افراد آنلاین
بهائیت در ایران : "بهائی چه می گوید"عنوان کتابی است که با تالیف حضرت آیه الله حاج میرزا جواد آقا تهرانی[1] (رحمه الله) به رشته تحریر در آمده و با تلاش علی امیر مستوفیان و توسط انتشارات راه نیکان چاپ و عرضه شده است. درباره مولف کتاب در بخش نخست کتاب آمده است:
عبادت به سرقت رفته !
بهائیت در ایران : انجام دادن عبادت در ادیان الهی، نشاندهندهی میزان ایمان پیروان، راهی برای سعادت و برقراری ارتباط میان ایشان و پروردگار تلقی میشود. هرچند کیفیت و چگونگی انجام عبادات در ادیان مختلف، گوناگون است، اما آنچه که میان تمامی ادیان الهی مشترک است، این است که پیامبر هر دین و پیروانش، به دستورات صادرهی از جانب خداوند برای انجام عبادات، عاملترند.
حسینعلینوری ملقب به بهاءالله، برای اینکه بقبولاند که ارائه دهنده دین است برای نشان دادن افکار باطل خود، سعی در جعل عباداتی برای پیروانش نموده تا از سایر ادیان در این زمینه، عقب نماند؛ لذا یکی از آموزههای لازم الإجرا و عبادات واجب برای هر شخص بهائی، خواندن نماز است.[1] وی در کتاب اقدس، که شامل مجموعهای از احکام و تعالیم این فرقه میباشد، تعداد رکعتهای نماز آئین خود را 9 رکعت اعلام کرده است: «قَد کَتَبَ عَلَیکُم الصّلوة تِسعَ رَکَعَات لِله مَنزِلَ الآیَات حِینَ الزَّوال و فی البُکُور و الآصَال... [2]؛ همانا بر شما نمازی 9 رکعتی واجب شده است که باید آن را برای خداوندی که آیات را نازل میکند، بخوانید. زمان این نماز به هنگام ظهر، بامدادان و شامگاهان است».
حسینعلی نوری، با ترغیب پیروان خود به اقامهی این نماز، تأکید میدارد که روش قرائت این نماز را در ورقهای دیگر به صورت مجزا، شرح داده است: «قَد فَصَّلنَا الصَّلوةَ فِی وَرَقَةٍ اُخری. طُوبی لِمَن عَمِلَ بِما اُمِرَ بِهِ مِن لَدُن مالِکِ الرقابِ [3]؛ به تحقیق که ما شرح این نماز را در ورقهای دیگر شرح دادیم. رستگار باد کسی که عمل کند بدانچه امر شده از ناحیهی پروردگار».
حال اگر اکنون، شرح این نماز را از بهائیان جویا شویم، هیچکدام از آن اطلاع ندارند و دلیل آن را هم اینگونه مطرح میکنند که در جریان اختلاف عباس و محمدعلی (فرزندان پیامبر خودخوانده این فرقه) بر سر جانشینی پدر، با قدرت گرفتن عباسافندی، مقداری از آثار و نوشتههای پدر، که منحصراً در دست محمدعلی بود، توسط وی از بین رفت. یکی از این آثار، نماز 9 رکعتی بهائیان بوده است. از آن پس، نماز 9 رکعتی که حسینعلی نوری بر پیروان خود واجب کرد، برای همیشه مفقود شد و امروزه هیچیک از بهائیان از مفاد آن، اطلاع ندارند.
اما با صرف نظر از چگونگی گم شدن این نماز؛ آنچه در خور توجه است، عدم اطلاع عباسافندی (فرزند بهاءالله که بهائیان او را جانشین به حق پدر میدانند)، از نحوه و چگونگی خواندن این نماز است.[4] چرا که بهاءالله، کتاب اقدس را حداقل نوزده سال پیش از مرگ خود، به رشتهی تحریر درآورده است.[5]
اینک سؤال این است مگر خود بهاءالله در زمان حیاتش این نماز را نمیخوانده که پیروان و فرزندانش آن را بیاموزند و به آن عمل کنند! آیا قابل باور است که عباسافندی و مریدان بهاء، در این نوزده سال، روش قرائت این نماز را از پدر و رهبر خود یاد نگرفته باشند! به نظر میرسد که بهاءالله، حتی برای یاد گرفتن اطرافیان هم حاضر به خواندن این نماز نشده و به تعلیمی که خود آورده و بر آن تأکید بسیار کرده، پایبند نبوده است.
