پيوند صهيونيسم و بهائيت در تقابل با اسلام
گفتگويي با مدير مؤسسه مطالعاتي روشنگر
آقاي « سيد كاظم موسوي» پژوهشگر وكارشناس در زمينه فرقهها به ويژه فرقه تشكيلاتي بهائيت، در گفتگوي زير به بررسي علل شكلگيري اين فرقه و ضديت آن با اسلام ميپردازند . مشروح اين گفتگو در ادامه تقديم ميشود:
دليل پيدايش فرقهها به ويژه بهائيت پس از دوره رنسانس در ايران چيست؟
در مقطعي كه غرب ، جوامع شرقي را مورد مطالعه قرار داد، دريافت كه عنصر دين مهمترين عامل انسجام جوامع اسلامي در منطقه خاورميانه است لذا تمام تلاش خود را به كار گرفت تا اين انسجام را از بين ببرد و بتواند بر منطقه تسلط يابد. در اين مسير، تنها ايران نبود كه براي غرب اهميت بسزايي داشت- وهمچنان هم دارد- بلكه اين اميد را داشت كه به ثروت انبوه هندوستان و كشورهاي اطراف هم دست يابد. در واقع، آنها ميخواستند ايران را پايگاه خود در منطقه قرار دهند. يكي از ملزومات استعمار، ذلت و ضعف مستعمره است كه در جوامع اسلامي ، مردم به پشتوانه آموزههاي ديني حاضر به تن دادن به هيچ ذلت و خواري نبودند پس لازم بود جوامع اسلامي را از هم گسسته كرده و انسجام را از آنها بگيرند. بنابراين تمام تلاش خود را كرد تا دين را از جامعه بر كند و يا به نازلترين سطح برساند، به همين خاطر دست به توليد فرقههاي مختلف زد به گونهاي كه ما شاهد ظهور فرقههاي متعدد در سدههاي گذشته هستيم.
حمايت و مديريت استعمار در خصوص فرقهها به چه صورت بوده است؟
تمام تلاش استعمار اين بود كه دين از جايگاه محوري در جامعه به حاشيه انتقال يابد و در اين راستا، اگر فرقهاي در گذشته تشكيل شده بود يا جريان منحرفي وجود داشت، با حمايتهاي مالي، سياسي و اجتماعي خود، آنها را تطميع ميكرد و علاوه براين، دست به توليد و حمايت از فرقههاي مختلف نيز ميزد تا به هدف خود دست يابد. يكي از اين فرقهها بابيت و بهائيت بود. قبل از اينكه «علي محمد شيرازي» ادعاي بابيت را مطرح كند، گروهي از يهود به عنوان« جديدالاسلام» براي اينكه شبهاتي در جامعه اسلامي به وجود آورند، به ظاهر از يهوديت دست ميكشند و به اسلام گرايش پيدا ميكنند. جالب اينجاست كه اينها درست پنج سال بعد كه علي محمد باب، ادعاي بابيت امام زمان (عج) ميكند، همگي بابي ميشوند واين خود نشان دهنده عمق جريان فرقهسازي است. در خصوص بابيت، به شكل توليد و حمايت بود؛ انحرافي را شكل دادند و از آن حمايت كردند و بعد از اينكه اين فرقه پس از هشت سال در هم شكست، استعمار باز هم از پا ننشست و جريان بهائيت را شكل داد كه اين در اسناد به راحتي قابل رؤيت است . مثلا« حسينعلي نوري»( مؤسس بهائيت) وقتي اوضاع براو تنگ آمد و بيم مجازات داشت، به سفارت روسيه تزاري پناهنده شد يا« عباس افندي» (دومين سركرده بهائيت) به پاس جاسوسي هاي خود در عثماني، لقب« سر» از ملكه انگلستان گرفت. «شوقي افندي»( سومين سركرده بهائيت) نيز تمام كارهاي مربوط به رياست بهائيت را به همسر آمريكايي خود «روحيه ماكسول» سپرد. همه اينها نمايانگر منشأ اين فرقه و حاميان آن است.
