نقش حروف حی در پیدایش بابیت
بهائیت در ایران برداشت شده از پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب : سید کاظم رشتی،[۱] جانشین بلافصل احسایی، در سال ۱۲۶۰ ه.ق. بدون اینکه برای بعد از خود جانشینی انتخاب کند از دنیا رفت؛ لذا بین شاگردانش در مسألهی جانشینی اختلاف صورت گرفت. علیمحمد شیرازی توانست با حمایتهای همه جانبهی حروف حی [۲] که در واقع همان شاگردان مکتب شیخیه بودند، فرقهی بابیت را تأسیس کند. در این مقاله سعی داریم به خواست خداوند متعال به نقش حروف حی در پیدایش بابیت بپردازیم.
بعد وفات سید کاظم رشتی، شاگردان وی تصمیم گرفتند طبق وصیت مؤکد استاد خود، به دنبال مهدی موعود (ارواحنا فداه) بگردند تا نام و نشانی از او بیابند. به همین جهت ملا حسین بشرویه [۳] به همراه دو نفر، ملا علی بسطامی [۴] به همراه دوازده نفر و ملا محمدعلی بارفروش [۵] به جهت پیدا کردن مهدی موعود (ارواحنا فداه)، ترک وطن کرده و در اطراف و اکناف به دنبال حضرت به تفحص پرداختند. در ابتدا ملا حسین بشرویه در شیراز به گمان خود به وصال یار نائل آمد و با نائب امام زمان [مراد علی محمد شیرازی است] ملاقات کرد و بعد از ایمان آوردن به وی، علیمحمد خود را «باب» و ملا حسین را «باب الباب» معرفی کرد. بعد از مدتی ملا علی بسطامی نیز وارد شیراز شد و به همراه دوازده نفر دیگر، به علی محمد ایمان آوردند و او را باب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دانستند و در آخر قدوس وارد شیراز شد و به باب ایمان آورد. اینگونه بود که ۱۸ نفر از شاگردان رشتی دور علیمحمد باب را گرفتند و به او ایمان آوردند و علیمحمد نام آنها را «حروف حی» گذاشت.[۶]
به گفتهی تاریخ نبیل، علی محمد شیرازی منتظر آن بود که ۱۸ نفر به او ایمان آوردند تا ادعاهای دروغین خود را اظهار کند. وی به نقل از علیمحمد مینویسد: «بايد ١٨ نفر به من مؤمن شوند... آنوقت يکی از آنها را انتخاب ميکنم که با من در سفر مکّه همراهی کند. در مکّه امر الهی را به شريف مکّه ابلاغ خواهم کرد و از آنجا به کوفه خواهم رفت. در مسجد کوفه امر الهی را آشکار خواهم ساخت».[۷]
ایمان آوردن حروف حی، یا همان شاگردان مکتب شیخیه، به علیمحمد شیرازی و حمایتهای بی دریغ آنها از وی، فرصت را برای علیمحمد فراهم آورد تا وی توطئهی ایجاد شجرهی خبیثهی بابیت را بنا گذارد و خود را باب امام زمان «عج» معرفی کند و بعد از مدتی ادعای مهدویت، نبوت و الوهیت کند.
پینوشت:
[۱]. جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به مقالهی:سیری در زندگی سید کاظم رشتی
[۲]. حروف حی، لقب هجده تن از شاگردان مکتب شیخیه است که بعد از وفات سید کاظم رشتی، اطرافعلیمحمد شیرازی جمع شدند و به حمایت از وی پرداختند. این لقب را باب برای پیروان خود انتخاب کرد. در منابع بابی و بهائی دربارهی جایگاه علمی حروف حی، اغراقهای عجیبی شده است. علیمحمد باب در آثارشبرای پیروان خود، مقامات فوق تصور قایل شده است. جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به: هوشنگ گهرریز، حروف حی، ص ۲۳.
[۳]. عدهای ملا حسین بشرویه را بزرگترین شاگرد سید کاظم رشتی میدانند و برای همین بعد از اینکه سید کاظم از دنیا رفت، دور او جمع شدند و راه چاره خواستند. جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به: عبدالحمید اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ص ۳۶.
[۴]. ملا علی بسطامی از مشاهیر شاگردان رشتی بوده است که اطلاعاتش دربارهی تعالیم شیخ و سید فراوان بوده است و عدهای او را بالاتر از ملا حسین بشرویه میدانستند. جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به: عبدالحمید اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ص ۴۰.
[۵]. ملا محمد علی بارفروش ملقب به قدوس از جمله شاگردان رشتی بوده است که طبق نقل تاریخ نبیل، سید کاظم آرزو داشته تا خادم او محسوب شود. جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به: عبدالحمید اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ص ۵۸.
[۶]. جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به مقالهی:شیخیه زمینه ساز بابیه
[۷]. عبدالحمید اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ص ۵۰-۵۲.