گواه تاریخ بر رفتار متناقض
کوتاه و خواندنی
بهائیت در ایران : آنچه در نوشتار دیل می آید برخوردهای دو گانه و کاملا متناقض از فرقه بهائیت در حوزه مداخله در سیاست است . که برگرفته از تاریخ گدشته نه چندان دور میباشد .
... نیروهای مصری در مدتی کوتاه از کانال سوئز عبور کردند و دیوار عظیم بارلورا که از سوی صهیونیست ها تسخیر ناپذیر خوانده می شد پشت سر گذاردند.
در سایر جبهه ها نیز سوریه و اردن صهیونیست ها را گوشمالی دادند وبرای نخستین بار افسانه ی شکست ناپذیری ارتش اسرائیل را باطل ساختند. در این اوضاع نشریات بهائیان به تکاپو افتادند و علیه جنگ و ویرانی به مبارزه برخاستند آنان که در جنگ سال 1967 سکوت اختیار کرده بودند این بار قلم در دست گرفتند و در سر مقاله ی نشریه ی رسمی محفل بهائیان ایران با عنوان "نزاع و جدال منفور درگاه کبریاست" چنین نوشتند: بشر غافل خیلی زود اثرات شدید جنگ های گذشته را از نظر دور داشته و تحت عناوین مختلفه به بهانه جویی پرداخته و می کوشد تا برای اطفای آتش اغراض خویش دوباره هوا را مسموم سازد و ابنای نوع خود را به دیار نیستی و هلاکت رهسپار نماید.
بهائیان چنان از شکست صهیونیست ها سر خورده و ناراحت شده بودند که حتی مجله ی ورقا نشریه ی ویژه ی نونهالان بهائی را نیز از مویه های خویش بی نصیب نگذاشتند و در شماره 52 آبان ماه (اولین شماره پس از جنگ) در مقاله ای مفصل که ظاهرا یک دختر بچه ی بهائی به نام سویدا معانی از بهائیان ایرانی تبار ساکن اسرائیل فرستاده بود شدیدا برای خانواده های صهیونیست ها که فرزندانشان را به میدان های جنگ فرستاده بودند نوحه سرایی کردند و با استفاده از عبارات عاطفی کوشیدند احساسات اطفال بهائی را به نفع صهیونیست ها و کینه توزی مسلمانان پرورش دهد.
در بخشی از این مقاله آمده است در این چند روزه ی جنگ وضع مردم خیلی رقت بار بود مادرها و بچه هایشان نگران و پریشان منتظر وصول اخبار جنگ بودند... وقتی خبر قتل کشته شدگان و شماره ی آن ها منتشر می گردید اشک ها سرازیر می شد و همگی داغدار بودند... و غروب ها که مادران دست فرزندانشان را گرفته تنهایی به گردش می رفتند حالت محزونی از چهره ی همگی نمودار بود.
آیا بهائیان و رهبران بهائی زمانی که سرزمین فلسطین توسط ارتش و یاغیان صهیونیست اشغال شد هم ، همین مویه ها و همدردیها را سر دادند ؟!!!