اما اینکه در حال حاضر عبادتی که تحت عنوان نماز در بین بهائیان مرسوم و توسط برخی از آنها اجرا میشود چه مبنای دارد قابل تامل است ؟ !
پینوشت:
[1]. حسینعلی نوری، اقدس، حیفا (فلسطین اشغالی) مرکز جهانی بهائی، 1995 م، ص 10، بند 10.
[2]. همان، ص 6، بند 6.
[3]. همان، ص 9، بند 8.
[4]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینهی حدود و احکام، بیجا: 128 بدیع، ص 32.
[5]. نصرتالله محمدحسینی، قاموس کتاب اقدس، استرالیا: مؤسسهی سنچری پرس، چاپ نخست، 2008 م، ص 12-11.
تزریق اطلاعات غلط به اغنام الله با چه هدفی انجام میگیرد ؟
بهائیت در ایران : در تمامی متون تاریخی حتی در اسناد مربوط به فرقه ضاله بهائیت بر این تصریح شده که علت دستگیری حسینعلی نوری در ایران دخالت جریان بابیت در ترور تافرجام ناصرالدین شاه بوده است . حال چگونه و به چه دلیل فرقه ضاله قصد دارد اطلاعات دروغین و غلط به اغنام الله ارائه دهد قابل تامل است .
در یکی از برنامههای شبکهی آئین بهائی وابسته به فرقهی بهائیت، در ویژه برنامهی خود با نام «جهان تازه»، به مناسبت عید رضوان بهائی، به بررسی ماجرای ظهور بهاءالله و اعتقادات جامعهی بهائی نسبت به وی، پرداخته شد. کارشناس برنامه، پس از اینکه بهاءالله را موعود علیمحمد شیرازی (باب) معرفی کرد، علت زندانی شدن رهبر فرقهی بهائیت در جریان ترور نافرجام ناصرالدینشاه را اینگونه تشریح کرد:
«به خاطر شور و هیجانی که در ایران به وجود آمده بود و بابیه در حقیقت داشت رشد میکرد، تعداد زیادی به حضرت باب ایمان آوردند. به همین خاطر، حضرت بهاءالله را که در تهران اقامت داشتند، گرفتند و انداختند زندان...؛ در این حالت، یکی از روزها، ایشان آن الهامات الهی بهشان میرسد که مأموریتشان در حقیقت شروع میشود...؛ ایشان را بعد از چهار ماه، وقتی میبینند هیچ دلیلی ندارند که ایشان کاری کردند یا اینکه گناهی کردند، از زندان آزاد میکنند».[1] در پاسخ به سخنان کارشناس این برنامه، لازم است چند نکته را ذکر کنیم:
نکتهی اول: کارشناس این برنامه ادعا کردند که علت زندانی شدن حسینعلینوری (رهبر فرقهی بهائیت)، بخاطر جلوگیری از رشد بابیت بوده و تلویحاً، حسینعلینوری را از اتهام نقشهکشی برای ترور ناصرالدینشاه، تبرئه کردند. این در حالی است که بر اساس اعترافات نزدیکان حسینعلینوری، ایشان طراح اصلی نقشهی ترور ناصرالدینشاه بوده است [2] و زندان رفتن او، برای خوابیدن فتنههای ایجاد شده در کشور توسط ایشان و سایر بابیان بوده است.
نکتهی دوم: کارشناس برنامه در بخش بعدی سخنان خود، به این نکته اشاره کرد که در یکی از روزها در زندان، به حسینعلینوری الهاماتی الهی میرسد که مأموریتش شروع شده است. در پاسخ به این بخش از سخنان کارشناس برنامه میگوئیم؛ ما هم قبول داریم که الهاماتی به حسینعلینوری برای آغاز مأموریتش رسیده، اما این الهامات، از جانب بیگانگان و استعمارگران بوده، نه از جانب خداوند و مفاد آن، شروع مأموریت حسینعلینوری برای جاسوسی دولتهای بیگانه و به راه انداختن فتنه در کشور بوده است. شاید اولین همکاری علنی او، با استعمار روستزار در سال 1264 ق، (که امپراتوری روسیه حمایت خود را برای شورش بابیان در تبریز، از ایشان اعلام کرد)، بوده است.[3]
نکتهی سوم: کارشناس برنامه در بخش بعدی سخنان خود اظهار میدارد که علت آزاد شدن رهبر فرقهی بهائیت از زندان، نبود مدرک بر محکومیت او بوده است. در پاسخ به این بخش از سخنان کارشناس برنامه میگوئیم، گویا این کارشناس کمترین اطلاعی از تاریخ بهائیت ندارد؛ چرا که شخص حسینعلینوری علت آزادی خود را از زندان، امپراتوری روس میداند و اینگونه از ایشان تشکر میکند: «قَد نَصَرَنِی أحَد سُفَرائِکَ إذَا کُنتَ فِی السِّجن تَحتَ السّلاسِلَ و الأغلَال... [4]؛ ای پادشاه روس! یکی از سفرای تو، هنگامی که من در زندان و در زیر زنجیرها بودم، مرا یاری کرد...».
در نتیجه، علت زندانی شدن حسینعلینوری در تهران، طراحی نقشهی ترور ناصرالدینشاه توسط وی بوده؛ به علاوه، حمایت استعمارگران باعث آزادی او از زندان گشته است، نه اثبات بیگناهیاش و اینکه در مقطع اقدانات تروریستی فرقه ضاله در دوره قاجار بهائیت در وضعیت بسیار ضعیفی قرار داشته اینکه این فرقه در حال گسنرش حوزه نفوذ خود بوده آنهم در زمان ناصرالدین شاه کاملا با آنچه در تاریخ آمده در تناقض است . سخن آخر اینکه با این ادعاها نمی توان استفاده از خشونت برای بقاء در بهائیت را از ذهن جامعه پاک کرد .
پینوشت:
[1]. شبکهی آئین بهائی، نام برنامه: گفتگو، کارشناس: فرزاد فردوسی.
[2]. عزّیه نوری، تنبیه النائمین، بیجا: بیتا، بینا، ص 6-5.
[3]. اسماعیل رایین، انشعاب در بهائیت پس از مرگ شوقی افندی، بیجا: مؤسسه تحقیقی رایین، چاپ مرو، بیتا، ص 58.
[4]. شوقی افندی، قرن بدیع، بیجا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 122 بدیع، ص 224.
نقدی بر یک مصاحبه
بهائیت در ایران : جناب مشتاقی با عنوان کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با نوین کویر اعلان داشته اند
" بسیاری از مشاغل ایران در تسخیر پیروان فرقه بهائیت است"
ایشان اعلام مینماید " بهائیت شغل های مختلفی را در جامعه اسلامی دارند مثل معماری، عینک فروشی، دارو و لوازم آرایشی و پشت این شغل ها بهائیت قرار گرفته اند.
کارشناس مسائل سیاسی در گفت وگو با نوین کویر اظهار کرد: امروز بهائیت همان حرکتی را دارد آرام و خزنده انجام می دهد که تندترش را داعش آمریکا ساخته انجام می دهد.
مهدی مشتاقی درحاشیه جلسه بصیرتی حوزه یکم خواهران بسیجی ناحیه امام رضا(ع) اصفهان گفت: روند تحولاتی که بهائیت نسبت به فرو پاشی جمهوری اسلامی و توطئه ها و طرحهایی که در حال پیاده کردن دارند قابل تأمل است.
وی افزود: فرق بهائیت این است که در خفا، پنهانی و آرام و خزنده حرکت براندازی خودش را انجام می دهد اما داعش علنی این کارها را می کند.
کارشناس مسائل سیاسی گفت: بهائیت شغل های مختلفی را در جامعه اسلامی دارند مثل معماری، عینک فروشی، دارو و لوازم آرایشی و پشت این شغل ها بهائیت قرار گرفته اند.
به گفته وی، این گروه در سطح شهرستان ها در حال فعالیت هستند و اگر یک روز می بینیم که لبنیات و محصولات مختلف مثل دارو کمیاب می شود و دولت را با چالش مواجه می کند همانطور که در دولتهای قبل هم بود چون پس پرده آن بهائیت است.
مشتاقی تأکید کرد: امروز می بینید که معماری ما به سبک لوژهای فراماسونر یا شیطان پرستی در اقصا نقاط کشور ساخته می شود و در پشت پرده آن بهائیت قرار دارد و اینها همگی اهداف فراماسونر را پیاده می کنند.
وی تصریح کرد: اگر امروزه عینک فروشی در ایران را با یک تحقیقی بسیار مختصر در شهرستانها رصد کنیم متوجه می شویم اکثر آنها بهائی هستند و اندکی بچه های شیعه در این بخش فعالند.
این کارشناس ادامه داد: فردی بهائی بنام نیکی بزرگترین سرمایه دار بهائی ایران عینک ها و لنزها را از رژیم اشغالگر اسرائیل وارد و با کیفیت بالا و قیمت ارزان در اقصا نقاط کشور بفروش می رساند.
نویسنده کتاب «بهائیت در گذر زمان» گفت: ما باید این را به مسوولان گوشزد کنیم که نسبت به خرید از آنها تحریم صورت بگیرد و فرزندان شیعه که دارند در این شغل ها کار می کنند حمایت شوند و آسیب هایی هم دارد که باید این آسیب ها شناسایی شده واز بین برود.
اما چند نکته در رابطه با این مصاحبه می باید مورد توجه و دقت قرار گیرد :
اول اینکه ایشان از کدام امار و اطلاعات برخی از مشاغل را در تسخیر فرقه ضاله میداند ؟ توجه داشته باشیم که واژه تسخیر وزن خاص خود را دارد .
دوم اینکه ایا می میباید هر گونه بی مدیریتی و اهمال در جامعه را به یک فرقه در حال مرگ وصل کنیم و بدین ترتیب صورت مسئله که همان عدم توان مدیریت در سطوح مختلف اجرائی را با اینگونه تحلیها توجیه کنیم .
در مورد معماری اگر تصور این است که هر گونه بنائی که دارای اشکال زاویه دار است پس از یک الگوی فراماسونری الهام گرفته تحلیل کاملا اشتباه و غیر قابل قبول است . اگر اینطور باشد باید هیچ بنائی ساخته نشود . چون در شرایط فعلی بناهای ساختمانی دارای ارتفاع و زاویه های متقارن میباشند .
اما سخن پایانی اینکه نباید با برخی گفتار این ذهنیت را تقویت کرد که واقعا جریانی مثل بهائیت برای نظام ج.ا.ا میتواند یک تهدید باشد از نظر یک تحلیگر دارای اطلاع ، فرقه ها از هر دست میتواند برای جامعه یک آسیب باشد آنهم بسیار ضعیف . ما طوری صحبت نکنیم که این دستجات در حال فوت فکر کنند در بین نحله های مقابل نظام اسلامی دارای یک وزن قابل توجه هستنند .
معرفی کتاب قصه عجیب استعمار
بهائیت در ایران: عظمت و اقتدار هر ملتی در جهان، تنها به داشتن ذخائر مادی و منابع ثروت آنها نیست، بلکه بزرگترین نشانه عظمت و اقتدار ملتها علاوه بر اینها استقلال و آزادی آنها است و این موهبت استقلال و آزادی، یکی از نعمتهای بزرگ الهی است که خداوند متعال آن را به عموم مخلوقاتش خصوصا انسان مرحمت فرموده و این چنین مقرر داشته که کسی بنده دیگری جز خدا نباشد. در قرآن مجید سوره ممتحنه آیات اول و دوم کفار را بزرگترین دشمن استقلال و آزادی معرفی کرده است. دومین گروهی که دشمن استقلال و آزادی مسلمین هستند منافقین میباشند.
این کتاب عبرت انگیز ترجمه فارسی خاطرات و گزارشات همفر یکی از عوامل مهم ومعروف سیاست استعماری انگلستان در بیش از دو قرن پیش است که یک مجله فرانسوی آن را منتشر ساخته و ترجمه عربی آن در لبنان طبع و منتشر گردید. این کتاب همچنین شامل خاطرات کینیاز دالگورکی سفیر و جاسوس روسیه که بهائیت را در ایران پایه گذاری نمود می باشد.
گردآورنده این کتاب آقای محمد باقر حسینی زفرهای اصفهانی است. گزیده ای از این کتاب جهت بهره برداری در سایت قرار داده می شود.