هدف اصلي اين فرقه يعني تقابل با اسلام، در مقاطع مختلف حيات آن چطور پيگيري شد؟
بابيگري و بهائيت، اساسا براي تقابل با اسلام و حذف آن شكل گرفتند. در سالهاي اوليه تشكيل بابيت، شاهد خشونتها و توهينهاي زيادي از سوي پيروان اين جريان هستيم؛ آنها آشوبهايي در بعضي از نقاط ايران به راه انداختند و مردم مسلمان بيگناه را به قتل رساندند، مثلا در آشوب مازندران چند روستاي مسلمان نشين را قتل عام و غارت كردند، تنها به اين بهانه كه كافر هستند حتي در كتاب «بيان» علي محمد شيرازي كه خط مشي بابيان محسوب ميشود، در مورد حكومت بابيان نوشته شده:« پس از به حكومت رسيدن ، بايد تمام غير بابيان كشته شوند چون كافر هستند ومكه و مدينه و قبول ائمه اطهار (ع) بايد تخريب شود به گونهاي كه سنگي روي سنگ ديگري قرار نگرفته باشد.» اين نمايانگر اوج اسلام ستيزي اين جريان است. چرا تنها بايد قبور ائمه اطهار (ع) و مكه و مدينه تخريب شود؟چرا از كنيسهها و كليساها حرفي به ميان نيامده؟! در واقع، يك چنين دستوري، ديكته شده از سوي استعمار است كه تصور ميكند با اين اعمال ميتواند ، مهر ائمه (ع) را از قلوب مسلمين بزدايد و بيگمان فردي ضعيف النفس مانند باب، تنها يك ابزار براي اجراي اين دستور است.
پس از شكست سياستهاي خشن بابيت، بهائيت قد علم كرده و شروع به توهين به اسلام كرد. اين در حالي بود كه آنها مدعتي بودند مسلمان هستند و راه تزوير را در پيش گرفتند. در ادامه اين راه، شوقي افندي در كتاب« قرن بديع» به طور مكرر به بحث كشتن و مثله كردن مردم اشاره كرده و اين نشان ميدهد كه استعمار دروهله نخست، خشونت و كشتار را مدنظر قرار داده بود اما بعد از اينكه ديدند كشتار و خشونت جوابگو نيست، تغيير تاكتيك داده و روش را عوض كردند.
هدف بهائيت از تقابل با اسلام و هجمه به مباني ناب آن چيست؟
خود بهائيت، هدف خاصي ندارد و در واقع، دست پرورده يك جريان استعماري است كه به شكل گروهي نيابتي در حال تقابل با اسلام است. از آنجايي كه غرب نميتواند به صورت مستقيم وارد عرصه نبرد با اسلام شود، مجبور است گروههايي را ايجاد يا حمايت كند. هدف اينها محو كامل دين است چرا كه دين عامل انسجام جامعه است و اگر بتواند دين را نابود كند نتيجه خواهد گرفت. اينكه چرا اسلام را هدف قرار دادهاند، جاي بحث بسيار دارد. اول بايد به اين سوال پاسخ داد كه چه جامعهاي ميتواند مستعمره باشد؟ جامعهاي كه داراي چند شاخصه باشد: اميدي به آينده نداشته باشد ، رهبري قوي نداشته باشد تا راه و چاه را نشان دهد، پناهي نداشته باشد و تحقير شده باشد به طوري كه خود آنقدر كوچك ببيند كه نتواند در برابر ظلم قد علم كند . اين چهار شاخصه دريك جامعه اسلامي وجود ندارد چرا كه مسلمان اميد به آيندهاي روشن دارد، آيندهاي كه درآن ظهور منجي بشريت حضرت ولي عصر (عج) اتفاق ميافتد وزمين پر از عدل وداد ميشود ، مرجعيت ديني آگاهي و بصيرت دارد كه خوب و بد را نشان ميدهند، پناهگاهي به بزرگي خداوند و انبيا و ائمه اطهار(ع) دارد و تن به هيچ ظلم و ستمي نميدهد و همه انسانها را با هم برابر و برادر ميداند وخود را باور دارد. تا وقتي كه اين آموزهها در جامعه حاكم باشند، استعمار راه به جايي نخواهد برد لذا تمام تلاش خود را براي محو آن به كار ميبندد.
