آشنائی با کتاب ایقان (قسمت اول)
کتابشناسی کتاب ایقان
بهائیت در ایران: کتاب ایقانبه گفتهیشوقی افندیبزرگترین و قدیمیترین کتاببهائیتمحسوب میشود. این کتاب توسطمیرزا حسینعلی بهاءبرای اثبات دعاویسیدعلیمحمد بابدر سالهای 1277 یا 1278 یا 1280 هجری قمری نوشته شده است. نویسنده در این کتاب خود راخادم فانیوعبد فانیو برادر کوچکتر خودش را که جانشین باب بودهمصدر امروکلمه مستورو باب رانقطهنامیده است.
این کتاب نشان از اعتقاد راسخ نویسنده به دعاویسیّد بابدارد بدون این که برای خود کوچکترین حق و مقامی قائل باشد. او این کتاب را برای خال و دایی بزرگسیّد بابیعنیسیّد محمّد تاجر شیرازینوشت (موقعی که وی برای زیارت عتبات عالیات به عراق آمده بود) تا او را هم بابی گرداند. امّا این کتاب هیچ تأثیری در او نداشت و همچنان بر عقیده پدران خویش استوار بود تا این که از دنیا رفت و بنا بر وصیّتش درحرم مطهّر حضرت شاهچراغ شیراز مدفون گردید که شاهد بر مسلمانی اوست.
شوقیگفته استمیرزا حسینعلیخواسته است با نوشتن این کتاب گامی در جهت تکمیلکتاب بیانبردارد که قرار بوده در 19 واحد و 361 باب باشد، ولی ناتمام و ناقص بوده و همچنان ناقص مانده است.میرزا حسینعلیدر سال 1308 (یک سال پیش از فوت) پسرشمیرزا محمدعلی غصن اکبررا به همراه میرزا آقاجان خادم منشی حضور را ازعکابهبمبئیفرستاد تا آثار خطی او را به چاپ رساند. او چنین کرد (و از این بابت حقّ بزرگی بر گردن بهائیان دارد اگر چه او را بعدها به خاطر اختلاف باعباس عبدالبهاءپسر دیگر که زمامبهائیانرا بدست گرفتناقضوملعوننامیدند) و بعد از چاپ اعلان نمود، همه نسخ قبلی بی اعتبار است و باید نسخههای دیگر بر اساس آن تصحیح شود.
او این کتاب را بعد از مراجعت ازکوههای سلیمانیهبه بغداد نوشت. زمانی که به خاطر بدبینیهایبابیانبه او به جهت توطئه برای کنار زدن برادر کوچکترش از جانشینیبابناگزیر شده بود با عنوان درویش محمّد بطور ناشناس دوسالی را به آن نواحی به میان دراویش سنّی برود و تأثیر این مجالست و همنشینی با دراویش در عبارات کتابش کاملا پیداست.
استادمحیط طباطبائیمعتقد است این رساله تقلیدی از اسلوب انشای فارسی منسوب بهسیّد باببوده که نویسندهاش میخواسته حقّانیّت امرسیّد بابرا اثبات و در ضمن مشق و تمرینی از کار تکمیلبیان فارسیکرده باشد.در سال 1310 نسخهای دیگر از ایقان انتشار یافت که با این چاپ تفاوتهایی داشت، زیرا دیگر اختلافات درونیبهائیانوازلیانبالا گرفته بود و برخی عباراتبهاءدرایقاندربارهی برادرش میتوانست مستمسک خوبی برایازلیانباشد که خود داستان مفصلی دارد و نیز صدها مورد انتقاد از لحاظ املا و انشا و کیفیت روایت و نقل که باید تصحیح میشد، در این چاپ تغییر یافت.
نقدهای گوناگونی از حیث ادبی و مفهومی بر این کتاب نوشته شده است. بعضی84خطا و بعض دیگر154اغلاط و اختلافات لفظی و معنوی نسخههای چاپی و خطی و برخی تصرفات در آیات قرآنی را نشان داده و مبانی استدلالهای آن را با منطق و عقل نقض کردهاند که در قسمت بعد به آن خواهیم پرداخت.
گفته آمدشوقی افندی، کتابایقانرا بزرگترین و قدیمیترین کتاببهائیتمحسوب مینماید. اینک عین عبارت او را از کتابقرن بدیعجلد دوم صفحهی 147 نقل مینمائیم:
در بین جواهر اسرار مخزونه و لئالی ثمینه مکنونه که از بحر زخار علم و حکمت حضرت بهاءالله ظاهر گردیده اعظم و اقدم آن کتاب مستطابایقاناست که در سنین اخیره دوره اقامت بغداد (1278 هجری قمری مطابق 1862 میلادی) طی دو شبانه روز از قلم مبارک نازل گردیده و با نزول آن بشارت حضرت باب تحقق پذیرفت و وعدهی الهی که حضرت موعود، بیان فارسی را که ناتمام مانده تکمیل خواهد فرمود به انجاز پیوست.
