میکنند. آیا این مطابق با علم و عقل است؟ گرچه فلسفۀ این غیب شدن و این فرار از اعدام به وسیلۀ شاهدان حکومتی و مورخین و مستشرقین ثبت شده اما موضوع این است که بهائیان مسائلی را عنوان میکنند که هر کدام دیگری را نقض میکند.
3- آثار باب به چه زبانی نوشته شده است؟
بیشتر آثار خود او به عربی است و این خود جای تأمل دارد که چگونه او که خود را پیغمبر خدا معرفی کرده و در ایران هم ظهور نموده آثارش به زبان عربی است ؟؟
4- آیا بهاء ادعای خدایی نیز می کند؟
«ای اهل انشاء نداء مالک اسماء را بشنوید که از طرف زندان اعظم خود شما را نداء می کند که خدایی جز من مقتدر متکبر متسخر متعالی علیهم حکیم نیست خدایی جز او مقتدر بر تمام عوالم است نیست. اگر بخواهد عالمی را به حکمتی که از نزد او است میگیرد بر حذر باشید که در این امری که ملاء اعلی و اهل مدائن آسمان از برای آن خضوع کرده اند توقف کنید. از خدا بپرهیزید و از محجوبان نباشید. پرده ها را به آتش محبت من و سبحات را به این اسمی که ما بدان عالم را مسخر کرده ایم بسوزانید.[1]
«در دو مقام و مقاماتی که ارض پروردگار رحمن شما استقرار یافته است خانه ی بلند مرتبه بسازید این چنین مولای عارفان شما را امر میکند. بر حذر باشید که شئونات زمین شما را از آنچه بدان امر شدید از طرف قوی امین آمر شدید باز دارد در میان مردم بر وصفی که به شبهات کسانیکه وقتی خدا به سلطان عظیم ظاهر می شود بدو کافر می شوند. شما را منع نکند مظاهر استقامت باشید، بر حذر باشید که آنچه در کتاب نازل شده است شما را از این کتابی که به حق سخن می گوید: که نیست خدایی جز من عزیز حمید –باز ندارد...»[2]
«ان یشرب کاس ماء عندکم اعظم من ان تشربن کل نفس ماء وجوده بل کل شیئ ان یا عبادی تدرکون»[3]
مترجم می گوید :( این عبارت قابل ترجمه نیست من از خوانندگان گرامی تمنا دارم آنرا تجزیه و ترکیب و معنی کنند تا معلوم شود که بهاء چه قدر بی سواد بوده و چقدر مهمل گو بوده است.)[4]