افراد آنلاین
سخنی با سرکار خانم هاشمی ( بخش پایانی )
بهائیت در ایران : ادامه نامه سرکار خانم مهناز رئوفی با عنوان سرکار خانم فائزه هاشمی
0000 بله خانم هاشمی! دیدید که اشتباه ناپخته شما منجر به عصبانیت بزرگانی شد که بهائیان را میشناسند و از دروغگوییهایشان، از نفرت و خشمشان، از جاسوسیهایشان، برای سازمانهای امنیتی اسرائیل و آمریکا و معاندین ایران آگاهند و از ظلم و خشونتی که نسبت به غیربهائیان دارند در عذابند.
اما نکته ثانی فرمایشات شما :
فرمودید به ملاقات دوستان دوران زندانی رفتید اینکه دین شما خوب است یا دین آنها نباید ملاک قضاوت باشد.
اشتباه اولتان این است که بهائیت را که یک فرقه کاملا سیاسی است و منش بتپرستی دارد ،دین معرفی کردهاید!!
و این اگر از غفلت شما نباشد ناشی ازهنر فریب کاری بهائیان است که بالاخره آنها توانستهاند از زبان یک آیتالله زاده جملهای را مصادره کنند که بهائیت را دین معرفی میکند! موفقیت بهائیت در این است که موفق شد خود را در درون قشر مذهبی تعریف و طوری خود را به رسمیت برساند. شما ضمن به تاراج گذاشتن تمامی دستورات تاریخی فقه امامیه نسبت به بهائیت بدعتی را گذاشتید که قبل از شما طاهره خانم قزوینی به نوعی مشابه آن را به اجرا گذاشته بود.
شما اقدام پابوسی طفل بهایی توسط محمد نوریزاد را تکمیل کردید این رفتار شما بهائیان را حق به جانب کرده و رفتارتان عرق شرم بر پیشانی هر مسلمان آزاده نشاند. شرمساری بهائیان و فرقه سیاسی بهائیت و مسئولین آن را از شهدا، فرزندان شهدا و مادران و پدران شهدا و جانبازان جاویدالاثر را پوشش داد، بهائیان شرمگین از عدم همراهی با مردم در دوران دفاع مقدس از کشور را ناخواسته توجیه کردید به جای اینکه بهائیان به پابوسی فرزندان شهدا بروند شما از آن وطن فروشان دلجویی کردید این رفتار شما توجیه حقوق بشری ندارد!!
شما به عیادت، ملاقات و دلجویی کسانی رفتید که دل در گرو سلاطین دنیا خاصه آمریکا و انگلیس و اسرائیل دارند! به ملاقات کسانی رفتید که در خیانت به کشور سربازان و بازیگران حرفهای به نفع دشمن در زمین ایران نقش ایفا میکنند.
و اینکه فرمودید در زندان با مردان و زنان بزرگی آشنا شدهاید که در راستای اهداف خود مبارزه میکنند!! متوجه نیستم شما در این دهکده جهانی (جنگل جهانی) در زمین کدام طرف هستید؟! طرف حق و حقیقت یا سمت ظلم و جور و زورگویی؟ غفلت نکن وگول نخور حتی اگر از روی عصبانیت سیاسی-حزبی و ناشی از رفتار هیستریک خواسته یا ناخواسته در زمین حریف بازی کنی قانون قدرت و زور جنگل رحمی به تو نخواهد کرد و آنگاه به خود میآیی که فقط بازیچهای بیش نبودهای. بله خانم هاشمی دیدید که اشتباه ناپخته شما منجر به عصبانیت بزرگانی شد که بهائیان را میشناسند، از دروغگوییهایشان با خبرند و ازتعاملات و جاسوسیشان با صهیونیستها و سازمانهای امنیتی آمریکا و بریتانیا آگاهند و از ظلم و جورشان نسبت به غیربهائیان و از تبحر بهائیان در بهرهگیری از تکنیک مظلومنمایی در عذابند.
