×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

چرا بهائيان شريعت گريزند؟

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

چرا بهائيان شريعت گريزند؟

بهائیت در ایران : بسیاری از فرقهها، اباحهگرا و دینگریزند، آیا میدانید چرا؟

در میان فرق، پیشینه اباحهگرایی و دینگریزی به تصوف و اسماعیلیه باز میگردد. فرق انحرافی غالباً شخصمحورند و کسی که در رأس هرم قدرت قرار دارد، برای توجیه انحرافات و تناقض آنها با احکام الهی، مجبور به تأویل و باطنگرایی شده و رفته رفته اباحه‌گرا و دینگریز میشود، زیرا اهداف سران فرقهها در راستای تأمین منافع فرقه است، نه در راستای پیروی از فرامین الهی.

خدای سبحان کارهایی را حلال و کارهایی را حرام کرده است که انسان را به سعادت و کمال میرساند، ولی سران فِرق ضاله، این باید و نبایدها را مانعی بر سر راه اهداف فرقهای خود میبینند؛ مانند حرمت همجنسبازی، ازدواج با محارم، زنا و در فرقههایی چون بهائیت. سران بهائیت به روابط شنیع جنسی با نگاهی اباحهگرایانه مینگرند و هیچ حکم بازدارندهای صادر نمیکنند، زیرا این اباحهگری برای آنان، یکی از راههای جذب نیروی جدید است.

بر این اساس علی محمد باب برای افزایش جمعیت پیروانش، درباره بچهدار شدن زنانی که شوهرانی عقیم دارند، مینویسد: «بر هر شخصی واجب است، ازدواج کند، تا نسلی از او باقی بماند که موحد و خداپرست است، و باید در این راه جدیت نماید، و اگر ظاهر شود که در یک طرف مانعی از ظهور ثمره است، حلال می شود بر اینکه اذن بدهد بر دیگری تا به وسیله دیگری ایجاد ثمره کند و جایز نیست ازدواج کردن با کسی که در دین «بیان» نیست.[۱] از اینرو پیروان باب باید برای تکثیر نسل، هر کاری انجام دهند، حتی زنا البته تنها با بابیان.

علی محمد باب به بهانه تولید نسل خداپرست، به ترویج اباحهگری و زنا میپردازد که مطابق میل هواپرستان است و این گونه میخواهد آنان را به سوی خود جذب کند، در حالی که در هیچ کدام از ادیان الهی اجازه داده نشده است که به هر شیوهای دیگران را جذب دین کنیم، از این جهت است که هدف وسیله را توجیه نمیکند.

برای روشن شدن شریعتگریزی در فرق انحرافی، باید به اختلاف آراء سرکردگان آن توجه کرد و دانست که فرقهها رهبر محورند نه شریعت محور؛ بر این اساس، با تغییر سرکرده، آداب، رسوم و عقاید نیز تغییر میکند و این چیزی است که خلاف شریعت است، زیرا اصل دین و شریعت یکی است و تغییر نمیپذیرد.

در هیچ یک از ادیان آسمانی، قوانین الهی تغییر نکرده است، به عنوان مثال حرمت ازدواج با محارم، حرمت زنا و مانند اینها در همه ادیان ثابت بوده و هیچ تغییری نپذیرفته است؛ ولی در فرقهها، دستورات و فرامین با تغییر سرکرده و رئیس فرقه، تغییر میکند، چرا که هر یک به مصلحت خود و دوام فرقه میاندیشد، از اینرو هر چه را که او را از این مصلحت دور سازد، نهی میکند و به هر چیز او را به اهداف و مصالح نزدیک کند، دستور می‎‎دهد، به عنوان مثال:

عباس افندی (دومین سرکرده بهائیان) که برخی از گفتار و کردار علی محمد باب را احمقانه میبیند، در کتاب مکاتیب درباره احکام دوران علی محمد باب می‏نویسد:

در یوم ظهور حضرت اعلی میرزا علی محمد، «منطوق بیان» عبارت بود از:
* گردن زدن غیر بابی‌ها
* سوزاندن کتاب‌ها و اوراق
* ویران کردن بقاع متبرکه
* و کشتن همه مردم، مگر کسانی که ایمان بیاورند و باب را تصدیق کنند.