مهمترين محورهاي هجمه بهائيت به مباني نظري و اعتقادي اسلام چيست؟
حركت اصلي استعمار با دست بهائيت در مجامع اسلامي و ايران، شبهه افكني در احكام الهي است. شبهه افكني باعث بروز شك و ترديد در افراد كم اطلاع ميشود، به همين دليل است كه اين افراد براي استعمار اهميت زيادي دارند. شبههافكني از سوي بهائيت بر دو موضوع متمركز است، يكي، مقابله با معجزه الهي قرآن كريم. براي اينكه بتوانند –معاذا- ثابت كنند كه قرآن كتابي الهي و آسماني نبوده وجوابگوي مسائل حال حاضر نيست. در اين راستا دست به شبيه سازي زدند و شروع كردند به كپي سازي كردن، البته كپيهايي ناشيانه . دومين محور، مقابله با جريان امامت و به صورت خاص واقعه عاشوراست. آنها بامشاهده آثار اين حماسه بر تقويت روحيه مقاومت و ايستادگي جامعه، به آن هجمه بردند و سعي كردند در تمامي مسائل حتي بحث عزاداري ورود كنند و با ايجاد انحرافاتي مانند قمه زني، زنجيرزني غير متعارف يا راه رفتن بر روي شيشه و تيغ، عزاداري روز عاشورا را به انحراف بكشانند.امروز هم گاها ديده ميشود بهائيان در اين ايام به بهانه تولد علي محمد شيرازي وحسينعلي نوري، مراسم شادي و سرور به راه مياندازند تا عزاداري مسلمانان را بياهميت جلوه دهند، غافل از اينكه با يك قطره دريا نجس نخواهد شد.
فعاليتهاي كنوني بهائيت در راستاي ايجاد انحراف در مباني اعتقادي چيست؟
راهي كه امروز بهائيت با دستور استعمار در آن قدم برميدارد، شبهه افكني است كه البته رنگ حقوق بشر به خود گرفته است. مثلا دم از تساوي حقوق زن و مرد ميزنند و احكام اسلامي را مانع تحقق آن نشان ميدهند يا به حكم حجاب در اسلام اما و اگر وارد ميكنند و يا احكام مجازات مانند قصاص و سنگسار و قطع يد را بدون توجه به شرايطي كه براي اجراي آنها بيان شده مورد نقد غير منطقي قرار ميدهند. البته تمام اين شبههها و واهي بودن آنها با استناد به علوم فقهي قابل بررسي است و هيچ خدشهاي به احكام الهي وارد نمي سازد. اين تنها ترفندي است تا افرادي ناآگاه و سست ايمان را به دور خودجمع كنند لذا به طرق مختلف ماننداشاعه بيبندوباري، اباحه گري، كمرنگ ساختن ارزشهاي ديني و ... سعي در ايجاد انحراف درمباني اعتقادي جامعه دارند.
نقش بهائيت دربحرانهاي كنوني جهان اسلام چيست؟
بهائيت به خودي خود عنصري نيست كه بتواند تأثيري در بروز اين بحرانها داشته باشد و تنها به عنوان يك دشمن نيابتي در جهت تحقق اهداف استكبار دربدنه جامعه مسلمين قرار گرفته و اقداماتي را انجام ميدهد كه به آن ديكته شده است. استكبار تمام تلاش خود را به كار ميگيرد تا مقاومت جهان اسلام را از بين ببرد و در اين راه از ابزارهايي همچون بهائيت و وهابيت استفاده ميكند . وهابيت به دستور استعمار با نام اسلام، دست به وحشيگري و كشتار ميزند و بهائيت هم به عنوان سياهي لشكر استكبار، به موج اسلام هراسي دامن ميزند . در اصل، بهائيت يك عروسك خيمه شب بازي است كه اگر عروسك گردان بخواهد، جشن و سرور به پا ميكند و اگر دستور بر ناله و فغان باشد، ناله ميكند. ما اين را در مسئله بمبارانهاي اخير غزه و مقاومت جبهه اسلامي حماس ديديم كه بهائيت نسبت به كشتار كودكان فلسطيني بيتفاوت بود و تقصيرها را متوجه حماس ميكرد اما براي ترس كودكي صهيون از صداي بمباران، گريبان چاك داد و نالهها كرد!
