رد پای دراویش در آموزه ها و رفتار جناب بهاء الله
بهائیت در ایران : آنچه همیشه ذهن محققین را درگیر نموده تاثیر پذیری افراطی جناب باب و بها از دراویش و رفتارهای فرق دراویش بوده است رد پای آموزه های دراویش و صوفی مسلکان در جای جای بهائیت خودنمایی می کند که از جمله می توان به لباس پوشیدن حسین علی و عباس افندی اشاره کرد. کلاه صوفیانه و خرقه دراویش در بسیاری از عکس های بهاء و عبد البهاء چشم را به خود خیره می کند. گذشته از آن که منابع بهائی از کشول به دست گرفتن بهاء و درویش خوانده شدن بهاء نیز پرده برداشته اند.
گذشته از لباس، می توان به تأویل گرایی و باطن گرایی که سنت دیرینه تصوف است، اشاره کرد که در آموزه های بهائیت بسیار دیده می شود و از جمله می توان به تأویل بردن معاد، قیامت و جهان پس از مرگ اشاره کرد.
حال برای اثبات این تأثیر پذیری، از سفر حسین علی بهاء به سلیمانیه عراق می نویسیم. جوانی ۳۷ ساله که به سفری ناخواسته تن داده بود تا از خشم برادر کوچک خود در أمان بماند.۱ آری بنا به نقل منابع بهائی، حسین علی نوری (بهاء) دو سال تمام را در خانقاه های سلیمانیه عراق به سر برد.
از همجواری سرکرده بهائیت با دراویش و صوفیان خانقاه های سلیمانیه عراق می نویسیم، زیرا همجواری، یکی از راه تأثیرپذیری است و بنا بر آن چه از منابع بهائی استفاده می شود، بهاء در مدت اقامت خود در سلیمانیه، رابطه تنگاتنگی با دراویش و صوفیان داشته است.
برای اثبات این همجواری به چند سند تاریخی از کتب بهائیان اشاره می کنیم:
۱. اشراق خاوری می نویسد: «تکیه مولانا خالد که جمال مبارک در اوقات تشریف فرمایی از سرکلو بسلیمانیه در آن بسر می برده اند، امروز موجود و معمور و محل تحصیل طلاب علوم و خانقاه دراویش است.»۱
۲. شوقی افندی می نویسد: «این بود که یوم ۱۲ رجب ۱۲۷۰ هجری … به هیئت شخص مسافر در نهایت سادگی و بساطت در حالی که جز کشکول و یکدست لباس تعویضی چیز دیگر همراه نداشتند، بنام درویش محمد، سر بصحاری گذاشتند.»۲
۳. شوقی همچنین می نویسد: «جمال اقدس ابهی چون به سلیمانیه نزول اجلال فرمودند، در بدو امر نظر بسکوت و ملاحظه ای که مرعی می داشتند احدی تصور فضل و کمال و علم و احاطه ای در هیکل مبارک نمی نمود تا آن که بر حسب تصادف یکی از آثار قلمی مبارک که بخط بسیار مرغوب مرقوم شده بود … به دست سائر تلامیذ و اساتیذ آن حوزه علمیه افتاد. کل از ملاحظه آن خط در شگفت و حیرت ماندند … حوزه مذکور به سبب دارا بودن موقوفات بسیار و تکایای بی شمار … نامی و شهرتی به سزا داشت و از آن معهد علمیه بود که بسیاری از افاضل اهل سنت و جماعت برای نشر تعالیم روحانیّه و تبلیغ اصول و مبادی دینیّه قیام نموده بودند.»۳
۴. شوقی در جای دیگر نیز می نویسد: «این بود که با شیوخ سلیمانیه که در این هنگام در زمره مخلصین و محبین پر شور و نشور آن حضرت وارد، تودیع و در تاریخ ۱۲ رجب ۱۲۷۲ پس از دو سال کامل دارالسلام بغداد نزول اجلال فرمودند.»۴
با استناد به این اسناد تاریخی، به آسانی می توان همجواری بهاء با صوفیان و تأثیرپذیری او از دراویش را اثبات کرد؛ همانگونه که درباره بابیت نیز در مقاله ای جداگانه اثرپذیری از تصوف و غلات را به اثبات رساندیم.
پانوشت:
۱. چون بهاء پس از ۸ سال -که از وصیت باب به جانشینی میرزا یحیی (صبح ازل) می گذشت- با برادر کوچک خود درگیر شد و ادعای جانشینی باب را کرد.
۱. قاموس توقیع منیع مبارک، ج ۲، ص ۷۲.
۲. قرن بدیع، ص ۱۱۲.
۳. پیشین، ص ۱۱۶ – ۱۱۷.
۴. پیشین، ص ۱۲۵.