چنانکه ملاحظه میفرمائیدشوقی افندیعباراتاعظمواقدمرا برایایقانبه کار برده و سال نگارش آن را 1278 قمری دانسته و مدت انزال آن رادو شبانه روزذکر نموده است.شوقی افندیبا این عبارتش مرتکب دو خطای عمده شده است:
اولاً:به کار بردن عبارت متممبیان فارسیبرایایقان، نادرست است به این دلیل که بیان فارسی و عربی طبق گفتهیسید بابقرار بوده 361 باب داشته باشد (19 واحد که هر واحد 19 باب داشته باشد) در حالیکه باب فقط توانست 162بابازبیانفارسی (باب دهم از واحد نهم) و 209 باب از بیان عربی (آخر واحدیازدهم) را بنویسد و اضافه شدن دو باب ایقان به162 باب بیان فارسی دردی را نمیگشاید و هنوز تا 361 باب وعده داده شده توسط باب که موعود بیان میبایست تکمیل کند 197 باب کم دارد. پس معلوم است بایدبابیاندنبال کس دیگری به عنوانموعود بیانباشند تا واقعاً بیان فارسی و عربی را تکمیل کند تا وعدهیباببه انجاز رسیده باشد و کتاب او متمم بیان فارسی باشد. تازه هنوز تتمیم بیان عربی روی زمین مانده است که آن خود موضوع را پیچیدهتر میکند!!
ثانیاً:خطای دیگرشوقی افندیاین است که وی سال نگارشایقانرا سال 1278 دانسته است و حتماً این را از عبارت خودمیرزا حسینعلیدرایقاناستفاده کرده که میگوید:
هیجده سنه میگذرد که بلایا از جمیع جهات مثل باران بر آنها (بابیها) باریده.
که با اضافه کردن 18 به 1260 (سال اعلام بابیت باب) سال 1278به دست میآید. اماشوقی افندییادش رفته که خود میرزا در جای دیگر همین کتاب میگوید:
باری هزار و دویست و هشتاد سنه از ظهور نقطه فرقان گذشت.
و به این ترتیب زمان نگارشایقانرا حداقل تا سال 1280 مستمر و ادامهدار ذکر نموده است! یعنی نگارشایقانحداقل دو سال طول کشیده است از سال 1278 تا 1280؛ و بدین ترتیب ادّعای نوشته شدنایقاندردو شبانه روزتوسطشوقیامری خلاف واقع و ادعایی گزاف مینماید وبهائیانرا با چالش جدی روبرو میسازد و سخن رهبر آخرشان را در مورد اعظم کتببهائیانبیاعتبار میکند.
نکتهی دیگری که در قسمت نخست آمد ایمان داییسید باباست:
گفته شدرساله خالویهکه بعدهاایقاننامیده شد رامیرزا حسینعلیبرای دعوت داییسید باب(سید محمد تاجر شیرازی) نوشت تا او را به دعوت جدید مؤمن گرداند. علیرغم ادعایعبدالبهاءدر مورد ایمان آوردن نامبرده، مورخان او را تا آخر عمر مسلمانی معتقد و نهبابیشمردهاند.
محقّق گرانمایه استادسیدمحمد محیط طباطبائیدر دو مقاله ممتع خود که در سایت بهایی پژوهی آمده در این زمینه تحقیقاتی نمودهاند و شواهدی گویا نشان دادهاند. به نقل از کتب مورخانی همچونتذکره فسائیدر ذکر رجال شیراز و مدفون شدن نام برده طبق وصیتش در جوار حرم حضرت شاهچراغ در کنار اجدادش. و اگر اوبابیمیشده همچون رویهی سایربابیانمثل اصحاببدشتو ضوضاهای سهگانه از دید همشهریان و مورخان مخفی نمیمانده است. گرچه فرضاً ایمان هم آورده باشد دلیل درستی مطالبایقاننمیتوانست باشد و باید خود مطالبایقانمورد ارزیابی واقع گردد که در قسمت بعد به آن خواهیم پرداخت.
چنان که از مطالبایقانبرمیآید نویسنده در هنگام نوشتن آن، اعتقاد جزم به دعاویسید باب داشته، اسلام را منسوخ و دورهی قرآن را پایان یافته و دین جدید را شرعبیانو کتاب آسمانی این آئین رابیانواحکام آن را واجب الاتباع میدانسته است. اوبابرا در ردیف انبیای اولواالعزم و بلکه بالاتر از آنها میدانسته و در آن زمان برای خودش هیچگونه ادعائی نداشته و مانند سایربابیانپیرو شرعباببوده و او را ترویج مینموده است. در این کتابمیرزا حسینعلی،سید بابرابحر البحور و جوهر الجواهر و سلطان السلاطین و مظهر وجود و معبود و جمال ازلی و بحر علم لدنی و نقطهی وجود و طلعت محمودمیدانسته و خودش را نسبت به اوعبدیاخادم فانیمیشمرده و جانشینبابرامیرزا یحیی ازل(برادر کوچکتر خودش) میدانسته و او رامصدر امرنامیده و آن دوره رادوران صبح ازلمیشمرده و خود را متشرع به شرعبیانو مطیعمیرزا یحیی ازلجلوه میداده است. در صفحهی 76 میگوید:
مقصود از این بیانات واضحه اثبات سلطنت آن سلطان السلاطین بود.
و در صفحهی 139 میگوید:
رب اعلی روح ماسواه فداه بخصوص جمیع علمای هر بلدی توقیعی صادر فرمودند.
و در صفحهی 76 خود راخادم درگاه و خادم فانیوبابرانقطهی وجود و طلعت محمودخوانده است. و در صفحهی 154 میگوید:
و این عبد در کمال رضا جان برکف حاضرم.
در همین جاازلرا مصدر امر خوانده و در محلّ دیگرمحبوب و یار پنهانی و مستور جهانیدانسته است. اگر چه وقتی او را کنار زده و خودش جایبابرا گرفت درکتاب بدیعهرچه توانست از سب و لعن و نسبتهای ناشایست نثار او کرد. نسبتهایی که لایق اراذل و اوباش است. برخی پژوهشگران نوشتهانداز همین دورنگی و تذبذب در عقیده و گفتار میتوان ادراک نمود کهبهاءاللهپیغمبر نیست بلکه یک نفر بشر معتدل و موزون و یک فرد مودب با وجدان هم نیست و گرنه به برادرش این همه حرف زشت نمیزد.در آینده ما از این موضوع هم سخن خواهیم گفت. امّا در مورد اغلاط و اختلافات ایقان محقق گرانمایه استادمحیط طباطبائیمیفرمایند:
اینک در خاتمه نظر خوانندگان را دربارهی اغلاط و اختلافات لفظی و معنوی نسخههای چاپی و خطی ایقانبه این چند نکته جلب میکنم:
1- شیخ عبدالسلام آخوند زاده در رسالهی مدافعه و مطالعه خود نه بر مبنای اساسی استدلال ایشان را هدف انتقاد منطقی و کلامی قرار داده، ولی به نقاط ایراد لفظی و معنوی از عبارات ایقان نظری نیفکنده است و به میرزا ابوالفضل و خطیب حلبی مجال آن را داده است که یکی از تغافل شیخ بر خود ببالد و دیگری با نقل صد و پنجاه و اندی غلط ادبی گوش مدّعی را بمالد.
2- آقای محمّد رضای افضل که ایقان چاپ اصلاح شده 1318 قاهره را مورد مطالعه قرار داده هشتاد و چهار خطای آن را در کتاب مطبوع «فلتات و خطئات» بر شمرده است.
3- آقای ابوتراب هدائی در چاپ سوم از کتاب «این دین نیست» چهارصد و پنجاه مورد تفاوت یا تصحیح میان یک نسخهی خطی از کتاب ایقان که در دست داشته با نسخه چاپ اول سربی قاهره یافته و در برابرهم در جدولی نهاده است. علاوه بر آن در ضمن نقل ده آیه از قرآن کریم تصرّفاتی یافته و نوشته است.
4- عدهای از جوانان فاضل پژوهشگر در تهران از مقابله دقیق چاپ اول ایقان با پنج چاپ دیگرجدولی فراهم آوردهاند که 484 مورد اختلاف را در آن جدول قید کردهاند.
5- خطیب فاضل آقای حاجی شیخ محمود حلبی علاوه بر نقل جدول اختلافات مزبور، صد و پنجاه و چهار غلط ادبی از متن ایقان بیرون آورده و در کتاب «پژوهش جامع دربارهی ایقان» تألیف خود به تفصیل یاد کرده است. شاید دیگری در ضمن مراجعهی تازهای به موارد دیگری هم بر بخورد. چنان که یکی از دوستان فاضل نویسنده در ضمن مراجعه به آخرین صفحه از چاپ اول وقتی نظری برعبارت عربی «المنزول من الباء و الهاء» افتاد که در همه نسخ خطی و چاپی به همین صورت وارد است بر ذکر کلمه «منزول» به جای «نازل» اعتراضی داشت که در جدول اغلاط ادبی خطیب حلبی هم ذکر شده بود؛ ولی حذف حرف «الف» از آخر عبارت «الباء و والهاء» را قابل توجیه و تعلیل نمیدانست و میگفت در پایان غالب نسخههای خطی و چاپی ایقان و در کنار آن از دو حرف ب و هـ صورت رقمی امضای میرزا حسینعلی با اعداد 152 به چشم میرسد و وجود عدد «1» در آخر امضاء به یاد آورندهی حذف بی جهت «الف» دنبالهی ب و هـ متن کتاب است.
اینک دست به دعا برداشته و از خداوند تبارک و تعالی میطلبیم:
ربنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب. 25 محرم سنهی 1398هجری.
(پایان مطالب استاد محیط طباطبائی)
بحث کتابشناسی را همین جا خاتمه داده و در قسمت بعد نگاهی به مطالب کتاب میاندازیم و به ارزیابی آن میپردازیم.