آیا باب میتوانست دارای علم الهی باشد ؟
بهائیت در ایران برداشت از پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب: حجّت خدا، همواره باید بتواند به سؤالات انسانها پاسخ دهد و اصولاً برای حفظ اساس دین، لازم است این ویژگی را به عنوان تعلیمی الهی دارا باشد. در واقع حجتی که از مفاد دین آگاهی نداشته باشد یا نتواند مردم را از اشتباهشان آگاه کند، توان حفظ دین و نشان دادن راه هدایت به بندگان خدا را نخواهد داشت.
اما این علم جامع و کامل پیامبران که از آن صحبت شد، لازم است در برخی، علمی لَدنّی باشد و به صورت اُمّیّت [1] باشد؛ چرا که در صورت تعلیم دیدن پیامبر در مکاتب بشری، همواره این شائبه وجود دارد که پیامبر، تعالیم بشری را به عنوان دستورات الهی، به خورد مردم خواهد داد. این مسأله هم در منابع اسلامی و هم در منابع بهائی مورد اشاره و تأکید قرار گرفته است.
در همین راستا، قرآن مجید، معجزهی جاوید رسول خدا (صلّیالله علیه و آله)، در مواضع گوناگون، مخاطبان را به مبارزهی علمی فراخوانده است[2] تا اگر شبههای در مورد رسالت ایشان است، برطرف شود؛ زیرا اگر این کتاب را حضرت محمّد (صلّیالله علیه و آله) تألیف کرده باشد، اشکالات بسیاری در آن یافت میشود.
بهائیان نیز پذیرفتهاند که حجت الهی و یا به تعبیر ایشان «مظهر ظهور»، باید به ویژگیهای علم وهبی الهی مزین باشد. سرکردهی بهائیان، حسینعلینوری، آنگاه که در مورد ویژگیهای مظهر ظهور سخن میگوید، علم او را از علم خداوند و قدرتش را از قدرت حضرت حق میداند، لذا او برای علم پیامبران و حجتهای الهی، منشأ الهی قائل است.[3]
حال که دریافتیم اسلام و بهائیت، هر دو در مورد اُمّی بودن حجتهای الهی و یا مظاهر ظهور، متفقاند؛ این پرسش اساسی مطرح میشود که آیا علیمحمد شیرازی (باب)، که بهائیان وی را به عنوان مظهر ظهور و ناسخ اسلام میشناسند، از این ویژگی برخوردار است یا خیر؟
بهائیان، بر درس ناخوانده و اُمّی بودن علیمحمد باب، تأکید بسیار دارند؛ اما در آثار باقی مانده از او، جملات و تعابیری یافت میشود که خلاف این ادعا را ثابت میکند و بزرگان بهائی، در بعضی موارد به درس خواندن وی، تصریح کردهاند.[4]
بنابراین، با توجه به اینکه بهائیان به لزوم اُمیّت مظهر ظهور اعتقاد دارند و اُمّی بودن علیمحمد باب منتفی میباشد، هرگز نمیتوان علیمحمد شیرازی را در دایرهی پیامبران و حجّتهای الهی قرار داد.
پینوشت:
[1]. اُمّیّت، برای کسی به کار برده میشود که همچون طفلی که از مادر زاده شده، تحصیل نکرده و درس نخوانده است.
[2]. قرآن کریم، سورهی مبارکهی هود، آیهی 13.
[3]. حسینعلینوری، ایقان، هوفمایم آلمان: لجنهی ملّی نشر آثار بهائی به زبان فارسی و عربی، 1988 م، ص 64.
[4]. اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، بیتا، بینا، نسخهی دیجیتال، ص 59، طبع قدیم: صص 64-63؛ اسدالله مازندرانی، تاریخ ظهور الحق، بخش سوم: 200 (پاورقی)؛ اسدالله مازندارنی، اسرارالآثار خصوصی، 124 بدیع، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، ج 1، ص 35.
طرد اداری و روحانی مجازاتی در بهائیت برای کسانی که از این فرقه ضاله کناره میگیرند !
