تحلیل یک نشست حمایت از بهائیت
بهائیت در ایران برداشت شده از وبلاگ یار جوان : در اردیبهشت سالجاری محفلی با حضور جمعی از فعالان مدنی برگزار گردید تحت عنوان مراسم سالگرد بازداشت مدیران جامعه بهایی که در این بستر فعلان مدنی از جمله “نرگس محمدی وعیسی سحر خیز ومحمد نوری زاد ودیگر فعالان پا به عرصه سخنوری نهادند و به دفاع از بهائیت پرداختند. گرچه از تاریخ نشست چند ماهی گذشته و در آن مقطع هم مطالبی در این خصوص در پایگاه درج گردید ولی برسی برخی مواضع ارائه شده از سوی حاضران خارج از لطف نیست .
انعکاس رفتار…”
خانم نرگس محمدی در بخشی از سخنان خود خاطر نشان می کنند که: این افراد کسانی هستند که به خاطر اعتقاد و ایمان خود اکنون در بند هستند و ما آنها را به شرف وصفت انسانی می شناسیم. کیست که نداند این عزیزان مجرم نیستند.این مسئله را نه فقط ایشان بلکه همه حاضران به نحوی ابراز نمودند.
بایستی خطاب به ایشان گفت:هرکس کشته ی خویش را درو می کند چه کشته اش نیکو وچه کژوکاست باشدزندگی ما,انعکاسی از اعمال ماست.اگر عشق بیشتری در دنیا می خواهید,عشق بیشتری در قلبتان به وجود بیاورید.اگر قابلیت بیشتری می خواهید,صلاحیت خود را بهبود بخشید..که در این زمینه داستانی معروف شایان ذکر است:
پسربچه ای با پدرش مشغول بالا رفتن از کوه بودند.ناگهان پسر افتاد و آسیب دید و شروع به فریاد زدن کرد:«آه…» در کمال شگفتی,ناله و فریاد خویش را شنید که از جایی از کوه تکرار می شود:«آه…»با کنجکاوی فریاد زد:«تو چه کسی هستی؟»و پاسخ شنید:«تو چه کسی هستی؟»در حالی که از پاسخ عصبانی شده بود,فریاد زد:«نامرد ترسو!»فوری صدایی منعکس شد:«نامرد ترسو»پس به پدرش نگاه کرد و پرسید:«موضوع چیست؟قضیه از چه قرار است؟»پدر خندید و گفت:«پسرم,توجه کن!» و سپس به طرف کوه بلند داد زد:«من تو را تحسین می کنم.» پاسخ آمد:«من تو را تحسین می کنم»یکبار دیگر پدر فریاد زد:«تو یک قهرمان هستی»پاسخی شنیده شد که:«تو یک قهرمان هستی»پسر متعجب شد,امّا نمی توانست بفهمد.سپس توضیح داد:«این انعکاس صدای توست. واقعیت زندگی هم همین است. اگر واقعیت این گونه بود که سرکار خانم محمدی فرموده اند و بهاییان تنها و تنها به خاطر عقیده شان گرفتار مجازات حبس گردیده اند هم اکنون بایستی چند هزار بهایی در زندان به سر می بردند نه طبق آمار و ادعای خودشان حدود یکصد و هفتاد نفر! از این گذشته، همین اندک زندانی بهایی نیز به جرم ارتکاب جرایمی مشخص گرفتار آمده اند. آن کدام شهروند در کجای جهان است که اقدام به تاسیس و فعالیت غیرقانونی دانشگاهی بزند و حاکمیت مجازاتی برای آن در نظر نگرفته باشد! در کجای جهان شما میتوانید بدون مجوز و غیرقانونی دانشگاه تاسیس نمایید!؟ چرا مجازات زندان که نتیجه طبیعی چنین رفتار مجرمانه ای است را آزار و اذیت عقیدتی قلمداد می شود!؟اگر واقعیت این گونه بود که سرکار خانم محمدی فرموده اند ، بهاییان تنها و تنها به خاطر عقیده شان گرفتار مجازات حبس گردیده اند هم اکنون بایستی چند هزار بهایی در زندان به سر می بردند نه طبق آمار و ادعای خودشان حدود یکصد و هفتاد نفر! از این گذشته، همین اندک زندانی بهایی نیز به جرم ارتکاب جرایمی مشخص گرفتار آمده اند. آن کدام شهروند در کجای جهان است که اقدام به تاسیس و فعالیت غیرقانونی دانشگاهی بزند و حاکمیت مجازاتی برای آن در نظر نگرفته باشد! در کجای جهان شما میتوانید بدون مجوز و غیرقانونی دانشگاه تاسیس نمایید!؟ چرا مجازات زندان که نتیجه طبیعی چنین رفتار مجرمانه ای است را آزار و اذیت عقیدتی قلمداد می شود!؟
شاهد شایسته…”
رطب خورده منع رطب چون کند! افرادی که خود سوابق نه چندان مثبتی در پایبندی به قانون دارند، چگونه می توانند دم از قانون و حق و مراعات حقوق نمایند. نگاهی گذار به برخی فعالیت های مدعوین همایش مذکور، بهتر می تواند صداقت گفتار و پایبندی در کردار بزرگواران را نشان دهد“
1- خانم نرگس محمدی : همکار شیرین عبادی و عضو ارشد گروهک موسوم به کانون مدافعان حقوق بشر” به دلیل انجام فعالیت های خارج از ضابطه وفعالیت علیه نظام و نشر اکاذیب در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی به تحمل ۱۱ سال زندان محکوم شده بود.
