طاها داريوندي
صرف نظر از عقيد خرافي ، کفر آميز و ضد اسلامي
موجود در بهائيت، واقعيتي که راه هرگونه توجيه و استدلال بري برخورد قاطع با ين
فرقه را مي بندد، پيوند بهائيت با صهيونيسم است. چه خطري بالاتر از ينکه
سرسپردگان اسرائيل نه در فلسطين اشغالي ، بلکه در بيخ گوش خودمان مشغول به
فعاليت باشند.
بنابرين، به بيان شمه ي مختصر از وابستگي فرقه
بهائيت به صهيونيسم ميپردازيم:
1) مرکز فرقه بهائيت و اماکن
زيارتي آن در فلسطين اشغالي و به خصوص شهرهي«عکا» و «حيفا» واقع شده است.
سالها پيش، بابيان بهائي(بهائيان) جسد علي محمد شيرازي اولين خدا و پيامبر خويش
را به اسرائيل منتقل کردند و با همکاري و مساعدت رژيم صهيونيستي بارگاه با
شکوهي بري او بنا کردند.
همچنين در تاريخ سه شنبه اول خرداد 1380 (که با سالروز رحلت
حضرت رسول اکرم (ص) مصادف بود) رژيم اشغالگر قدس با راه اندازي جشن و پيکوبي
بري تجمعي از فرقه ضاله بهائيت يک ساختمان 250 ميليون دلاري را به عنوان پيگاه
جهاني بهائيت در ارتفاع«کرمل» شهر حيفا افتتاح نمودند.
2) سران بهائيت و سران صهيونيسم
از ابتدا روابط علني نزديکي با يکديگر داشته اند، به عنوان
مثال:
-ملاقات رئيس جمهور اسرائيل با «شوقي
افندي»(پيشوي بهائيان بعد از عبدالبها) در فروردين 1332 که در ين ديدار، شوقي
افندي، نظر مساعد و تميل بهائيان را نسبت به اسرائيل اعلام کرد و آرزوي بهائيان
را بري ترقي و سعادت اسرائيل برشمرد و رئيس جمهور اسرائيل هم ضمن تقدير از
اقدامات و مجاهدات بهائيان در اسرائيل، آرزوي قلبي خويش را بري موفقيت بهائيان
در سراسر گيتي اظهار داشت.
-در همين زمينه مي توان به جمله ي از روحيه«ماکسول»(همسر آمريکيي شوقي افندي و
از رهبران بهائيت) اشاره کرد که خود گويي همه چيز است: «سرنوشت و ينده اسرائيل
و بهائيگري چون حلقه هي يک زنجير يه هم پيوسته اند.»
-هنگامي که در سال 1947 سازمان ملل کميسيوني
مرکب از نميندگان 11 کشور بري ارائه نظر در مورد ينده فلسطين به منطقه اعزام
کرده بود، رهبر بهائيان در نامه ي به ين کميسون، يهوديان را نسبت به بيت المقدس
محق دانست و از ين نظر تنها بهائيت را همسنگ با يهوديان برشمرد.
3)چه در غرب و چه در يران
درصد قابل ملاحظه ي از بدنه بهائيت را يهودياني تشکيل مي دهند که به ين فرقه
گرويده اند. گويا که يهوديان با پوشش در
لباس بهائيان قصد پيشبرد اهداف شوم خود را دارند.
به عنوان نمونه مي توان از گرويدن دسته جمعي
يهوديان همدان به ين فرقه و نقش«ملا الياهو» و «ملا لاله زار» دو نفر از بزرگان
يهود در تقويت جنبش معروف «طاهره قره العين» در تبليخ بابي گري اشاره کرد.
4) در ين بند توجه شما را به قسمت هيي از سه
گزارش ساواک از جلسات بهائيان يران، جلب ميکنم.
ين سه گزارش به خوبي پيوند ين فرقه با زرسالاري يهود و صهيونيسم را نشان
ميدهند:
الف- "....آقي فرهنگي(از سردمداران ين فرقه در
شيراز) اظهار داشت: تمام سرميه هي بانکي و ادارات و رواج پول در اجتماع يران
مربوط به بهائيان و کليميان است. چرخ اقتصادي ين مملکت به دست بهائيان وکليميان
مي چرخد. شخص هويدا بهيي زاده است. او يکي از بهترين خادمان امرالله
است....آقيان مگذاريد کمر مسلمانان راست شود.."
ب- گزارش از محفل شماره 4 بهائيان به تاريخ
7/3/47:"...عباس اقدسي گفت: دولت اسرائيل در جنگ 46 و 47 قهرمان جهان شناخته شد
و ما جامعه بهائيت، فعاليت ين قوم عزيز يهود را ستيش مي کنيم..."
ج- گزارش مورخ 9/9/46 :..شنيده شده است که
چندي قبل بهائيان يران مبلغ هنگفتي که چندين ميليون تومان بوده، به اسرائيل کمک
کرده اند.البته تصور مي رود کمک بهائي ها از طريق اقي غفوري نميندگي سياسي
اسرائيل در يران و به وسيله حبيب القانيان که تماس مستقيم با حبيب ثابت که
قبلا يهودي بوده است، انجام گرديده. ..."
5)يکي از زمينه هي پيوند بهائيت
با زرسالاري يهود، سازمان صهيونيستي و نيمه مخفي فراماسونري است.
تعليمات بهائيت انطباق زيادي با تعليمات فراماسونري دارد که از آن جمله ميتوان
به جديي دين از سياست، تسامح و تساهل، تشکيل حکومت واحد جهاني و ... اشاره کرد.
به عنوان نمونه ي از همکاري بين فراماسونري و بهائيت مي توان به سفر سالهي 1911
تا 1913 عباس افندي(عبدالبها) به اروپا و آمريکا اشاره کرد که به عنوان نقطه
عطف در تاريخ ين فرقه از آن ياد مي شود که البته کارگردان اصلي ين نميش "انجمن
جهاني تئوسوفيستي" يکي از محافل عالي فراماسونري غرب بود. در طول ين سفر کوشش
مي شد تا ين «پيغمبر نوظهور شرقي» به عنوان نماد پيديش مذهب جديد انساني و
فراماسونري معرفي شود.
پژوهشگر: حامد فرهادي