علت حمايتها و همكاريهاي متقابل رژيم صهيونيستي و فرقه بهائيت چيست؟
صهيونيسم بزرگترين دشمن خود را اسلام و مسلمين ميداند. همانطور كه اشاره شد، منطقه خاورميانه از نظر جغرافيايي و استراژيك ، موقعيتي بسيار حساس دارد چرا كه صهيونيستها مدعي حكمراني وتسلط برجهان هستند و مطابق ديدگاههاي آيا براي تحقق اين حكمراني، بايد يهوديان درمنطقه فلسطين گرد آمده و ادامه حيات دهند لذا مردم فلسطين را قتل عام كرده و اين مكان را به زور اشغال كردند. آنها براي اينكه بتوانند جايگاه خود را تثبيت كنند، تلاش كردندتا مهمترين سد و مانع يعني اسلام را نابود كنند، آنها براي اين كار به يك باز و در جوامع اسلامي نياز داشته و دارند. بهائيت كه مهمترين خصيصه آن دُم تكان دادن براي اربابان است، اين ماموريت را برعهده گرفت. با توجه به خاطرات و صحبتهاي برخي افراد سرشناس بهائي مانند« عبدالحسين آيتي و حسن نيكو» كه راه يافته و به اسلام مشرف شدند، ميتوان گفت كه عده قابل توجهي از بهائيان را يهوديان با صهيونيستهاي به ظاهر بهائي شده تشكيل ميدهد. به همين خاطر است كه بهائيت و صهيونيسم پيوندي ناگسستني دارند تا جايي كه مراكز اصلي هدايت و مديريت فرقه بهائيت، واقع در حيفا و عكا( در فلسطين اشغالي )است. و از آنجا نقشههاي خود را در قبال منطقه به ويژه ايران پي ميگيرد كه البته همه آنها به لطف خدا بي اثر ماندهاند. ضمن اينكه بهائيان به صراحت موجوديت خود را وابسته به موجوديت و بقاي اسرائيل عنوان كرده و آن را با كمكهاي مالي و جاسوسي مورد حمايت قرار ميدهند.
رويكرد ها، ابزارها و راهبردهاي بهائيت در راستاي هجمه به اسلام از ابتدا تا به امروز چه تحولاتي داشته است؟
به اعتقاد بنده بهتر است در سوال به جاي بهائيت ، واژه «استعمار» را قرار دهيم چون اگر حركتي ميبينيم به دستور استعمار و استكبار جهاني است. آنها براي اينكه بتوانند اقدامات اسلام ستيزانه خود را در طول تاريخ ادامه دهند، تاكتيكهاي مختلفي به كار بستند؛ در دوره قاجار در امور سياسي و اجتماعي وارد شده و روندمشروطه را تغيير دادند؛ جرياني كه ميتوانست يك جامعه اسلامي و حاكميت ولايت فقيه را درآن تاريخ براي جامعه شيمي ايران به ارمغان بياورد اما آنها آن را منحرف ساختند . در هنگام سقوط دولت قاجار و برآمدن رضا پهلوي- كه خواسته استكبار بود- يكي از معرفان اصلي رضا خان به استعمار، تشكيلات بهائيت بود كه پس از روي كار آمدن رضاخان چون خود را در حاكميت شريك ميدانستند، اقدامات اسلام ستيزانه خود را با شدت بيشتري پي گرفتند . اين اقدامات شامل مخالفت با مظاهر ديني به ويژه روحانيت و عزاداري محرم، تلاش جهت كشف حجاب، اشاعه مدگرايي و ... ميشد. با سقوط پهلوي اول و سركار آمدن فرزندش ، آنها همين هجمهها را ادامه ميدهند اما چون توان مقابله با مسلمانان را ندارد، سعي ميكنند آنها را به انزوا بكشانند و مسندهاي دولتي را به دست گيرند ، به طوري كه خود آنها در اسناد ساواك اذعان داشتهاند كه در هر وزارتخانه جاسوس دارند و اگر مسلماني به ايشان مراجعه كند( در هر مسندي) او را تحقير كرده و آزار و اذيت ميكنند تا جايي كه ميبينيم رياست ساواك در اواخر دوره حكومت پهلوي دوم را يك يهودي بهائي شده برعهده دارد، همچنين شكنجهگر بسيار خشن ساواك هم بهائي بوده است.
در برهه مبارزه مردم با رژيم ستمگر شاهي، باز هم به اقتضاي شرايط، تغيير تاكتيك ميدهند به طوري كه مثلا در شيراز فردي بهائي از پشت بام منزل خود، مسلمانان مبارزه و معترض را به گلوله ميبندد و بهائيت اينچنين اقدامات خود را در راستاي مقابله با مردم پي ميگيرد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي و متزلزل شدن جايگاهش در ايران، باز هم تغيير موضع داده و اين بار با سياست مظلوم نمايي در مجامع بينالمللي و تلاش براي ارائه چهرهاي خشن از اسلام و حاكميت اسلامي در راستاي هجمه به اسلام گام برميدارد.
استعماري كه بهائيت را ساخته و پرورش داده و تمام اين سياستها و اقدامات را به آن ديكته كرده ميكوشد با نفوذي كه در سازمانهاي بينالمللي دارد، بهائيان را مظلوم جلوه دهد تا موج اسلام گرايي را در دنيا از بين ببرد و آن را به اسلامستيزي تبديل كند.