2- جناب عیسی سحرخیز؛ فردی که دفاع از همجنس بازی تا شکایت از رهبر انقلاب اسلامی را در کارنامهاش ثبت کرده است که هر دو از لحاظ قوانین جمهوری اسلامی جرم محسوب می شود.
3- جناب محمد نوری زاد:کسی که توهین به معتقدات و باورهای چند صد میلیون نفر را در کارنامه دارد، چگونه می تواند مدافع رعایت حقوق و دفاع از باورها گردد!؟ کسی که هیچ چارچوبی برای فعالیت های مدنی خود قائل نبوده و هیچ تقیدی به قوانین میهن خود ندارد، چگونه میتواند صحبت از قانون مداری نماید!؟
4- خانم نسرین ستوده:که برای فعالیت مطبوعاتی وشرکت در اغتشاشات متهم به چند سال حبس گردیده است
5- خانم ژیلا بنی یعقوب: از فعالان فتنه ۸۸ است که خرداد ۸۹ در جریان اغتشاشات پس از انتخابات به یک سال حبس و ۳۰ سال محرومیت از شغل روزنامه نگاری محکوم شد.
6- خانم معصومه دهقان: براساس اطلاعات دریافتی از جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران در تاریخ ۸ آبان۱۳۹۱، شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی خانم معصومه دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی، وکیل دادگستری و عضو مؤسس کانون مدافعان حقوق بشر را به اتهام «تبلیغ علیه نظام» پیرو مواد ۵۰۰ و ۱۹ قانون مجازات اسلامی به یک سال زندان که به مدت پنج سال تعلیق شده است و پنج سال محرومیت از سفر به خارج از کشور محکوم کرد.
7- اقای اسماعیل عبدی:که به جرم تبلیغ علیه نظام ونیز ارتباط با دول متخاصم به حبس محکوم گردید
8- . جناب معصومی او که از سال ۸۸ به قید وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد می باشد، در مهرماه سال ۶۸، به دلیل توهین به مقامات ایران در سخنرانی خود در ستاد نیروی هوایی بازداشت وبه ۵ سال زندان و خلع از لباس روحانیت محکوم شد.وی پس از گذارندن یکسال از دوران حبس خود با عنوان نقض حکم، به ۴۰ ضربه شلاق گردید.
9- واقای دکتر محمد ملکی: وی در ۱۲ تیرماه ۱۳۶۰ به جرم همکاری با گروهک تروریستی فرقان و منافقین دستگیر میشود سپس در ۳۱ مرداد ۱۳۸۸ به جرم همکاری با گروهک تروریستی منافقین توسط نهادهای امنیتی دستگیر میشودملکی بار دیگر در ۲۱ اسفند ۱۳۷۹ در منزل “محمد بسته نگار” داماد “سید محمود طالقانی” توسط دادگاه انقلاب به جرم هدایت اغتشاشات ۱۸ تیر ۱۳۷۸ به همراه جمعی دیگر از گروهک ملی مذهبی دستگیر شد.
البته اتخاذ چنین رویکری در مهندسی دعوت از مهمانان همایش به هیچ وجه دور از ذهن ننموده و پاسخی روشن به سیاستهای اتخاذ شده از سوی مدیران آن سوی مرزهای میهنمان است؛ چرا که سخنگوی جامعه جهانی بهایی، جناب فرهاد ثابتان، چندی پیش به صراحت اعلام موضع نمودند که تشکیلات بهایی از هر گونه رابطه ی نظام مند با مخالفان دولت ایران حمایت می کند.
اما چنین پیش آمدهایی را میتوان به گونه ای دیگر نگریست؛ این همان کوبیدن بر طبل نسخ بهاییت است که ناخواسته صدای آن، خفتگان را بیدار خواهد نمود. گویا دیگر هیچ اعتقادی به اصول مسلم و غیرقابل تفسیر و تاویل پایه گذاران بهاییت وجود ندارد و بهاییان هیچ التزامی حتی به باورهای خود ندارند. چرا که جناب عبدالبهاء، در لوح عزیزالله خان ورقا متذکر شده اند ، قوله تعالی: “باری بنصّ قاطع جمال مبارک روحی لاحبّائه الفدا ابداً بدون اذن و اجازه حکومت جزئی و کلّی نباید حرکتی کرد. و هر کس بدون اذن حکومت ادنی حرکتی نماید مخالفت بامر مبارک کرده است و هیچ عذری از او مقبول نیست.
سکوت نشانه رضایت …”
دنیای امروزی در هر نقطه ودر هر لحظه دچار نزاع ودعوا و ….ومسئله ای که آشکار تر از موارد ذکر شده است پایمال شدن حق مظلومی در سراپرده ی این دوره از زندگی انسان امروزی می باشد.وامید بود که بهاییان با شعار وحدت عالم انسانی و همه باریک دارید وبرگ یک شاخسارید وارد عرصه ی دفاع از مظلوم شوند که متاسفانه تاریخ مسئله ای دیگر را ابراز می نماید
بهاییان شعار وحدت عالم انسانی را بروز داده اند ولی در حقیقت وحدت عالم بهایی را سر لوحه افکار ورفتار خود بر گزیده اند به طوری که خدای نکند یک فرد بهایی بر اساس جرایمی که انجام داده مورد باز خواست قرار گیرد بهاییان گرامی دریغ از ثانیه ای تعلل ودرنگ شروع به صدور بیانیه واعتراض نامه و… می نمایند و.در این باره قلم در دست گرفته ومقاله هایی می نویسند.
کشتار کودکان غزه توسط رژیم صهیونیستی
کشتار کودکان توسط گروهک جنایتکار داعش در روستای روستای "التليلية" واقع در حومه استان الحسکه
ولی دریغا که در سوی دیگر این کره خاکی در غزه و سرزمینهای اشغالی فلسطین بچه ای داغ پدر خود را که متجاوزان صهیونیست به وضعی فجیع او را به شهادت رسانده اند می کشد ویا کشت وکشتار مردم عراق وسوریه توسط گروهک های تروریستی شامل داعش و… وکشتار مردم فلسطین که از مرز هزار تن عبور کرده است . که به شنیع ترین وضع ممکن به شهادت رسیده اند و هزاران ظلم به مظلوم که در سرتاسر کره گردون روی می دهد وبهاییان در این مسائل سکوت اختیار نموده وفقط سنگ خود را به سینه می زنند نه عالم انسانی را که شعارش را می دهند .که این در حقیقت نوعی نفاق را رونمایی می سازد.
آیا بهائیان معتقد به وحدت عالم انسانی و فعالان به اصطلاح مدنی و حامیان سینه چاک آنها از خود پرسیده اند ، کدام اقدام جنایتکارانه توسط بهائیت و البته بیت العدل محکوم شد و البته مهمتر از این سوال چرا اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی و جریان شیطانی داعش از سوی بیت العدل محکوم نشده و نمیشود ؟ آیا سکوت نشانه همراهی با این جنایات نیست ؟
ودر نهایت نوشتارم را به این جمله از خاتم النبیین حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) به پایان می رسانم که می فرمایند: عادلترین مردم کسى است که براى مردم همان را بپسندد که براى خود مى پسندد و براى آنان نپسندد آنچه را براى خود نمى پسندد..