یک توصیه:
برای شناخت حداقلی از فرقه بهائیت کتابهای پشت پرده تشکیلات بهائیت، مسلخ عشق، سایه شوم، فریب و مخصوصا کتاب بهائیت از درون (خاطرات غلام عباس گودرزی) که از روی فقر اسیر چنگال بیرحم بهائیت گردید را با دقت بخوانید و در آن تعمق کنید.
اگر آنها را نیز قبول ندارید سری به کتابهای اصلی و به اصطلاح مقدس بهائیان بزنید و به جامعه نه، حداقل به وجدان خودتان پاسخگو باشید که:
آیا این همه ناامنی در خانوادههای بهائیان به دلیل حکم شنیع عدم منع ازدواج با محارم ربطی با حقوق بشر ندارد؟
در رساله سؤال و جواب، سؤال 50 در مورد حرمت ازدواج با اقارب سؤال شده که میرزا حسینعلی در جوابش چنین گفته: «این امور به امنای بیتالعدل راجع است» که در پیام 15 ژانویه 1981 بیتالعدل آمده است:
«شما راجع به محدودیتهای حاکم بر ازدواج با اقارب، سوای موردی که ازدواج با زن پدر را ممنوع میسازد، سؤال کردهاید، بیتالعدل همچنین خواستهاند به اطلاع شما برسانیم که آن معهد اعلی، هنوز موقعیت را برای صدور قوانین تکمیلی راجع به ازدواج با اقارب، مقتضی نمیداند بنابراین در حال حاضر تصمیمگیری در این مورد به عهده خود نفوس مومنه محول شده»!!!
و این در حالی است که بهائیان به شدت به تکثیر نسل تشویق شدهاند.
آیا کمک گرفتن از برادر! بهایی هنگامی که مردی صاحب اولاد نمیشود، پایمال شدن حقوق بشر نیست؟
حتی بهائیان تصریح دارند که اگر یکی از زوجین مانع از ظهور نسل گردد، طرف مقابل او از هر راهی میتواند صاحب نسل گردد. (محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج 1 و 2، ص 148)
آیا تبدیل مهریه 19 مثقال طلای زنان شهری به 19 مثقال نقره زنان روستایی جزوی از حقوق بشر و ظلم به زنان محسوب نمیشود؟
آیا محروم کردن زنان از عضویت در بیتالعدل اعتراض هیچ فعال حقوق بشری را در پی داشته است؟
آیا محروم کردن زنان از حج جزوی از حقوق بشر به شمار نمیآید؟
مهناز رئوفی
متبری از بهائیت و فعال بر علیه جرم و جنایت ضد بشری بهائیت
دیدار با فریبا کمال آبادی به روایتی دیگر
بهائیت در ایران برداشت شده از حقیقت بهائیت : ماهیت این نوشتار سیاسی نیست . آنچه در ادامه می آید نه تأیید یک جریان و یا تفکر سیاسی است و نه تخریب آن . نه در جهت چشم پوشی و دفاع از خانواده هاشمی رفسنجانی و عمل شرم آور فائزه است و نه در راستای هر نوع برداشت سیاسی . این یک نوشتار اعتقادی است
اکنون که حدود دو هفته از انجام یک دیدار غلط با فریبا کمال آبادی از سران بهائیت در ایران می گذرد، بر آن شدیم تا این قضیه را از منظری دیگر تحلیل و بررسی نماییم .
اما چرا تأخیر ؟
آنچه عامل تأخیر در بررسی این دیدار گردید نوع فضای حاکم بر جامعه در گرمای آن رویداد بود ، فضایی سیاسی نه بر علیه بهائیت بلکه به نفع بهائیت ، فضایی که باعث گردید بهائیت بر بال رسانه ها سوار گردد و باز یکی دیگر از اشتباهات رخ دهد . اشتباهی از جنس چاپ تصویر عباس افندی بر روی جلد کتاب استاد شهید مطهری و درج معبد لوتوس در صفحه اول همشهری . اشتباهی که در جهت رفع آن گامی برداشته نشد اما در راستای تخریب جریان سیاسی همسو با علی مطهری و یا جناب آقای قالیباف ( شهردار تهران ) بسیار قلم فرسایی شد . و تنها نتیجه آن معرفی و تبلیغ بهائیت تا پایین ترین سطوح جامعه گردید .
به محض وقوع چنین اتفاقی، همه دغدغه مند می شوند ، آمار نگران ها و دلواپسان رو به فزونی می رود اما دغدغه ای ، که برخاسته از غیرت دینی نیست بلکه دین را فدای آن می کند . و در این لحظات کجایند سید شهیدان اهل قلم ، شهید آوینی و شهید باکری ها که عاقلانه فکر و عاشقانه عمل می کردند.
چه واژه منفوری است دین فدای سیاست شدن ، واژه ای که رنگ و بوی ننگین خود را از دست داده و هر از چندگاهی اصحاب سیاست را به عمل در آن وادی ترغیب می کند .
به نوع اخبارمتنشره در گرمای آن رویداد برگردیم . حاشیه هایی در بطن اخبار که پررنگ تر از متن بودند .
20 سال حبس برای رهبران بهائی ایران
اولین مرخصی بعد از هشت سال
جامعه بهائیت
فریبا کمال آبادی ( یک زن ) به عنوان رهبر بهائیان
محدودیت های بهائیان در ایران
نقش انجمن حجتیه در شکل گیری موضوع
و عباراتی دیگر از جنس عوامفریبی در بهائیت ، اما نویسنده ای از جرم آنها که کمترینش جاسوسی برای اسرائیل و وطن فروشی بود سخن نگفت . از 50 درصد تخفیف در محکومیت و اینکه رأفت اسلامی 20 سال حبس آنها را به 10 سال تقلیل داده است مطلبی گفته نشد . اینکه بهائیت جامعه نیست بلکه یک گروهک ضد دین است که به تعبیر رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) یک حزب سیاسی است .
از زندگی مسالمت آمیز بسیاری از بهائیان در کنار مسلمانها بدون آنکه فردی حقیقی و یا حقوقی ، کمترین تعرضی به جان ، مال و یا ناموس آنها داشته باشد .
از هنجار شکنی بهائیت در کشف حجاب و پخش آن به صورت گسترده در فضای جامعه که صریحا از آن در قانون اساسی به عنوان جرم یاد شده است مطلبی نیامد .
و گفته هایی از نقش انجمن حجتیه در ساماندهی این اتفاق در برخی روزنامه ها که البته تحلیل مضحکانه ای بود .
در نوشته های بر علیه این اقدام ، مظلومیت بهائیت پررنگ اما خبری از ظلم های بهائیان در حق مردم ایران در طول تاریخ 173 سال اینها نبود .
تنها نقطه قوت در تب و تاب این ماجرا موضع گیری صریح و هوشمندانه برخی اساتید حوزه علمیه و فقهای بزرگوار بود که انتشار آن در جامعه و فارغ از هیاهوی سیاسی ، تداعی کننده حدیث شریف وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا بود
و اما اصل اتفاق ؟
طراح این حرکت تشکیلات بهائیت است که از سادگی یک عنصر دارای وابستگی به نظام سوء استفاده نمود و جریان را دقیقا آنگونه که می خواست به پیش برد.
در طول این چند روز اشخاص متفاوتی به دیدار فریبا کمال آبادی رفتند و تصاویر آنها در فضای مجازی پخش گردید اما آنچه این دیدار را از دیگر ملاقاتها متمایز می کرد موقعیت خانوادگی و شخصیت خاص وی بود . استفاده ابزاری از این شخص ، موقعیت خانوادگی و شخصیت وی ، چیزی بود که در تشکیلات بهائیت ، به صورت دقیق برنامه ریزی شده بود .