رويكرد اسلام ستيزي بهائيت بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ،بيشتر برچه محورهايي متمركز شده است؟
بزرگترين شكست استعمار، پيروزي انقلاب اسلامي ايران بود. بعد از سال ها تلاش براي تخريب و از بين بردن اسلام، همان مسلماناني كه از هر نظر تحت فشار استعمار قرار داشتند، موفق شدند حكومتي را تشكيل دهند كه قوانين اسلام در آن رعايت شود و اين انگيزهاي شد كه استعمار صهيونيستي عزم خود را جزم كند تا حملات خود را به جامعه اسلامي دو چندان سازد. استعمار در اين راستا، از ابزارهاي مختلفي استفاده كرد كه يكي از آنها بهائيت بود. به همينطور ، ابزارها و تكنولوژي هاي نوين خود را در اختيار اين فرقه قرار داد. يكي از مهمترين اين ابزارها، رسانههاي ماهوارهاي بود. امروز ميتوان ردپاي آنها در شبكههاي ماهوارهاي مختلف مشاهده كرد و گاها به صورت آَشكار نيز از اين شبكهها استفاده ميكنند تا بتوانند با ايجاد شبهه و جنگ رواني، همان جنگ نرمي را كه از قبل براي آن تدارك ديده شده ، اجرا كنند. آنها در فضاي مجازي هم به صورت جدي ورود پيدا كردهاند وچون مخاطب فضاي مجازي بيشتر جوانان هستند، با ايجاد شبهه و اشاعه اباحيگري ،اسلام و انديشههاي ديني را مورد هجمهاي همه جانبه قرار دادهاند.
فعاليت هاي كنوني بهائيت را به لحاظ كمي و كيفي در چه سطحي ارزيابي ميكنيد؟
امروز، بهائيت در حد و اندازهاي نيست كه بتواند حركت جدي داشته باشد و خوشبختانه با آگاهي روز افزون مردم، اندك تحركاتي كه دارد هم بياثر خواهد ماند البته اين به معنا نيست كه آنها بيكار مينشينند، آنها كارهاي خودرا در راستاي تخريب، باورها و انديشههاي ديني همچنان پي ميگيرند. مثلا در مقوله حجاب، بهائيان با پوششي وقيحانه در جامعه حاضر ميشوند تا بتوانند به تدريج ارزش حجاب را در جامعه كمرنگ كنند. آنها همچنين ميكوشند با روشهاي مختلف جوانان را درگير امور دنيايي و هوا و هوس كنند و از ارزشهايي مانند شهادت وايثار، دور سازند تا چند سال پيش براي اربابان بهائيت، بهائي كردن افراد مهم بود اما به سبب شكست دراين حوزه، تصميم گرفتند سست كردن اعتقادات اسلامي را در دستور كار خود قرار دهند كه متأسفانه برخي از تصميمگيريها و برنامهسازيهاي فرهنگي غلط در داخل هم به اين موضوع دامن زد. به عقيده بنده، توان بهائيت هم هيچ تغييري نكرده وتنها برخي از سياستهاي غلط فرهنگي موجب شده كه جرياني مثل بهائيت بتواند گاها در اين شكاف به وجود آمده ورود كرده و از آن سوء استفاده كند. به گونهاي كه اين جريان تلاش بساري كرده كه در لايههاي مختلف فرهنگ اظهار وجود كند.
بايد به اين نكته هم اشاره كنم كه اگر چه استعمار در روزهاي ابتداي تشكيل فرقهها به ويژه بهائيت، اصل اسلام را هدف قرار داده بود و در جهت نابودي آن تلاش ميكرد اما به سبب شكستهاي مداومي كه در اين زمينه متحمل شد، امروز تنها به سست كردن اعتقادات روي آورده است. البته بنا به وعده حق الهي ، خداوند خود حافظ قرآن و عترت و اسلام است اما ما هم نبايد دست از مقاومت برداشته و همه چيز را به خدا بسپاريم. اگر تلاش استعماري در سست كردن اعتقادات ماست، ما بايد با برنامهاي جدي و حساب شده ،اين اعتقادات را در جامعه پررنگتر كنيم. براي اين منظور ، به همكاري و كمك حوزه فرهنگ و سازمانهاي فرهنگي و حوزههاي علميه و دانشگاهها نياز است.
همچنين بايد در همه حال، رهنمودهاي مرجعيت ديني در امور مملكتي و فرهنگي را چراغ راه خود قرار داده و آگاهي مردم و به ويژه نسل جوان را در خصوص احكام ناب اسلام و هجمه دشمنان ارتقا دهيم تا بار ديگر، طعم شكست را به استثمارگران بچشانيم. ان شاءا...