کوتاه و خواندنی
بهائیت در ایران : یکی از ادعاهای سران فرقهی بهائیت، اختراع تعلیمی با عنوان «الفت و محبت» در دین است. آنها معتقدند که دلیل ظهور انبیاء، ایجاد الفت بین مردم و برطرف کردن اختلافات بشر بوده است و «اگر دین هم که خود باید علاج اختلاف باشد، سبب اختلاف، جنگ و جدایی شود، بیدینی بهتر است».[1]
ما در صحت این مدعا بحثی نمیکنیم، اما میدانیم که متأسفانه سران بهائی در این ادعای خود صداقت ندارند؛ چرا که در تاریخ و احکام این فرقه، موارد متعددی از نقض این تعلیمی که ادعای اختراعش را دارند، یافت میشود. به عنوان مثال، یکی از احکام بهائی که در تضاد با تعلیم «الفت و محبت» است، مجازات طرد است.
طرد به معنای کنار زدن و حذف شخصی که از دستورات رهبران این فرقه سرپیچی و یا اعتراضی به ایشان کند، از جامعهی بهائی میباشد. مجازات طرد، متناسب با عمل شخص بهائی به دو صورت: طرد اداری و روحانی تقسیم میشود.
طرد اداری: منظور از این طرد، حذف فرد متخلف از جلسات رسمی، انتخابات اعضای محافل و عضویت در سیستم اداری این فرقه میباشد. این مجازات زمانی اعمال میشود که فرد متخلف، جرمی بر خلاف دستورات فرقهی بهائیت (نظیر کتمان عقیده و رعایت نکردن تعداد همسران) انجام دهد؛ اما جرم او باعث نمیشود که دیگر بهائی به حساب نیاید. اجرای این طرد، در اختیارات محفل ملّی بهائی است.[2]
طرد روحانی: این نوع از طرد که مجازاتش از طرد اداری بسیار سنگینتر است، به معنای قطع ارتباط کامل تمامی بهائیان، با فرد متخلف است. در این مجازات حتی خانوادهی شخص هم، حق هیچگونه ارتباطی، حتی ارتباط کلامی با شخص طرد شده را ندارند. کار تا جایی پیش میرود که اگر شخص بهائی، با کسی که طرد روحانی شده، همکلام شود (حتی اگر عضو خانوادهاش باشد)، مجازاتهای سختی گریبان او را هم میگیرد.[3] اینطور باید خلاصه کرد که اگر شخصی در بهائیت محکوم به طرد روحانی شود، همچون زبالهای بیارزش، به دور انداخته میشود. جرم شخص خاطی، میتواند صِرف مخالفت و یا اعتراض به رهبران این فرقه باشد.[4]
مشاهده میکنیم به وجود آوردن این اختلافات (حتی میان خانواده) که بهائیان معتقدند دین باید رافع آنها باشد، دستپخت سران بهائی برای پیروانشان میباشد. چه خوب است کسانی که ادعا دارند دین باید سبب الفت و محبت باشد، به قول «فرازانه ثابتان» که گفته: «مؤسس آئین بهائی، اساس ایمان را اینگونه تعریف میکند که: عمل انسان، بر حرفش پیشی بگیرد؛ یعنی بیشتر عمل کند تا سخن بگوید» [5]، به حرف خود عمل کرده و تنها به شعار دادن و فریب افراد، بسنده نکنند.
پینوشت:
[1]. منتخباتی از مکاتب عبدالبهاء، 1992 م، ج 1، ص 241.
[2]. نظم اداری بهائی (مربوط به طرح حداقل معلومات امری)، تهران: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، نشر پنجم، 128 بدیع، ص 53.
[3]. توقیعات مبارکه، ص 42؛ بخشی از صورت توقیع منیع مبارک، مورخ 15 شهرالکلمات، سنهی یکصد و سوم تاریخ بدیع.
[4]. عباس افندی، الواح وصايا، ص 26.
[5]. شبکه نوین تیوی (وابسته به فرقهی بهائیت)، نام برنامه: فصل مشترک، کارشناس برنامه: فرزانه ثابتان.
ادعای دروغین پیشبینی ظهور باب
بهائیت در ایران : یکی از ویژگیهای حجتهای الهی و یا به تعبیر بهائیان مظاهر ظهور، انتصاب ایشان از جانب حجت قبلی است. حجتهای الهی در انتخاب جانشین بعد از خود، مختار نبوده و انتخاب ایشان بر عهدهی پروردگار است.[1] بهائیان برای اینکه در این مطلب عقب نمانند و ادعای پیامبری سرکردگان خود را مشروع جلوه دهند، سعی دارند پیشبینی پیشوایان و علمای اسلام را برای سرکردگان خود، به اثبات رسانند.
در این راستا، در یکی از برنامههای شبکهی «آئین بهائی» وابسته به فرقهی بهائیت، در ویژه برنامهای با نام «جهان تازه»، ضمن مظلومنمایی و ارائهی داستانی عاطفی، کارشناس برنامه اظهار داشت: «قبل از ظهور حضرت باب در ایران، پیشبینیهایی شده بود که ظهوری که اسلام منتظرش هست، کی خواهد بود... حتی سال 1260 هـ.ق را گفته بودند، این سالی است که قرار است موعود ظاهر بشود. وقتی باب ظاهر شد و ظهور خودش را اعلان نمود، درست همان سال 1260 ق بود که پیشبینی شده بود».[2]
اما باید دانست که بر خلاف ادعای گوینده، هیچ نصّی بر ظهور علیمحمد شیرازی به عنوان امام دوازدهم شیعیان وجود نداشته و هیچگونه پیشبینی مثبتی که مؤید او باشد، وجود ندارد و در مقابل، روایات متعددی از معصومین (علیهمالسلام) نقل شده که همگی بر امامت فرزند بلا فصل امام حسن عسکری (علیه السلام) به عنوان امام دوازدهم اتفاق دارند و کسانی که برای ظهور آن حضرت وقت تعیین کنند، دروغگو شمرده شدهاند.[3]
به عنوان مثال در اینجا به نقل یک روایت در این زمینه میپردازیم؛ امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود: «ای احمد بن اسحاق! خداوند (تبارک و تعالی) هیچگاه از زمان خلقت آدم (علیه السلام) تا زمان قیامت و وقوع ساعت، زمین را از حجت بر آفریدگانش خالی نمیگذارد تا به واسطهی آن حجت، بلا را از اهل زمین دور کند و باران را نازل کند. احمد بن اسحاق گوید: من از آن حضرت پرسیدم: ای پسر رسول خدا (صلّی الله علیه و آله)، پس از شما، امام و جانشین شما کیست؟ آن حضرت به سرعت از جا برخواست و به داخل خانه رفت و پس از مدت کوتاهی از داخل خانه بیرون آمد؛ در حالی که کودکی سه ساله را که صورتش همچون قرص ماه میدرخشید، بر دوش داشت. سپس فرمود: ای احمد بن اسحاق، اگر نزد خداوند و حجتهای وی گرامی نبودی، هرگز این فرزندم را به تو نشان نمیدادم. نام او، نام رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) و کنیهاش همانند آن حضرت است. او کسی است که زمین را از عدل و داد پر میکند، پس از آن که، از ظلم و جور پر شده باشد...».[4]
علاوه بر حدیث مذکور، 146 حدیث دیگر در منابع اسلامی از ائمهی معصومین (علیهمالسلام) وجود دارد که همگی، نشاندهندهی امامت فرزند بلافصل امام حسن عسکری (علیهالسلام) پس از ایشان است.[5]
وجود این نصوص و روایات، بیانگر آن است که علیمحمد شیرازی ملقب به باب، به هیچوجه نمیتواند امام دوازدهم شیعیان باشد و هیچ نص صریحی بر ظهور شخصی با نام علیمحمد شیرازی در سال 1260، وجود ندارد؛ اما بالعکس، در صورت تتبع در روایات وارده درمییابیم، امام دوازدهم شیعیان، فرزند بلافصل امام حسن عسکری (علیهالسلام) میباشد و هیچگاه برای ظهور ایشان وقتی تعیین نگشته است.
پینوشت:
[1]. ابن بابویه شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، تهران: نشر جهان، چاپ اول، 1378 ق، ج 1، ص 222.
[2]. شبکهی آئین بهائی، نام برنامه: گفتگو، کارشناس: فرزاد فردوسی.
[3]. کفايةالاثر، صث 463؛ اکمال الدين، ج 2، ص 378؛ بحارالانوار، ج 51، ص 151؛ معجم احاديث الامام المهدی عليه السلام ج 4، ص 186.
[4]. ابن بابویه شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، تهران: نشر جهان، چاپ اول، 1378 ق، ج 2، ص 384.
[5]. جهت مشاهدهی این دسته روایات مراجعه شود به کتاب: لطفالله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، فصل دوم، باب بیستم.