یاد آن گفته مبلغ بهائی افتادم که در جریان تبلیغ نشریه زمانه در رد بهائیت و به صورت زیر نویس در رسانه ملی می گفت " اسم ما در رسانه بیاید ولو به نقد " و نه تنها از این رویداد ناراحت نبود بلکه مایه مسرت وی شده بود .
فراموش نکنیم گفتار آن عالم پیر تاریخ معاصر ایران شهید مدرس را که فرمودند سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ما و این یعنی هوش سیاسی یک مسلمان . و سیاست راهبردی سیاستمداران ما در عمل .
به امید روزی که درک صحیحی از این گفتار ناب ایجاد شود .
سخنی با سرکار خانم هاشمی ( بخش اول )
بهائیت در ایران : نامه مهناز رئوفی، زن آزادهای که با تحری حقیقت به معنای صحیح آن، به دامان اسلام بازگشته است به فائزه هاشمی، به روزنامه کیهان ارائه شده است و البته یکی از هزاران واکنش به دیدار فائزه هاشمی با یکی از سران فرقه ضاله بهائیت که از نطر دستگاه قضائی ج.ا.ا در حال سپری کردن دوران محکومیت خود است ، بوده است .
مهناز رئوفی یک بزگشته از فرقه ضاله بهائیت است که علی رغم تمام تهدیدات سران و بدنه بهائیان پس از تحری حقیقت، طی این سالها از مواضع خود عقبنشینی نکرده و همانگونه که اعلام کرده، برای تنویر افکار عمومی تا آخر پای این تصمیم ایستاده و به افشاگریهای خود درباره جنایات و خباثتهای بهائیت ادامه خواهد داد. همانگونه که در کتابهای ، سایه شوم، مسلخ عشق، فریب ، چرا مسلمان شدم و نامه ای به برادرم ، پرده از خیانتها و جنایتهای حزب بهائیت به مردم ایران برداشته است. متن نامه خانم رئوفی در دوبخش ارائه میگردد .
دفتر پژوهشهای کیهان
سرکار خانم فائزه هاشمی
اینجانب مهناز رئوفی فرزند سید اسماعیل ساکن همدان یکی از افراد فعال جامعه بهایی که در سال 1375 مفتخرانه از بهائیت اعلام تبری کرده و به دین مبین اسلام وشیعه اثنیعشری مشرف و ملتزم رکاب حضرت حجتابن الحسن امام زمان مهدی موعود (عج) شدهام. از بدو تبری از بهائیت تا کنون مشغول به افشاگری از واقعیات پشت پرده فرقه سیاسی بهائیت بوده و هستم.
سرکار علیه! شرفیابی شما به محضر بانو «فریبا کمال آبادی» از مسئولین تشکیلات بهائیت در ایران (عضو یاران به اصطلاح ملی بهائیان ایران)که توأم با نشر عکس شما در جمع بهائیان بود برآنم داشت تا موضوع را با تعمق از نظر بگذرانم. در نتیجه سه نکته از مطالب شما توجهم را بیشتر جلب نمود:
نکته اول تحصیلات شما با گرایش حقوق بشری وحرکت یک سویه شماست که برای تنویر ذهن مبارک سوالاتی را از نظر سرکار علیه عبور میدهم.
شما که مدافع حقوق بشرید بفرمایید آیا میدانید زمانی که بهائیان در دوره پهلویها خاصه پهلوی دوم در رأس قدرت بودند جناب ایادی (به ظاهر پزشک مخصوص شاه ملعون) که مردی با هشتاد شغل کلیدی و بهقولی شاه بیتاج و تخت که معلوم شد بیشتر تصمیمگیریهای شاه به خواست و نظر وی بود، چه ستمهایی نسبت به مردم مسلمان روا داشت؟! کافی است در دنیای مجازی نام ننگآور او را پیدا کرده و خاطراتش را مرور کنید آن همه ظلم و عدوان نسبت به مردم نجیب ایران را چگونه توجیه میکنید؟
شما که مدافع حقوق بشرید بفرمایید شکنجهها و کشتار علما و جرم و جنایت بهائیان در ساواک نسبت به نهضت انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) و مردم وفادار به انقلاب از بدو روزهای آغازین این نهضت تا پیروزی آن را چگونه توجیه میکنید؟
خانم هاشمی! شما که مدافع حقوق بشرید بفرمایید زمانی که جوانان این مرز و بوم مشغول دفاع از عِرض و ناموس مردم و کشور بودند وطن فروشی و همکاری بهائیان با دشمنان این کشور و عدم شرکت درجنگ به بهانه مخالفت با جنگ را چگونه توجیه میکنید؟
بفرمایید شور و شعف و شادمانی بهائیان نسبت به شهید شدن مردم مسلمان در جبهه و فرود آمدن بمب بر سر مردم مسلمان هموطنشان در دوران دفاع مقدس را چگونه توجیه میکنید؟
بفرمایید ترورهای وحشیانه بهائیان از علمای عظام گرفته تا هر شخص مخالف با بهائیت را چگونه توجیه میکنید؟
بفرمایید دستور قتل یک زن تنها وپنج فرزند قد و نیم قد کوچکش با تیشه و تبر، به دستور اعضای محفل در ابرقوی یزد که در دنیا بینظیر بود را چگونه توجیه میکنید؟
بفرمایید محروم شدن بهائیان مسلمان شده از ارث پدر توسط تشکیلات بهایی را چگونه توجیه میکنید؟
بفرمایید دوازده سال محرومیت از نعمت داشتن خانواده خصوصا پدر و مادرم را به دستور تشکیلات بهایی چگونه توجیه میکنید؟
بفرمایید توطئه تشکیلات بهائیت برای جدا کردن من و همسرم در ابتدای تشرف به دین اسلام را چگونه توجیه میکنید؟
بفرمایید تلاش آنها برای سقط جنین بچهای که پس از تشرف به اسلام در وجود من رشد میکرد را چگونه توجیه میکنید؟
بفرمایید حمله دسته جمعی بهائیان را بر سر همسرم و کتک زدن او به جرم اینکه قصد ازدواج با یک مسلمان را داشته چگونه توجیه میکنید؟ [که در شرح خاطراتم با نام «سایه شوم» توسط دفتر پژوهشهای موسسه کیهان به چاپ رسیده است، آوردهام.]
بفرمایید این همه الفاظ رکیکی که بهائیان علیه بنده پس از تشرف به دین اسلام منتشر کردند را چگونه توجیه میکنید؟
بفرمایید اهانتها و گستاخیهای سهیل روحانی از بهائیان یزد در مقابل سازمان هلال احمر یزد نسبت به من که گناهم افشاگری جنایات بهائیان در یزد بود را چگونه توجیه میکنید؟
در زمان درگذشت پدرم هیچکدام از بهائیان کوچکترین اعتنایی به من نکردند و حتی کودکان ونوجوانان را از صحبت کردن با من مسلمان شده منع میکردند، این رفتارهای بیرحمانه را چگونه توجیه میکنید؟
بفرمایید جدا کردن پدر بهایی از یک مادر و دو فرزند مسلمان شدهاش در شیراز را چگونه توجیه میکنید؟
بفرمایید برداشتن روسری از سر دانشآموز یک پدر مسلمان شده را در خیابان چگونه توجیه میکنید؟
سرکار خانم بفرمایید تمامی اقدامات و رفتارهای سبعانه فرقه اختاپوسی بهائیت با افرادی که از بهائیت خارج میشوند را چگونه توجیه میکنید؟
بفرمائید اسیدپاشی بر روی خانم متبری از فرقه بهائیت و مسلمان شده که توسط برادران بهائی عملیاتی شد را چگونه توجیه میکنید؟
بفرمایید تجاوز جنسی یکی از اعضای محفل خارج از کشور نسبت به کودک دو ساله یک خانم ایرانی و بیتفاوتی اعضای بیتالعدل در پاسخ به شکایت این خانم را چگونه توجیه میکنید؟
ادامه دارد...
۱۲:۲۷:۳۸