ولی در این دوره، رأفت کبری است.»[۲]

عبد البهاء در این نوشته، صراحتاً احکام باب را نقض میکند، زیرا پدرش (بهاء) نیز چنین میکرد. بهاء کسی بود که به دو دلیل تا توانست کتب باب را جمع کرد و از بین برد:

۱. برخی از گفتار و نوشتار باب، مخالف عقل و فطرت بود.

۲. بهاء آثار خود را از روی برخی از آثار باب نوشته بود، زیرا باب، بافنده خوبی بود و بهاء چنین تواناییای را نداشت، حال اگر آثار باب در دسترس میبود، همه میفهمیدند که نوشتار بهاء کپیبرداری از آثار باب است. (هر چند بهاء در این کار موفق نبود، زیرا آثار باب به وسیله بابیان ازلی منتشر شد و این نقشه بهاء نقش بر آب شد.)

از دیگر موارد اختلاف نظرها، حکم دستبوسی در بهائیت است که توسط حسین علی بهاء حرام شد، ولی عبد البهاء به صورتی علنی دست خود را برای بوسیدن به سوی زنان و مردان دراز میکرد و علناً با حکم پدر مخالفت میکرد.[۳]

و از این نمونه تناقضات و اختلاف آراء در میان باب و بهاء و دیگر سران بابیت و بهائیت بسیار است؛ پس این اختلافاتی که میان سرکردگان یک فرقه وجود دارد، نشانه غیر الهی بودن آن و بیبهرگی از منشأ وحیانی است، زیرا در آموزههای الهی هیچ تناقضی وجود ندارد. از این جهت است که در احادیث فراوانی سفارش شده است که حق را بر قرآن عرضه کنید: «إنّ علی كلّ حقٍّ حقیقة، وعلی كلّ صوابٍ نوراً، فما وافق كتاب اللّه فخذوه، وما خالف كتاب اللّه فدعوه؛ برای هر حقّی حقیقتی است و برای هر صواب، نوری. پس آنچه با كتاب خدا سازگار بود، بگیرید و آنچه ناسازگار بود، رها كنید.»[۴]

همچنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: «ایها الناس ما جائکم عنّی یوافق کتاب الله فانا قلته و ما جائکم یخالف کتاب الله فلم اقله؛ یعنی ای مردم آنچه که از من به شما می‌رسد، اگر موافق کتاب خدا باشد من گفته‌ام و آنچه که مخالف کتاب خدا باشد، من نگفته‌ام.»[۵]

حدیث ثقلین نیز تطابق داشتن و تناقض نداشتن قرآن و عترت را میرساند که نمونهای از راهنمایان الهی هستند، پس رهنمود هیچ یک از راهنمایان الهی با یکدیگر تناقض نداشته و ندارد و این نشانه الهی بودن است، زیرا خدا عالم مطلق است و تناقضی در علم او راه ندارد تا بخواهد حکمی را که به راهنمایان خود بیان میکند، تغییر دهد.

پانوشت:

۱. بیان، باب ۱۵ از یک ۸.

۲. مكاتيب، جلد ۲، ص ۲۶۶. (در يوم ظهور حضرت اعلی منطوق بيان ضرب اعناق و حرق كتب و اوراق و هدم بقاع و قتل عام الّا من آمن و صدّق بود امّا در اين دور بديع و قرن جليل اساس دين اللّه و موضوع شريعت اللّه رافت كبری و رحمت عظمی و الفت با جميع ملل و صداقت و امانت و مهربانی صميمی قلبی با جميع طوائف و نحل و اعلان وحدت عالم انسانست حتّی بيگانه آشنا بود و اغيار يار شمرده گردد.)

۳. ر. ک: پایگاه جامع شناخت بهائیت.

۴. وسائل الشیعه، ج۱۸، ابواب صفات القاضی، ب۹، ح۱۰.

۵. الکافی، ج ۱، ص ۶۹.

 

 

خواندن 1048 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی