×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

بهائیت و موضوع خاتمیت

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت و موضوع خاتمیت

اعترافات پیشوایان و بزرگان بهائی در موضوع خاتمیت رسول اکرم

بهائیت در ایران : اساس آیین بهایی بر این استوار است که ادیان هر هزار سال یکبار تجدید می شوند و در حال حاضر دین حقه الهی همانی است که آن ها بدان اعتقاد دارند. پیروان بهاییت دین خود را آخرین دین الهی می شمارند. اما حال ببینیم که این عقیده در نظر بزرگان این دیانت اعم از پیامبر،امام و مبلغان آن چگونه است...

1- عبدالمجید اشراق خاوری در صفحه ۷۸ جلد اول رحیق مختوم می نویسد:

«در قرآن، سورةُ الاحزاب محمد رسول الله را خاتم النبیین فرموده. جمال مبارک جل جلاله در ضمن جمله مزبور می فرماید:که مقامِ این ظهورِ عظیم(یعنی خودش) و موعود کریم، از مظاهر سابقه بالاتر است؛ زیرا نبوت به ظهور محمد رسول الله ختم گردیده و این دلیل است که ظهور موعود عظیم(میرزا حسینعلی) ظهورالله است و دوره ی نبوت به حضرت محمد (ص) منطوی وپیچیده گردید زیرا که رسول الله خاتم النبیین بودند

۲- جناب بهاء درجلد سوم آثار قلم اعلی صفحه ۴۹ می نویسد:

« لِاَنَّ اللهَ تبارک وتعالی بعدَ الَّذی خَتَم مقام النبوة فی شأن حبیبهِ وصفیّهِ وخیرَتِه مِن خلقه کما اُنزِلَ فی ملکوت العِزَّةِ ولکنَّهُ رسولَ الله وخاتمَ النَّبیّین وَعَدَ العِباد بِلقائه یومَ القیامه لِعظمة الظهور العبد کما ظَهَرَ بِالحق»

۳-اشراق خاوری در صفحه ۲۶۰ مائده آسمانی جزء چهارم می نویسد:

«کَما أنتُم تَقرَئوُنَ فِی الکتاب بِاَنَّ اللهَ لَمّا خَتم النّبوة بِحبیبه بَشَّر العِبادَ بِلقائِهِ وکان ذالک خَتَمٌ مَختوُمٌ»

۴-میرزا حسینعلی در صفحه ۲۹۳ اشراقات می نویسد:

« اَلصَلوةُ و السَّلامُ عَلی سَیِّدِ العالَم و مُرَبّیِ الاُمَمِ الذی بِه انتَهَتِ الرِسالَةُ وَالنُّبوَه و عَلی آلِه وَ اَصحابِه دائِماً اَبَداً سَرمَداً» سلام و درود بر آقای اهل عالم و پرورش دهنده ی امت ها کسی که به او نبوت و رسالت پایان یافته و بر خاندان و دوستانش سلام و درود دائمی و ابدی و سرمدی باد.

و اگر فرد شکاکی بخواهد بداند که از کجا مقصود از این عبارت پیامبر اسلام می باشد؟ گوییم که به نظر سرکار عالی جز شخص خاتم النبیین چه کسی را شما مناسبت این توصیف می دانید؟

بدیهی است که پاسخ روشنی نخواهد داد لکن ما برای اطمینان قلب حضرات عبارات دیگری از همین کتاب می آوریم که نشان می دهد استنباط ما درست بوده است:

۵-صفحه۳۴: «چه می گویی در ظهور خاتم الانبیاء روح ماسویه فداه که در سه یوم . . . »

۶-صفحه۲۴۶: «یومی از ایام در ارض طاء که مقرّ سلطنت ایران است مشی می نمودم بغتتاً از.... مرتفع، بعد از توجه، ناله ی منابری که در مُدُن و دیار آن اقلیم است اصغا شد و به این کلمات ذاکر، الهی الهی خاتم رسل و سید رسول الله روح ماسویه فداه ما را از برای ذکر و ثنای تو تربیت داده . . . و حال جهلا بر ما به سبّ و لعن حضرت مقصود مشغولند الهی الهی ما را نجات بخش»

۷-سید باب در ابلاغیه ی معروف به اَلْف که قسمتی از آن در صفحات۱۷۹تا۱۸۲ کتاب اسرار الاثار خصوصی، قسمت الف نوشته ی فاضل مازندرانی آمده، می نویسد:

وَلا اَعتَقِدُ فی شَأنٍ اِلّا بِما نَزَّلَت فی القرآنِ عَلی حَبیبِکَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللهِ وَ خاتَم النَّبیّین . . . وَاَشهَدُ اَنَّ حَلالَه حَلالٌ اِلی یَومِ القِیامَةِ وَلَم یُنسَخ شَریعَتُهُ وَلَم یُبَدَّل مِنهاجُهُ وَ مَن زادَ حَرفاً اَو نَقَصَ شَیئاً مِن شَریعَتِه فَیَخرُجُ فی الحین مِن طاعَتِکَ وَ اَنَّ الوَحیَ بِمِثلِ ما نُزِّلَ عَلَیهِ قَد اِنقَطِعَ مِن بَعدِه مِن عِندِکَ وَ اَنَّ کِتابَه مُهَیمِنٌ عَلی کُلُّ الکُتُبِ.

