بهاء الله
و حلال دانستن زنان برای میرزا یحیی نوری
از موارد شگفت انگیز در چاپلوسی بهاءاله نسبت به برادرش صبح ازل در
دوران بغداد که توسط عزیه افشا شده است قبول مقامات ما ورائی و اختیارات فوق بشری
برای ازل از سوی بهاءاله است.
یکی از این مقامات حلال دانستن همه زنان (خواه
شوهر دار و خواه مجرد )برای ازل به محض میل به آنهاست!!
یعنی اگر جناب صبح ازل
به بانوی شوهر داری اظهار تمایل بفرمایند آن زن به شوهرش حرام و به ازل حلال
می شود!از خود می پرسیم آیاقائل به این باور فاسدرا می توان خدا شناس تلقی
نمود؟!آیا هیچ پیامبری برای خود این چنین اختیاری قائل بوده است؟! پس بیخود نبوده
که بهاءاله اینقدر برای جانشینی باب سر و دست می شکسته و به قصد کنار زدن برادر به
هزاران حیله و فن حتی کشت و کشتار دست زده وبه پاچه خواری و چاپلوسی و ذلت تن می
داده ورنج فرار سه ساله را تحمل می نموده است!
عزیه خانم خواهر بهاء الله داستان
را اینگونه تعریف می نماید(صفحات 13 و 14 ):
«قضیه دیگر به خاطرم رسید محض تنبیه
غافلان می نویسم که بیچاره بی خبران ،خبر دار و خوابیدگان بیدار شوند و الا برای من
تفاوتی ندارد که هر دو از یک دوحه اند و نسب و نسبت هر دو بمن مساویست. چیزی که هست
این است که از حق کتمان نباید کرد و انصاف را از دست نباید داد تا عند الله محجوب و
شرمنده نشوم و آن قضیه این است :
پس از مراجعت از سفر بدشت با آن آتش شوری که در
سر ها بود روزی جناب ایشان حضرت ثمره (ازل) را در همین خانه به نهار دعوت کردند .
من هم جوان بودم از جای بر خاسته با نهایت خدمتگزاری تدارکی صحیح دیدیم منتظر بودیم
که تشریف بیاورند. عیال ایشان که کمال وجاهت و صباحت منظر داشتند با عیال برادر
دیگرم مرحوم حکیم هر دو دست ازآستین در آورده خودی آراستند و لباسهای فاخر پوشیده
با کمال نزاکت منتظر ورود حضرت بودند که جناب ایشان ( بهاء ) آمده و آن دو را با آن
حالت مشاهده کرده فرمودند چه شده که هر دو خود را آرایش داده و مشاطه گری کرده اید
مگر نمی دانید اگر حضرت تشریف بیاورند به هر یک از شما ها
میل نمایند دیگر بر ما حرام می شوید؟!
تا تشریف
نیاورده اند شما ها لباسها و وضع های خود را تغییر بدهید.حضرات فورا برخاسته و وضع
را تغییر دادند….!!
هیچ توضیحی اضافه بر متن را روا ندیده تحلیل را به عهده
خوانندگان منصف می گذاریم تا معلوم شود از نام مقدس دین ، فاسدان چه سوءاستفاده ها
که نکرده اند…