بهائیت در ایران : در سال 91 و 92 صدای تمام آزدایخواهان جهان پیرامون وقایع وحشتناک و غیر انسانی ، اعم از کشتار وحشیانه میانمار و جنایات غیر انسانی در سوریه توسط تکفیریها و... در آمده و با توجه به وسعت فاجعه بسیاری از گروه های مردم نهاد و سیاستمداران این اعمال حیوانی را محکوم کردند ولی این باصطلاح بیت العدل(بهاییان)! با ادعای صلح جهانی که از اصول 12 گانه ایشان می باشد فعلا سر به زیر برف کرده و خود را به خواب زده چرا که اگر کسی خواب باشد با یک صدا کردن از خواب می پرد ولی کسی که خود را به خواب بزند بسیار سخت است که او را بیدار کنند پرا که تمایلی به بیدار شدن ندارد !!!
بهاييان در اين تعليم مي گويند ، براي رسيدن به وحدت عالم انساني، جهان چاره اي ندارد جز اينكه يكپارچه در صلح قرار گيرد. اين امر محقق نمي شود مگر اينكه يك دولت قدرتمند متولي بر قراري اين صلح شود.
کابران محترم بدقت توجه کنند .
عبدالبهاء چنين گفته است:
" يك قوتي عظيمه لازم است كه اين صلح را اجرا نمايد واين حرب را منع كند و وحدت عالم انساني را اعلان كند... ما يحتاج يك قوه عظيمه هستيم" .( افندي، عباس{ عبدالبهاء } .خطابات . تهران: موسسه ملي مطبوعات امري، 127 بديع. ج2، صص 99 و 100)
حال با این نگاه دو سوال بسیار مهم از بهائیان :
اول آنکه : بهاء الله كه ادعا مي كند موعود تمام اديان است و آمده تا صلح عمومي برقرار كند، چرا خود اين قوّت عظيمه را به همراه نیاورد ، تا اینکه همچنان در آرزوي ظهور و بروز چنين قدرتي باشد.
دوم : اما سوالي كه مطرح مي شود، اين است كه از ديد بهاييان، چه كساني صلاحيت برخورداري از اين قدرت را خواهند داشت؟
باز گردیم :
سید شهیدان اهل قلم می گوید :
""اگر کسی سخن از خدا و پیامبران و راه حق بگوید؛ با او همان خواهند کرد که نمرودیان با ابراهیم علیهالسلام کردند، و مگر با ما اینچنین نکردند؟ و مگر با مسلمانان سراسر جهان اینچنین نمیکنند؟ مگر انقلابیون فلسطینی را در آتش نمیسوزانند؟ مگر مسلمانان هند را مثله نمیکنند؟
و اگر این شهید بزرگوار می خواست ادامه دهد برای بیان مصادیق دیگر زمان کم می آورد
مگر هیتلری دیگر را به جان ما نینداختند؟ مگر سعی نکردند که با زور اسلحه مدرن و تکنولوژی نظامی بر ما غلبه کنند و تنها فریاد حقی را که روی این کرهی خاک بلند شده در گلو خفه کنند؟... مگر اسرای بسیجی ما را در خرمشهر، جلوی قدمهای سرلشکرهای خویش قربانی نکردند؟ مگر زنان و دختران مسلمان امت ما را در هویزه و سوسنگرد... زندهبهگور نکردند؟ مگر از شهدای ما نیز گذشتند؟ مگر با حجاج ما آن نکردند که حجاج بن یوسف ثقفی نیز با اهل مدینه نکرد؟... و راستش اگر خدا با ما، و روح خدا در میان ما نبود، اکنون از انقلاب اسلامی هیچچیز، حتی یاد و نام و خاطرهای نیز باقی نمانده بود. اما آن آتش بر ما گلستان شد... و از این بیش باز هم خواهند دید و خواهیم دید که چگونه سخن ما که آوای اصیل فطرت الهی انسان است، قلبها را و فردای جهان را تسخیر خواهد کرد و عَلم عدالت را بر فراز این ظلمآباد برخواهد افراشت. ""