و در هیچ شأنی جز به آنچه بر حبیب تو محمد فرستاده ی خدا و پایان پیامبران در قرآن نازل شده اعتقاد ندارم و ... شهادت می دهم که حلال او تا روز رستاخیز حلال خواهد بود و شریعتش نسخ نخواهد شد و روش و سنت او تبدیل نخواهد گشت و کسی که حرفی بر شرع او بیفزاید یا چیزی از آن بکاهد، بلافاصله از اطاعت تو بیرون خواهد رفت و همانا وحی الهی همانند آن چه که به او نازل می شد، پس از او منقطع گردید و به درستی که کتاب او بر همه ی کتب آسمانی مهیمن است ...

۸)شوقی افندی در صفحات ۱۸و۱۹ کتاب دور بهائی از بهاءالله در باره ی عظمت ظهورش نقل می کند که:

«از ختمیّت خاتم مقام این یوم ظاهر و مشهود»

اشراق خاوری در توضیح گفته میرزا حسینعلی (از ختمیت خاتم مقام این یوم ظاهر و مشهود) در صفحه۱۱۴ جلد۱ قاموس توقیع منیع آورده است : مقصود آن است که در قرآن مجید خداوند منّان حضرت رسول صلّی الله علیه و آله وسلّم را خاتم النّبیین نامیده و سلسله نبوت را به وجود مبارکش ختم کرده و در سورة الاحزاب نازل شده قوله تعالی: «ما کانَ محمدٌ اَبا اَحَدٍ مِن رِجالِکُم وَلکِن رَسُولَ الله وَ خاتَمَ النَبیینَ» و از این مطلب در کمال وضوح، عظمت مقام مظهر الهی و موعود ملل و ادیان ظاهر می شود به این معنی که مقام آن حضرت رسالت و نبوت نبوده و نیست، بلکه ظهور الله و مظهر مقدس نفس غیب الغیوب است.)

۹-در آخر کتاب قاموس توقیع منیع ص ۳۷۷ جلد دوم نوشته اشراق خاوری چنین آمده: ختمیت به آخر بودن صفت مختص به حضرت رسول اکرم گویند.

۱۰-باب در صفحه ۵ کتاب صحیفه عدلیه خویش می نگارد:

و این شریعت مقدسه هم نسخ نخواهد شد بل حلالُ محمدٍ حلالٌ اِلی یَومِ القیامة و حَرامُ مُحمدٍ حرامٌ اِلی یَومِ القیامة

۱۱-درس دهم دروس الدیانه، نوشته ی ملا محمد علی قاینی:

« ما بهائیان بعد از ایمان به خدا....حضرت رسول محمد بن عبدالله را عقل کل وختم رسل می دانیم».

۱۲-صفحه ۱۳۱ ایقانِ ۱۹۹ صفحه ای، بهاء گوید:

«مثل آن که در کتاب مبین رب العالمین بعد از ذکر ختمیت فی قوله تعالی:ولکن رسول الله وخاتَمَ النبیین، جمیع ناس را به لقای خود وعده فرموده... »

۱۳-در صفحه ۱۱۷ کتاب بدیع، بهاء گوید: از این گذشته، خاتم النبیین از محکمات کتب رب العالمین است.

۱۴-در صفحه ۱۱۹کتاب بدیع : قدری تفکر، مع آنکه منتهی رتبه ی تکمیل هیاکل بَشریّه به رتبه ی نبوت است واکثر ی این رتبه بلند اعلی را محال دانسته اند که نفسی باین مقام فائز شود. معذلک می فرمایند: اگر آن ظهور اعظم اراده فرماید جمیع علی الارض را به این رتبه که اکملِ مراتب بُوَد نزد کل، فائز می فرماید.

۱۵- اشراق خاوری در ص ۳۰۳ قاموس ایقان ج ۱ می نویسد: و امّا خاتم النبیین نظر به نصوص مبارکه درباره ی حضرت رسول در قرآن نازل شده و نه تنها آن حضرت خاتم النبیین بوده بلکه خاتم الرُسل هم بودند و این نکته برای آن نفوس ذکر می شود که بین نبی و رسول فرق قایل هستند. جمال مبارک در آیات مقدسه بصراحت ذکر کرده اند که نبوت و رسالت به حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) انتها یافت و ختم شد.

و در ص ۳۰۴ و ۳۰۵ می نویسد: جمال قدم جل جلاله در مقامی می فرمایند: «اَلصَلوةُ و السَّلامُ عَلی سَیِّدِ العالَم و مُرَبّیِ الاُمَمِ الذی بِه انتَهَتِ الرِسالَةُ وَالنُّبوَه و عَلی آلِه وَ اَصحابِه دائِماً اَبَداً سَرمَداً.... امثال این گونه آیات نظر به عظمت مقام ظهور مبارک الهی در این قرن اعظم است که ظهور الله است نه رسول است ونه نبی بلکه مُرسِلِ رُسُل است ومنزل کتب به شرحی که در الواح مبارک الهیه مصرح است. »

۱۶-عبدالبهاء در مکاتیب جلد ۳ ص ۴۶ می نویسد: چندانکه ندا به کلمه ی توحید لا اله الا الله و کل الانبیاء از ابتدا تا خاتم رسل کلهم علی الحق فی عندالله بلند گردد.

در نتیجه می بینیم که این دیانت سر تا پا تناقض نه تنها الهی نبوده بلکه سعی دارد با در نقاب کشیدن چهره ی کریه خود اسلام را تمام شده تلقی نماید.

با تشکر از ناصر آسیابانی نویسنده مطلب

 

 

خواندن 896 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(2 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی